راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

برگزیده ها از کتاب پیر پرنیان اندیش

سوال غلط

 جواب غلط تری

در خودش دارد

سروش

 

 

 

 

 

"گاهی این خانوم ها حرف هایی می زدن که تا سالها سال اون حرفها ذهن منو مشغول کرده بود. یادمه یه روز نشسته بودن و یک معمایی طرح کرده بودن، می گفتن که یک زنی، شوهرش و پسرش و برادرشو حاکم گرفته و می خواد اونها رو محکوم به اعدام کنه. حاکم به این زن گفته که می تونی واسه یه نفر از این سه نفر تقاضای عفو کنی و اونو نجات بدی ... خُب خانوم جان، حالا این زن باید عفو کدومشونو بخواد؟... شوهرش، پسرش یا برادرش؟ بعد با هم بحث می کردن ...این قضیه بیست و چند سال با من بود. می دیدم هر جوابی که می دن یک جاش غلطه، من تا بیست سال بعد  که دیگه حدود سی ساله بودم، هر وقت به این معما فکر می کردم می موندم که چی بگم تا بالاخره یک روز به خیال خودم جواب این معما رو پیدا کردم. استدلال اونا این بود که زن می گفت: تقاضای نجات شوهرمو بکنم، خُب من بازهم می تونم برم شوهر بکنم. تقاضای نجات پسرمو بکنم، می تونم بازم بچه دار بشم ولی پدر و مادرم که دیگه نیستن که برام بردار بیارن ... پس این زن باید نجات برادرشو از حاکم بخواد ... من فکر می کردم که یعنی چه؟ این که مردی اسمش شوهره، وقتی این نباشه می ره یک شوهر دیگه می کنه، فاسدترین زن این طور فکر نمی کنه! حتی اونهایی که ازدواج به صورت خرید و فروش می کنن هم این طورفکر نمی کنن، بالاخره به هم عادت می کنن دیگه . چطور می گی این نباشه من می ر یک شوهر دیگه می کنم ... شما اگر صد تا بچه داشته باشین باز راضی نمی شی یکیشو بکشند و نمی گی عیب نداره، من نودونه تا بچه دیگه دارم. تک تک بچه ها برات عزیزن. اصلاً نمی تونی فرق بذاری. برادر هم همین طوره. این چرتکه انداختن بقالیه. من جواب نداشتم برای این. ولی می دونستم درست نیست این مطلب. سالها بعد متوجه شدم که اصلا طرح سوال غیر انسانیه، یعنی شما چطور می تونین انسان را رو در این بن بست بذارین که انتخاب کن، این چه حق انتخابیه؟ اصلا امکان پذیر نیست ... طرح مسئله فاشیستیه اصلا. ضد انسانه اصلا، طبعا همچین سوال غلطی جواب غلط تری هم داره. این نشد یکی دیگه شوهر می کنم، یکی دیگه می زام، خیلی از قضایا این طوریه واقعاٌ. یعنی مسائلی که برای آدمیزاد مطرح می شه جواب نداره. طرح قضیه غلطه و شمار و به نا حق و ناسزاوار مقابل یک قضیه قرار می ده ... تراژدیه واقعاٌ، هر تصمیمی بگیری غلطه، خطای عظیمه، می گی فلانی جان صدها نفر در دستشه و اگه خیانت کنه این همه آدم از دست می رن؟ چی کار کنیم؟ بکشیمش، اما وقتی یه آدمو می کشی انگار همه بشریتو کشتی .

آه ، هنگامی که یک انسان

می کشد انسان دیگر را

می کشد در خویشتن

انسان بودن را

 

 

 

                        راه توده  399     14 اسفند ماه 1391

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت