پیام های خوانندگان
پاسخ های راه توده
پرچم هویت
واقعی حزب را
برافراشته
نگه داریم!
 

از میان پیام های دریافتی، شماری را برای انتشار دراین شماره راه توده انتخاب کردیم که می خوانید. باطلاع خوانندگان می رسانیم که پیام ها همگی دریافت شده و به نوبت منتشر خواهد شد.
 
 
روزبه- اسناد ششمین کنگرۀ حزب تودۀ ایران را با دقت خواندم. از آنچه دربارۀ راه توده نوشته بودند، در یک کلام : حالم به هم خورد...
رفیق خدایی! قبولت دارم. پرچم ما را افراشته نگه دار...

راه توده- پیام شما، نخستین پیام از میان پیام هائی بود که درباره کنگره مورد اشاره برای ما ارسال شده است و شورای سردبیری در باره انتشار همه آنها و یا شماری از آنها باید تصمیم بگیرد، زیرا برخی از پیام ها دارای جنبه های خبری و افشاگری است و...
درعین حال که نباید وقت خود را برای این نوع مطالب و مسائل تلف کرد. حالا می خواهد مقاله باشد در نامه مردم و یا فلان سایت و یا همان مقاله با امضای کنگره. تاسف بار و حیرت انگیز آنست که بنام کنگره همان حرف هائی را می زنند که سلطنت طلب ها، مخالفان حزب و حتی ارگان های مطبوعاتی و رسانه ای وابسته به حکومت کنونی می زنند. من بعنوان مسئول پیام ها، نمی توانم بیش از این وارد مقولات شوم زیرا تصمیم نهائی با شورای سردبیری است و هرچه من بنویسم نظر شخصی است.
 
کامروز- باعرض سلام خدمتتان- متاسفم از مشکل مالی که با آن روبرو هستید و خوانندگان برحسب توان خود به شما کمک مالی نمی کنند. متاسفانه در میان ما ایرانی ها مفت خوانی یک روش شده است. سئوال من اینست که مخارج سایت چقدر است؟ شما تا حال زحمات زیادی بخرج دادید و گرنه حزب دیگر وجود نداشت. به قول معروف زمستون میره ولی سیاهی به ذغال میمونه. در پایان بگذارید از  برشت اندیشه ای را نقل کنم  :

احتیاج به کمک

 می- ین- له که در زندان بود، تمام زمستان از پنجره اش به پرنده ها غذا می داد و می گفت: اینها محتاج کمک هستند چون چیزی برای خوردن ندارند و حزب هم نمی توانند تشکیل بدهند. چقدر زیبا و چقدر انسانی.
من در حد خود به شما کمک خواهم کرد و گرنه از خودم بدم می آید. باید این راه را ادامه بدهید. ما بازمانده حزب پرافتخار توده هستیم و همچنان سر پا.

شب وروزتان خوش

راه توده- بیش و پیش از هر چیز؛ از بخش پایانی نامه شما خوشحالیم. یعنی "سرپا" بودن. حتما در یک نامه خصوصی مسائل بیشتری را با شما در میان خواهیم گذاشت.

هما- "به آینده چپ باید ...."

مقاله خوبی بود. لینک تماس با ما را زیر مقالات قرار دهید تا بتوان  مستقیما در مورد مقاله نظر داد  و بهتر آنکه بتوان نظرات دیگران را هم دید. در ضمن ضرورتی برای پست الکترونیک نیست.  دلم می خواست سوالاتی را با نویسنده مطرح کنم که نمیشود.

راه توده- دوست گرامی، راه توده، فیسبوک هم دارد. شما می توانید نظرات خود و یا سئوالات خود را در بخش پیام زیر مطلب مورد نظرتان بنویسید و حتی پیام خصوصی نیز از آن طریق ارسال دارید.

سارا- من واقعا در این دشمنی توده ای ها با ایران وایرانی موندم! مردم ایران واقعا بعضی پادشاهاشونو دوس دارند. با این مطالب ضد کوروش و داریوش خودتونو خراب می کنید!

کسانی که عقبه اونها استالین و کیانوری هست جایگاهی در این مملکت ندارند. ما دهه شصت یارو که با انقلاب ننگینتون بدبخت کردید حداقل الان برای نسل آینده ایران کارساز باشید.

راه توده- آقا و یا خانم "سارا"! پیام شما را عینا منتشر کردیم، چرا که معتقدیم همه خوانندگان راه توده لازم است با انواع نظرات در جامعه امروز ایران آشنا شوند. بویژه با سطح اطلاعات و آگاهی نسل بقول شما دهه شصتی!

دوست گرامی انقلاب را مردم می کنند و نه احزاب. انقلاب 57 نیز کار مردم بود نه توده ایها. توده ایها بخش بسیار بسیار کوچکی از مردم ایران بودند. مراجعه کنید به عکس های راهپیمائی تاسوعا و عاشورای سال 1357.

ما به یاد نداریم که مطلبی در باره داریوش و کوروش نوشته باشیم. ظاهرا در توهمات خودتان هستید. اما اگر از اشاره به "پادشاهاشون" رضاشاه و محمد رضا پسرش است، با صراحت بنویسید تا برایتان بنویسیم.

در پایان توصیه می کنیم، بیشتر مطالعه کنید.

----------------

داریوش دریامج- با سلام و احترام. برنامه پرگار ۶ فوریه مطلب تیتر اول راه توده این هفته هنوز در برنامه پرگار بی بی سی قابل رویت نیست. علت را  لطفا می توانید توضیح و برای دیدن آن راهنمایی لازم بفرمایید. با تشکر

راه توده- متاسفانه و براثر یک اشتباه این لینک برای مدتی حذف شده بود که در همان هفته درست شد و اکنون هم قابل دسترسی است. از توجه شما سپاسگزاریم.

----------------

رضا قدیانی- احتراما، تحلیل های راه توده همواره برای بنده سرآمد تحلیل های فضای سیاسی بوده است.

اما حقیر سالهاست تحت یک دستگاه تحلیلی مبتنی بر ریاضیات فرکتال به تحلیل بازارهای مالی و برابری نرخ ارزها و متعاقب آن تحلیل سیاسی می پردازم. پس از سالها و اشتباهاتی که منجر به تنظیم دستگاه تحلیلی شده است، تصور میکنم مدل تحلیلی بنده به حد کمال رسیده است. برخی از تحلیل هایم در آدرس http://neolwave.blogspot.com

 آمده است. به تصور شخص خودم آخرین تحلیل ارائه شده در آدرس http://neolwave.blogspot.com/2013/02/usdirr.html

 خیره شدنی است.

موفق باشید.

راه توده- امیدواریم برای خوانندگانی که مراجعه می کنند همانقدر مفید باشد که برای شما مفید است.

----------------

مهدی شهرتی- این یک حق انسانی است بر روی زمین که انسان حقوق طبیعی خود را تأمین کند. حقوق طبیعی هم حقی است که هستی یک موجود زنده به آن وابسته است که در بر گرفته از: هوای مناسب، آب مناسب، تغذیۀ مناسب، خواب مناسب، استراحت مناسب، کار مناسب، محیط مناسب، زیست مناسب، مکان مناسب، تولید مثل مناسب، مرگ مناسب، که هر کسی موجودی است مثل تمام موجودات زندۀ دیگر و به شکل و رنگ و بوی دیگری که حق عشق، حق آزادی(در چارچوب حقوق طبیعی)، حق تفاوت با وجود وابستگی و حق تنوع و یگانگی دارد. انسان به آن حد از رشد، تکامل، توانایی و امکانات رسیده است که قادر باشد حقوق طبیعی همۀ انسانها، به هر شکل، رنگ و بویی که می خواهند باشند را به راحتی تأمین کند. انسان به آن حد از رشد و تکامل رسیده است که مجبور باشد در صلح زندگی کند. کرۀ زمین بسیار کوچکتر از آن است که بتوان خرابکاری کرد و بعد در جایی پنهان شد.

یک جامعه با همۀ امکانات و توانایی و جوامع دیگر در فقر و بردگی ممکن نیست. قابل قبول نیست. یک منطقه با تمام امکانات و توانایی و همچنین همۀ زیبایی ها و مناطق دیگر در بدترین و ظالم ترین و اسفناک ترین جاها ممکن نیست. قابل قبول نیست. یک عده خود را خدایان روی زمین بدانند که می دانند و دیگران تعظیم کنندگان روی زمین امکان پذیر نیست، قابل قبول نیست.

یک اقلیتی راحت بخوابند و صدا و زوزه انسانها و طبیعت دربند را نشنوند ممکن نیست. قابل قبول نیست.

عشق ها و زیبایی ها را انحصاری کردن قابل قبول نیست ممکن نیست. یک اقلیت مرفه و دارا با تمام امکانات و توانایی واکثریت عظیم در فقر و گرسنکی و کثافت امکان پذیر نیست. قابل قبول نیست.  یک اقلیت با تمام امکانات و توانایی ها و اکثریت عظیم در شرایط اسفناک و فاجعه آمیز امکان پذیر نیست. قابل قبول نیست. یک عده خدایان، سروان، حکومت مداران، استثمارگران، رئیسان و اکثریت عظیم، عظیم تعظیم کنندگان و خم شوندگان روی زمین امکان پذیر نیست. قابل قبول نیست.

          باید شماها در فقر و گرسنگی و بی خانگی و درد و بیماری غرق شوید تا استثمارگران و حکومت مداران و متافیزیکان وجود داشته باشند. باید شماها استثمار شوید، تعظیم کننده باشید، همیشه خم شوید تا استثمارگران، حکومت مداران و متافیزیکان لذت زندگی را ببرند. کرۀ زمین به اندازۀ کافی کوچک است. تصور اینکه می توان یک قسمت، خانه و یا کشور خود را تمیز نگه داشت و آشغال ها را در جاهای دیگر ریخت امکان پذیر نیست قابل قبول نیست. دزدان کسانی هستند که از حقوق طبیعی شان بیشتر و هزاران بار بیشتر دارند. زمین و زمان از آن هیچ احدی نیست.

جامعه باید طبقه بندی علمی شود. براساس قوانین و مقولات علمی پایه ریزی و حرکت داده شود. منظور از طبقه هم، طبقه بندی بر اساس پول، مالکیت و مبادله نیست.

راه توده- سوسیالیسمی بر مبنای توصیف های شما.

ب م خمیران - با درود. مجموعه داستان"دماغ شاه" به قلم محمد علی افراشته شاعر و روزنامه نگار گیلانی که به سال 1334 در صوفیه منتشر شده بود بعد  از پنجاه سال در سال 1388 توسط انتشارات  فرهنگ ایلیا در رشت منتشر شده . جهت اطلاع بیشتر از وبلاگ بازدید فرمایید.

راه توده- دوست گرامی، نمی شد محبت کرده و آدرس وبلاگ خود را هم بصورت لینک برای ما ارسال می فرمودید؟

بهزاد موسایی- دماغ شاه عنوان مجموعه داستانی است  ازمحمد علی افراشته شاعر و طنزپردازگیلانی که بعداز فوتش در سال ۱۳۳۸ ش/۱۹۵۹ م در بلغارستان منتشر شد. محمد علی افراشته پس از مهاجرت به     بلغارستان در صوفیه با نشریه فکاهی استرشل (زنبور قرمز) همکاری داشت ودر این هنگام با طنز پرداز بلغاری به نام "دیمتری بلا کونف" آ شنا شد. "دماغ شاه" حاصل چهارسال تجارب مهاجرت افراشته به بلغارستان است که پس از مرگ او به همین نام و به کوشش دیمتری بلاکونف توسط انتشارات "رادوی رادین"درصوفیه منتشر شد .

این مجموعه بعد از گذشت پنجاه سال و برای اولین بار به کوشش بهزاد موسایی در ۱۰۷صفحه  توسط انتشارات فرهنگ ایلیا در رشت منتشرشد.

راه توده- از اطلاعاتی که شما هم در اختیار ما و خوانندگان قرار دادید سپاسگزاریم. بسیار هم شایق به دریافت و مطالعه این اثر هستیم. اگر در بخش جستجوی راه توده کمی بگردید، با مطالبی که ما در باره زنده یاد افراشته منتشر کرده ایم روبرو خواهید شد.

پیش از انتشار این دو پیام از بخش سردبیری و فنی راه توده هم خواهیم خواست که در صورت امکان مطلبی را به این مناسبت در راه توده منتشر شود.

الف – راهی- با درود! من علت استفاده از عکس سهراب شهید ثالث را در صفحه ی اول راه توده شماره 395 متوجه نشده ام . در مقالات این شماره از راه توده نیز اشاره ای به او نشده است . در صورت امکان علت را توضیح دهید . سپاس

راه توده- دوست گرامی. سهراب شهید ثالث توده ای بود و توده ای نیز در گذشت. مرگی زودرس. در بخش بالائی صفحه اول راه توده، عکس هائی که منتشر می شود مربوط به توده ایهائی است که دیگر در میان ما نیستند و چهره در نقاب خاک کشیده اند. دلیل انتشار عکس سهراب شهید ثالث این بود. ضمنا راه توده مطالبی نیز درباره شهید ثالث منتشر کرده است که شما در بخش جستجوی راه توده (ستون دست چپ) اگر مراجعه کنید و نام شهید ثالث را بنویسید به مطالبی که به آن اشاره کردیم دسترسی پیدا خواهید کرد. مورد دیگری اگر بود و سئوال دیگری اگر داشتید با ما در میان بگذارید. موفق باشید.

