راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

مناظره قوچانی- محبیان
آن که از لب بام
افتاد به حیاط
راست سنتی

 

هفته ‌نامه مثلث به بهانه بازسازی حزب کارگزاران سازندگی، مناظره‌ای بین امیر محبیان عضو رهبری موتلفه اسلامی و نظریه پرداز روزنامه رسالت و محمد قوچانی که به تازگی عضو شورای رهبری حزب کارگزاران شده با موضوع «لیبرالیسم در سیاست ایران» برگزار کرده است. محبیان و قوچانی هر کدام بعنوان نماینده دو جریان راست سنتی و راست مدرن در این مناظره ظاهر می شوند، هر چند که معلوم نیست کدامیک بیشتر "سنتی" و دیگری بیشتر "مدرن" است. چنانکه چند بار امیر محبیان به این نکته اشاره می کند و از جمله می گوید:

"بسیار عجیب است که آقای قوچانی از من به جریان اصولگرای سنتی نزدیک‌تر است." یا در جای دیگر خطاب به قوچانی می گوید "چیزی که شما می‌گویید، تفاوت چندانی با دیدگاه آیت‌الله مصباح یزدی ندارد."

آقای قوچانی چنانکه خود تاکید می کند هدفش ایجاد زمینه‌های نظری و ایدئولوژیک شکل گیری یک جریان راست مدرن بر مبنای نوعی نظریه لیبرالیسم است. اما آنچه در نظریات محمد قوچانی قابل مشاهده و قابل تاسف است عقب گرد عجیب و گسترده ایست که بخشی از جریان "نواندیشی مذهبی" در سال‌های اخیر به لحاظ نظری داشته است. آقای قوچانی بر فاصله میان خود و امثال محمد خاتمی و موسوی خوئینی‌ها تاکید می کند و می نویسد: "آقای خاتمی هم تحت‌تاثیر برخی برادران خود، سوسیال ‌دموکرات است، اما هرگز با آقای موسوی‌خوئینی‌ها قابل جمع نیست" و سپس می گوید: "من فکر می‌کنم که عبارت «لیبرال دموکرات مسلمان» یک واژه صریح و روشن و زدن به قلب حریفی است که می‌گوید ما سوسیال دموکرات مسلمان هستیم". به این ترتیب هدف آقای قوچانی زدن به قلب حریف سوسیال دموکرات مسلمان است. یعنی چپ مذهبی. در واقع بحث اصلی آقای قوچانی نیز نه با راست بلکه برعلیه چپ مذهبی است و این موقعیت دوگانه آقای قوچانی را نشان می دهد که در میان دو صندلی نشسته است. عنوان اصلاح طلب را برای خود و انواع و اقسام نشریه‌هایی که دستی در آنها دارد یدک می کشد ولی هدف اصلی اش زدن به قلب جریان اصلاح طلب مذهبی است. بحثی که ایشان زیر پوشش مخالفت با سوسیالیسم و چپ بطور کلی پیش می برد.

آقای قوچانی در عقبگرد بزرگی که به لحاظ نظری انجام داده است، از یکسو مدل احزاب محافظه کار و حتی حزب جمهوریخواه امریکا را تبلیغ می کند و از سوی دیگر فقه سنتی را همچون مدل نظری راست مدرن برگزیده است. در عرصه اول ایشان می گوید: "ما به دموکرات‌ها شباهت نداریم برخلاف تصور همگان، جریان جمهوریخواه در آمریکا، مدافع اصلی آزادی‌های فردی است و برای مثال با مالیات مخالفت می‌کند؛ در عین حال، محافظه‌کاری، نئولیبرالیسم و محافظه‌کاری کلاسیک هم در آن وجود دارد اما ریگان و دیگران لیبرال تلقی می‌شوند."

بدینسان راست مدرن ایشان بیشتر به حزب جمهوریخواه امریکا و رونالد ریگان نزدیک است تا حتی به دموکرات‌های امریکا چون آنها با مالیات مخالفند و گویا طرفدار آزادی‌های فردی هستند!

تمام سخنان و استدلال‌های ایشان جنبه ایدئولوژیک و بسیار یکجانبه دارد. مثلا می گوید : "آنچه من عرض کردم و از آن دفاع می‌کنم را می‌توانیم محافظه‌کاری یا آزادی‌خواهی بنامیم که امروز مورد توجه مسلمانان ترکیه قرار گرفته است؛ یعنی حزب عدالت و توسعه اردوغان، بر این مبنا عمل می‌کند. یکی از استدلال‌هایی که می‌کنند، این است که می‌گویند پیامبر (ص) قبل از نبوت با سرمایه حضرت خدیجه فعالیت اقتصادی انجام داده‌اند و حتی برای این استدلال‌شان کتاب هم نوشته‌اند؛ درست هم می‌گویند. اگر چه‌گوارا مبنای عمل در ذهن ما تلقی شود، همان اتفاقی رخ می‌دهد که از درون اسلام، بن‌لادن بیرون می‌آید؛ اما پیامبر اسلام (ص)، اهل داد و ستد، سفر، گفت‌وگو با انسان‌ها و تجارت بود. در حالی ‌که مسیحیت به رهبانیت معتقد است. نتیجه این مساله، سوسیالیسم است."

