نگاهی به یمن واحد، پس از
سقوط
|
یمن را می توان نمونه ای از حکومت های ضعیف منطقه نامید. فقر روز افزون، اختلافات قومی و مذهبی، بی ثباتی و.. که حاصل حضور نیروهای نظامی ایالات متحده آمریکا و دخالت عربستان سعودی در این کشور است. هفته های گذشته خبرهای فراوانی از برخورد های شدید مسلحانه شیعیان این کشور و سلفی های طرفدار حکومت یمن در شبکه های خبری منعکس شد. برای ریشه یابی تحولات باید نگاه کوتاهی به گذشته این کشورانداخت. شبه جزیره یمن در یکصد سال اخیر،"سایه" دو امپراتوری را از سر گذراند. اولی امپراتوری عثمانی و بعد از جنگ جهانی اول امپراتوری بریتانیا، تا دهه 60 قرن بیستم میلادی. کشور یمن پس از به دست آوردن استقلال در دهه 60 قرن گذشته به دو قسمت شمال و جنوب تقسیم شد. شمال طرفداران سلطنت حاکم شدند و جنوب حکومت دمکراتیک ملی. یمن جنوبی توانست با کمک های فنی اتحاد شوروی منابع نفت و گاز خود را کشف و به مرحله تولید برساند. تا دهه هشتاد میلادی علیرغم تحمیل جنگ های مداوم توسط آمریکا و عربستان سعودی از طریق بخش شمالی یمن، این کشور توانست در زمینه های کشاورزی و صنعتی دست آوردهای قابل توجهی داشته باشد. با به قدرت رسیدن گورباچف در اتحاد شوروی و در پیش گرفتن "پریستوریکا" کارشناسان صنعتی و نظامی اتحاد شوروی از کشور جمهوری دمکراتیک یمن خارج شدند. با خروج کارشناسان اتحاد شوروی،حکومت یمن جنوبی از هر طرف مورد هجوم قرار گرفت و مانند سیبی رسیده به دامان آمریکا و عربستان سعودی افتاد. به دیگر سخن، یمن تبدیل به"لانه باز"های ایالات متحده آمریکا شد. کشور یمن به لحاظ ژئوپلیتیک برای هدف های توسعه طلبانه ایالات متحده آمریکا در خاور میانه نقش مرکزی و کلیدی داشته است. به همین دلیل در سال های اخیر این کشور به یکی از بزرگترین پایگاه های نظامی آمریکا تبدیل شده است. "دیوید پتروس" سر فرماندهی نیروهای نظامی آمریکا در سال 2009 دلیل آمدن نیروهای نظامی کشور خود به یمن را، پشتیبانی از حکومت این کشور در مبارزه با"القاعده" اعلام کرد. ارتش آمریکا در ادامه توسعه پایگاه های نظامی، یکی از بزرگترین پایگاه های هواپیماهای بمب افکن بدون خلبان را در یمن ساخت. در سال 2011 بنا به "درخواست" رییس جمهور یمن "الهادی" برای مبارزه با "تروریزم" دو هزار نیروی مخصوص تفنگدارن نیروی دریایی آمریکا وارد این شبه جزیره شدند. بازی موش و گربه ارتش آمریکا و نیروهای القاعده که گهگاه منجر به کشته شدن تعدادی از نظامیان آمریکایی می گردد، بهانه ای شد برای هواپیما های بمب افکن بدون خلبان نیروی هوایی آمریکا که به پرواز در آیند و بر سر مردم عادی و بی دفاع یمن بمب پرتاب می کنند. ساختن پایگاه های متعدد نظامی در اقصی نقاط یمن تحت عنوان مبارزه با "تروریزم" و نیروهای "القاعده" را در معادلات سیاسی به حساب چه چیز باید گذاشت؟ حضور ده ها هزار نیروی نظامی با تجهیزات مدرن مفهومی جز به بند کشیدن مردم منطقه ندارد؟ ایالات متحده آمریکا برای استقرار نیروهای نظامی خود هر بهانه ای را که عنوان کند، بر مقاصد تجاوز کارانه و حرص و آز خود برای به یغما بردن ثروت مردم منطقه پرده استتار نمی تواند بکشد. وجود دهها پایگاه نظامی با پیش رفته ترین وسایل و ابزار فوق مدرن، نقشی جز کنترل تحرکات نظامی و رصد کردن رفت و آمد کشتی های حامل نفت در خلیج فارس نمی توان باشد. تنها از تنگه باب المندب روزانه بیش از چهار میلیون بشکه نفت به سمت اروپا و آمریکا در جریان است. دهها کشتی نفتکش از خلیج فارس نفت خلیج فارس را جا به جا می کنند. علاوه بر کنترل طلای سیاه این منطقه توسط نیروهای نظامی ایالات متحده آمریکا، این کشور اجازه نمی دهد مخالفان و رقبای جدی، از جمله جمهوری خلق چین و ایران بر این مکان کلیدی حاکم و یا شریک گردند. در سال های اخیرعلیرغم میل واشنگتن، ریاض و صنعا به دلیل شکافی که بین مردم یمن و حکومت این کشور به وجود آمده است، مردم این شبه جزیره نسبت به ایران گرایش روز افزونی پیدا کرده اند. بیش از نیمی از جمعیت این کشور شیعه مذهب هستند و زیر فشار سلفی های حامی حکومت می باشند. در ماه مارس سال جاری رئیس جمهور یمن بر اثر فشار افکارعمومی و مجلس این کشور طی اطلاعیه ای خواهان همکاری های همه جانبه با ایران شد. در سال های گذشته مردم و احزاب مختلف یمن با تجارب مبارزاتی درخشان گذشته خود، در پی آن بر آمدند تا در سرنوشت کشور خود نقش موثری ایفا کنند. ماه مارس سال 2013 میلادی 500 نفر از نمایندگان احزاب و قبایل مختلف این کشور با همکاری سازمان ملل متحد گرد هم آمدند تا در مورد آینده کشور خود گفتگو کنند. در این نشست قراری گذاشته شد که حکومت کشور به شکل فدرال در دو بخش شمالی و جنوبی و 6 منطقه تقسیم گردد. نشست نمایندگان احزاب و رهبران قبایل وظیفه تنظیم قانون اساسی جدید بر اساس حکومت فدرالی توسط پارلمان را برای یک دوره دوساله به عهده رییس جمهور گذاشتند. اگر چه برخی از احزاب و گروه ها با تبانی با حکومت سعی بر آن داشتند تا از مصوبات این اجلاسیه جلوگیری کنند، اما غالب شرکت کنندگان در این کنفرانس توانستند حرف های خود را که درد ها و آمال های مردم ستمدیده را بیان می کرد به کرسی بنشانند. علی رغم راه پر خونی که یمن طی کرده و در پیش رو دارد، احزاب این کشور می توانند دولتی را به حاکمیت برسانند که بتواند گروه های مسلح داخلی را از سر راه مردم بر دارد، اما بعید هم نیست که واشنگتن طرح اوکرائین را در این کشور نیز پیاده کند. طرحی که نه تنها در اوکرائین که در خیلی از دیگر کشورهای جهان پیاده شده است. کشورهایی که استقلال آن ها فقط بر روی کاغذ منعکس است. در جهان امروز سرنوشت چنین کشورهایی در واشنگتن یا بروکسل و یا در ریاض رقم زده می شود نه در پایتخت های خودشان.
|
راه توده 461 5 تیر ماه 1393