دو ضعف درونی و بیرونی فرماندهان سپاه برای حکومت! |
فرماندهان سپاه، به بهانه پاسداری از انقلاب، وظائفی را برای خود قائل اند که این وظائف به آنها اجازه حرکت از فراز سر همه قوای حکومتی را میدهد. آنها خود این نکته را بارها در مصاحبه ها و سخنرانی های خویش بیان داشته اند. از جمله از سوی سرلشگر فیروز آبادی رئیس ستاد مشترک و یا سرلشگر عزیز جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران که بارها اعلام کرده اند جلوی هر حرکت و اقدامی را که مغایر اصول انقلاب باشد می گیرند. نخست این که این اصول به فراخور زمان و موقعیت، در سه دهه گذشته بارها تغییر کرده است. بویژه در دوران رهبری آقای خامنه ای. بنابراین، فرماندهان سپاه خود را مقید به جلوگیری از هر اقدام و حرکتی می دانند که مغایر آرمان های مقطعی و نوبتی آنها، مغایر سلیقه و اهداف و در نهایت "منافع" آنها باشد. دوم، این که در ادعای دفاع از انقلاب، فرماندهان سپاه، عملا سه قوه مجریه و مقننه و قضائیه دور زده می شود و سپاه خود را بر فراز آنها میداند. مگر آن که این سه قوه تابع سپاه باشند و سکان آن ها دراختیار فرماندهانی که با لباس شخصی و یا با لباس نظامی سپاه در این سه قوه مستقر اند. چنان که در دولت احمدی نژاد بودند و تمام کشاکش کنونی آنها با دولت روحانی برای حفظ سنگرهائی است که در قوه مجریه از زمان احمدی نژاد در اختیار دارند. مدیریت زندان ها را دراختیار دارند، سازمان اطلاعات سپاه وزارت اطلاعات را به بازی نمی گیرد، دادگاه های انقلاب همان نقش دادگاه های نظامی دوران شاه را پیدا کرده و تابع سپاه اند، در قوه قضائیه و در کنار رئیس آن سردار سرتیپ سپاه ذوالقدر را نشانده اند تا این قوه را با سپاه همسو نگهدارد، در مجلس فراکسیون سپاه لولوی بالای سر بقیه فراکسیون هاست. بدین ترتیب است که فرماندهان سپاه به فراخور نیازها و توجیهات خویش، آرمان انقلاب خلق می کنند و همانگونه که خود بارها گفته اند، با مخالفان این آرمان ها مقابله می کنند. و این درحالی است که هیچیک از آرمان های واقعی انقلاب 57 در آرمان های ادعائی فرماندهان سپاه و شخص رهبر کنونی جمهوری اسلامی بازتاب ندارد و اگر حرف هم از آنها زده می شود مانوری سیاسی برای عبور از تنگناهاست و نه اعتقاد به آنها. تقابلی که اکنون سپاه و بقول مصطفی تاج زاده "اتاق فکر" سپاه با دولت روحانی دارد، در صورتی که تحولی مانند تحول در قوه مجریه در دو قوه دیگر هم روی بدهد، با آن دو قوه هم خواهد داشت. چنان که با مجلس ششم داشت. این غول در دوران رهبری علی خامنه ای در پناه و سایه سیاست نظامی- اتمی او از شیشه بیرون آمد و تا بن دندان آلوده به انواع فسادهای مالی و سیاسی است. مردم از این وضع بخوبی آگاه اند زیرا در هر زمینه و موردی شاهد دخالت فرماندهان سپاه اند. حتی در دعواهای خانوادگی، اختلافات ملکی و ورثه ای و هر مورد و زمینه دیگری، آن که دست یک فرمانده سپاه را در پشت خود دارد پیروز نزاع و اختلاف است. اگر راه حلی برای بازگرداندن فرماندهان سپاه به پادگان ها و خاتمه بخشیدن به رسالتی که آنها برای خود بعنوان پاسداران انقلابی که آرمان های آن را خود تعیین می کنند پیدا نشود، ما در آینده شاهد ماجرا آفرینی های زیادی خواهیم شد. از جمله در انتخابات مجلسین شورا و خبرگان آینده، یا در بزنگاه انتخاب جانشین برای رهبر کنونی جمهوری اسلامی. بخش مهمی از تلاش دولت روحانی برای کوتاه سازی دست سپاه از اقتصاد کشور برخاسته از همین واقعیات و پیشگیری از رویدادهای آینده است. رویدادهائی که می تواند از میان یک حمام خون، حاکمیت مطلق و بی نیاز از روحانیون ژنرال های سپاه شکل ببخشد. یگانه ضعف درونی سپاه برای چنین خیزی، مقاومت در بدنه سپاه است که در ماه های اخیر بصورت نگارش خاطرات فرماندهان برکنار شده، بازنشسته، تصفیه شده سپاه روی شبکه اینترنت آغاز شده و خمیر مایه همه آنها مقابله با فرماندهان کنونی سپاه و همسوئی آنها با تحولات و اصلاحات است. ما این خاطرات را دنبال می کنیم اما از دادن آدرس های اینترنتی آنها معذوریم! این ضعف درونی را، یک ضعف بزرگ بیرونی کامل می کند. این ضعف بیرونی، خشم و نفرت توام با آگاهی از اهداف فرماندهان سپاه و بسیج در میان مردم است. مردم در هر پدیده منفی و رنج آوری انگشت اتهام را به سوی فرماندهان سپاه دراز می کنند. این دو ضعف، با آنکه یکی درونی و یکی بیرونی است، اما مکمل یکدیگر نیز هستند و همین پیوند، آن نقطه اتکائی است که میتواند جلوی حاکمیت مطلق فرماندهان سپاه را بگیرد. این آن سرمایه بزرگی است که باید روی آن برای آینده حساب کرد |
راه توده 454 18 اردیبهشت ماه 1393