بخش عمده سخنان قوچانی علیه جریان چپ اسلامی است که آن را طرفدار سوسیالیسم و دولت گرایی معرفی می کند و البته در این میان آیت‌الله خمینی نیز مدافع "دولت گرایی" معرفی می شود. قوچانی سپس با عقب رفتن از دستاوردهای نواندیشی دینی به دفاع از فقه سنتی می پردازد و آن را حاوی آزادی و فردگرایی معرفی می کند و می گوید:

"بر مبنای همین فقه، یک حوزه خصوصی آزادی به رسمیت شناخته شده و این جامعه مدنی به حدی قدرتمند می‌شود که در دوره قاجاریه در مقابل حکومت می‌ایستد. دلیل اینکه واژه حقوق انسان و حقوق فرد را به حقوق بشر ‌ترجیح می‌دهند، این است که واژه حقوق بشر ناخودآگاه یک انگاره سوسیالیستی را تحمیل می‌کند... بر مبنای همین فقه، یک حوزه خصوصی آزادی به رسمیت شناخته شده ... دلیل اینکه واژه حقوق انسان و حقوق فرد را به حقوق بشر ‌ترجیح می‌دهند، این است که واژه حقوق بشر ناخودآگاه یک انگاره سوسیالیستی را تحمیل می‌کند... وقتی قرآن با انسان صحبت می‌کند، با «فرد» صحبت می‌کند. باید مدخل ورود، حقوق فرد باشد که در این صورت به تاسیس و پذیرش حقوق بشر نیز منتهی می‌شود."

وی در جای دیگر می گوید: "در دهه اول انقلاب - فارغ از چپ و راست - فقر، فخر بود. ما فکر می‌کردیم تنها شکل مسلمان بودن، نوعی سوسیالیسم است. امکان جمع میان اسلام و مارکسیسم وجود ندارد. میان اسلام و لیبرالیسم به معنای ایدئولوژی وجود ندارد اما لیبرالیسم سیاسی را می‌توان به عنوان یک برنامه سیاسی پذیرفت در حالی که برخی امور همچون اسلام و الحاد جمع‌پذیر نیستند."

بدینسان آقای قوچانی به همان حربه همیشگی قشریون مذهبی متوسل می شود و مخالفان اندیشه‌های "راست مدرن" خود را "ملحد" می نامد که نظراتشان با اسلام قابل جمع نیست. 

 آقای قوچانی به فقه سنتی اشاره می کند و می خواهد از فقه سنتی "آزادی" و "حقوق بشر" استخراج کند. ایشان بدینسان نه تنها از نواندیشی دینی پیش از انقلاب عقب تر می رود بلکه حتی از دستاوردهای فقهی آیت‌الله خمینی در پذیرش عرف و رای نمایندگان مردم بعنوان اصلاح کننده قوانین ثانویه نیز گامی به پس می گذارد. در واقع این همان فقه سنتی است که در دوران پس از انقلاب امثال احمد توکلی می خواستند براساس فصل "اجاره انسان" آن قانون کار بنویسند و شورای نگهبان نیز از آنان دفاع می کرد. آنان نیز با همین استدلال "آزادی" و "حقوق انسان" از این اندیشه دفاع می کردند که نیاز به قانون کار نیست و هر انسان "آزاد" است که مطابق فقه سنتی خود را به دیگری "اجاره" دهد. در مقابل آقای خمینی و "دولت گرایان"‌ مذهبی طرفدار وی استدلال می کردند که نمایندگان مردم بعنوان تشخیص دهندگان عرف می توانند از قوانین فقه سنتی فراتر روند و حقوق واقعی بشر را بصورت قانون درآورند. واقعا کدامیک از این دو دیدگاه "مدرن" است و از کدامیک بن لادن بیرون می آید؟ وقتی آقای محبیان، اندیشه قوچانی را نوعی "سلفی گری" می نامد اشتباه می کند؟

بنظر می رسد آنچه در آرایش سیاسی ایران در حال روی دادن است نوعی ادغام راست سنتی و اصولگرایان سابق و راست مدرن دربرابر چپ مذهبی است. فضایی که برای جلوه گری در برابر آقای قوچانی و همفکران ایشان گذاشته شده حاصل این وضع است.

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده  46    5 تیر ماه 1393

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت