بیسوادی سیاسی بزرگترین بیسوادی است |
ارزیابی و تحلیل اوضاع ایران گام به گام دشوارتر می شود. در حقیقت از سال دوم ریاست جمهوری محمد خاتمی که دولت و سازمان امنیت سایه علیه اصلاحات و دولت خاتمی شکل گرفت دشواری بررسی جمهوری اسلامی و انقلاب 57 وارد مرحله تازه ای شد که همچنان ادامه دارد. نه تنها ادامه دارد، بلکه همانطور که گفتیم: گام به گام دشوارتر می شود! این دشواری، بویژه در جریان هر انتخاباتی که در جمهوری اسلامی برگزار می شود، خود را بیشتر نشان میدهد. کافی است پرونده انتخابات در جمهوری اسلامی را از سال 1375 که انتخابات مهم مجلس پنجم برگزار شد و برای نخستین بار فراکسیون بندی ها در مجلس شکل آشکار به خود گرفت و حزب کارگزاران سازندگی وارد عرصه شد، ما شاهد انواع نوسانات در سازمان های سیاسی و احزاب سیاسی بر سر شرکت یا عدم شرکت و یا شرکت مشروط در انتخابات هستیم. در جریان انتخابات دوم خرداد 1376 که خاتمی پیروز آن بود، برخی احزاب و سازمان ها و از جمله بنام حزب در نشریه "نامه مردم" شعار "تحریم انقلابی" انتخابات را منتشر کردند. در طول 8 سال دولت اصلاحات انواع حوادث درایران روی داد که بر سر هر یک از آنها، ما شاهد انواع کج اندیشی ها، تاخیر در درک حادثه، تضعیف محمد خاتمی تحت عنوان این که قاطع عمل نمی کند و از همه ناشیانه تر، نامه نگاری خطاب به او و نه در حمایت از او و خطاب به رهبر و قدرت بصورت وسیع گسترش یافت و عملا باعث تضعیف او شد. یعنی همان هدفی که سازمان امنیت و دولت سایه برای رسیدن به آن تشکیل شده بودند. درجریان حمله به کوی دانشگاه، تحصن دانشجوئی دردانشگاه تهران و اشتباه فاحش تحصن کنندگان برای بیرون آمدن از دانشگاه و افتادن به تله اوباش چماقدار حکومتی و .... سرانجام، انتخابات مجلس ششم که تعلل در حمایت از این مجلس و سرانجام، انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری و کشیده شدن آن به دور دوم، یعنی در برابر هم قرار گرفتن هاشمی رفسنجانی و احمدی نژاد که نه تنها احزاب و سازمان های خارج از کشور، بلکه درداخل کشور و از جانب احزاب و سازمان های سیاسی – مذهبی حاشیه و متن حکومت نیز نتوانستند فاجعه را پیش بینی کنند و عافیت طلبانه خود را از مرحله دوم انتخابات کنار کشیدند. از جمله "نامه مردم" که دراین مرحله از انتخابات سکوت کرد و البته بعدها که مشخص شد احمدی نژاد چه پدیده ایست، نوشت که باید با تمام قدرت از بر سر کار آمدن احمدی نژاد جلوگیری می شد. اما، نویسندگان و هدایت کنندگان این نشریه نیز به خود اجازه ندادند که با شهامت بنویسند در مرحله دوم آن انتخابات باید از هاشمی در برابر احمدی نژاد حمایت می شد. وقتی می نویسند به هر ترتیب باید جلوی پیروزی احمدی نژاد در ان انتخابات گرفته می شد، حمایت از هاشمی یکی از راه حل ها نبود؟ ما، در طول ریاست جمهوری احمدی نژاد نیز شاهد انواع نوسانات در میان احزاب و سازمان های سیاسی هستیم. حتی عده ای که اگر سواد سیاسی هم در زمانی داشتند این سواد بشدت نم کشیده بود، برنامه های احمدی نژاد را سوسیالیستی معرفی کردند! برنامه هائی که از همان ابتدا مشخص بود، برنامه صندوق بین الملل و بانک جهانی است و این دو ارگان پاسداران دشمنی با سوسیالیسم اند و نه طرفدار آن. ما، در جریان انتخابات دوره دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد نیز شاهد همین نوسانات واشتباهات هستیم. زمانی که محمد خاتمی به سود میرحسین موسوی نامزدی خود را پس گرفت و موسوی وارد میدان شد، با سیاه در نشریه نامه مردم روی سفیدی نوشتند که تفاوتی بین موسوی و احمدی نژاد نیست! ما این اسناد را در بایگانی راه توده داریم و اگر کسانی منکر آن هستند اطلاع بدهند تا برایشان ارسال کنیم! شرح این دوران طولانی و چندین ساله، در این یادداشت کوتاه نمی گنجد و قصد و خیال ما هم چنین مروری نبود. تنها می خواستیم اشاره به نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری در جمهوری اسلامی کنیم که بمراتب پیچیده تر و تحلیل آن دشوار تر از هر دوره دیگری است. و در همین ارتباط، خواستیم این نقل قول را از "برتولد برشت" نمایشنامه نویس بزرگ آلمانی و از کمونیست های این کشور در دوران دشوار فاشیسم و نازیسم هیتلری نقل کنیم. او می نویسد: «بدترین نوع بیسوادی، بیسواد سیاسی است. بیسواد سیاسی کور و کر است، درک سیاسی ندارد و نمیداند که هزینههای زندگی از قبیل قیمت نان، مسکن، دارو و درمان همگی وابسته به تصمیمات سیاسی هستند. او حتی به جهالت سیاسی خود افتخار کرده، سینه جلو می دهد و می گوید: “از سیاست بیزار است”. چنین آدم سبک مغزی نمیفهمد که بیتوجهی به سیاست است که زنــان فــاحــشه و کــودکان خــیابانــی میسازد، قتــل و غــارت را زیاد میکند و از همه بدتر بر فساد صاحبان قدرت میافزاید |
راه توده 392 25 دی ماه 1391