پژواک- سپاس با درود. گر چه هیچگاه باورمند مکتب کمونیسم نبوده ام -  اصولا استعداد کمونیست شدن را ندارم! -  ولی در طول سالیان گذشته از شما , همکارانتان و نشریه اینترنتی اتان بسیار آموخته ام. و خودم را وامدار زحمات شما می دانم. با این پیام از شما سپاسگزاری می کنم و تبریک زود هنگام عید نوروز را برایتان می فرستم.

                                                                                             با سپاس های بسیار

   راه توده  - دوست گرامی. بابت تبریک زودهنگام نوروز، ما هم بهنگام از شما تشکر می کنیم. خوشحالیم که محتوای نشریه مورد استفاده و مطالعه امثال شما نیز قرار میگیرد. اما نکته ای که لازم است یادآور شویم اینست که حزب توده ایران مطابق اساسنامه بنیانگذاری اش یک حزب سیاسی است با برنامه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی. در همان اسناسنامه اولیه نیز قید شده است که حضور در حزب ما هیچ ممنوعیت مذهبی یا غیر مذهبی ندارد. هر کس که برنامه و اساسنامه حزب را قبول داشته باشد می تواند به حزب ما بپیوندد. چنان که در تمام طول تاریخ حزب ما، افرادی در درون حزب ما بوده اند که تمایلات مذهبی داشته اند، نماز شب می خوانده اند و تا پای جان نیز از هویت حزب توده ایران، یعنی همان برنامه و مشی حزب توده ایران دفاع کردند. متاسفانه حکومت ها – پیش و پس از انقلاب 57 – فرصت نداده اند تا حزب ما در فعالیت علنی خود این مشی خود را پیش ببرد. و اتفاقا یکی از دلائل وحشت از حزب توده ایران همین مشی و برنامه حزب ماست که مطابقت دارد با ساختار فرهنگی و اجتماعی و مذهبی ایران و حکومت ها از آن بیم دارند. دلائلی که برای حمله به حزب و منحله اعلام کردن و پیگیری رهبران و اعضای آن اعلام می کنند، همه برای فرار از اعلام دلیلی واقعی محدودیت ها و مخالفت ها با حزب ماست. دلیل اصلی "مشی توده ای" است.

دست شما را می فشاریم

                                                                                                                       پژواک - درود بر شما دوستان و عرض خسته نباشید. یک پرسش دارم خدمتتون. من از ایران هستم. چطور میتونم در حزب توده عضو بشم و فعالیت کنم؟ ممنونم میشم اگر پاسخ پرسش منو بدید.

همیشه تندرست و شاد باشید.

سروش - سلام در ایران سایتی بنام " کلوب دات کام" مشابه فیسبوک فعال است ولی بدون فیلتر، اعضاء آن نزدیک نهصد هزار نفر است. اگر راه توده عضو شود و مطالبش را ارائه دهد، معرفی خوبی خواهد بود . البته پلیس دارد برخی پیچ ها را مسدود می کند اما با نام دیگر دوباره می توان عضوشد. ضمنا کتاب دوجلدی" پیر پرنیان اندیش را  خواندم خیلی جالب است. مطالب ناگفته در لابه لای نوشته و همچنین اشارات زیادی به خیلی از مسائل دارد. قصد دارم مطالب کوتاه و مفیدی برای شما ارسال کنم اگر قابل انتشار در را توده بود منتشر بفرمائید. امید که انتشارش موجب سانسور چاپ سوم نشود . برای نمونه یک قسمت را برایتان ارسال کردم.

راه توده- دوست عزیز سروش! لطفا لینک  سایت مورد اشاره در پیام خود را برای ما ارسال فرمائید. به وعده خود برای ارسال بخش هائی از کتاب "پیر پرنیان اندیش" ادامه بدهید زیرا ما خودمان نیز قصد داشتیم این کار را بکنیم و حالا با پیشنهاد شما، این وظیفه را از دوش خود برداشته و بردوش شما می گذاریم. البته اجازه بفرمائید که بخش های ارسال از جانب شما را ما بازبینی و تنظیم کنیم.

دست شما را می فشاریم

کاوه آبتین-  مدتی است که برخوردهای عجیب احمدی نژاد و مماشاتی  که حکومت جمهوری اسلامی (و بیش از همه خامنه ای ) با او میکنند این سئوال را مطرح میکند که مگر احمدی نژاد چه راز ( یا رازهایی) دارد که اینهمه از افشای آن واهمه دارند؟ 

افشای فساد اقتصادی؟

چه  چیز بالاتر از مفاسد بانکی صدها میلیاردی و سه هزار میلیاردی  و زمین خواری لاریجانی ها و رانت‌های آقا مجتبی و پرونده خیابان فاطمی و رانتهای ارزی و میلیاردهای گمشده از بودجه و اسب های آقا و کامیون های طلا و ارز و مافیای سیگار و برادران قاچاقچی و اسکله های شخصی و ..؟

افشای فساد اخلاقی ؟

چه چیز بالاتر از رواج دروغگویی و تهمت زدن و هجو معتقدات مذهبی  و داشتن  رابطه های خارج از ازدواج و عکسهای لخت  \" مقامات \" با و ...؟

فساد اداری  و مدیریتی ؟

چه چیز بالاتر از باند بازی و بی کفایتی  همه جاگستر و آمار غلط و چند شغله بودن و مدیریت غیر علمی و پروژه های حساب نشده و واردات بی رویه و  به ورشکستگی کشاندن کشور و ... ؟

فساد سیاسی ؟

چه چیز بالاتر از اعدام های 67 و قتل های زنجیره ای و پیاده کردن هر روزه تعدادی از قطار انقلاب و ترکتازیهای ارگانهای اطلاعاتی و نقض حقوق بشر و زندانیان سیاسی و تقلب در انتخابات و زندانی کردن معترضین و...؟

به سروده – گمانم باستانی  پاریزی- :

 دیشب که صبا پیش گلها بوده است ،

و از یک یکشان بند قبا بگشوده است .

نرگس تو مگو کجا و کی ؟ بیهوده است،

دامان تو هم به شبنمی آلوده است.

و آنچه که برشمرده شد و یا حداقل بخشی از آن دامن خود احمدی نژاد را نمی گیرد؟ و بیم از آن نیست که احمدی نژاد دهان بگشاید و این طرفی ها نیز ناچار به دهان گشائی شوند و آنوقت هیچ چیز از هم باقی نگذارند؟

از جمله پرونده کودتای 88

تبلیغات غیرقانونی با استفاده از منابع و امکانات دولتی و عمومی

تطمیع و خرید رأی

تخلفات و اعمال مجرمانه شخص آقای احمدی‌نژاد

سازماندهی یکپارچه و بسته وزارت کشور، ستاد انتخابات کشور و هیأت‌های اجرایی

نقض بی‌طرفی شورای نگهبان، هیأت نظارت و ناظران

همسو بودن مجری و ناظر انتخابات برای اولین بار

مداخله نظامیان در انتخابات

تقلب و تزویر در تعرفه‌ها و آراء»  ( رائ های تا نخورده ، رائ های بیشتر از تعداد رائ دهندگان ، ضرایب 100 ، صندوقهای از پیش پر شده ، دو کفه بودن صندوقها ، صندوقهای سیاربی کنترل ، شباهت امضاء ها و یکسان بودن وسیله نوشتن ، بخوان موسوی بنویس احمدی نژاد و ...) ؛

مهرهای اضافی

قطع خدمات ارسال پیام کوتاه  و تلفنهای ستاد موسوی

نحوه اعلان و نسبت آرا در ۹ یا ۱۰ مرحله از سوی وزارت کشور نشان‌دهنده فرمولی مشخص و از پیش تعیین‌شده برای آراء نامزدها

نبود آراء باطله تا اعلام نتایج شمارش  30 ملیون رائ ؛

روشهای ریاضی – آماری – روانشناختی  که احتمال \"تقلب \" را تا 96 درصد هم تعیین میکرد .

و بالاخره  "  اطاق تجمیع آراء با حضور  فقط محصولی، دانشجو و یک فرد دیگر و عدم اجازه حضور نمایندگان نامزدها  در این اطاق

راه توده- دوست گرامی نامه شما بسیار بلند بالا بود و ما سعی کردیم تا آنجا که به اصل نامه شما لطمه ای وارد نیاید آن را خلاصه کنیم. اما این بلند بالائی دلیل بر آن نیست که از توجه شما و جمع کردن و ارسال مطالب جمع آوری شده در یک پیام سپاسگزاری نکنیم.