گفتگو با مردم عادی در روستاهای اوکرائین یونگه ولت – ترجمه رضا نافعی |
گفتگو با میکلا پاناسیوک از روستای " تروسیانتس " که معاون اتحادیه کشاورزان اوکرائین است. او در گذشته رئیس کلخوز " آوانگارد" بود و امروز کشاورزی است که 3380 هکتار زمین دارد. در مزارع او 70 نفر به کشت و ذرع راپس ، ذرت، غلات و گل آفتابگردان مشغولند.
- بنظر کسانی که از خارج به اینجا می آیند، اوکرائین کشوری است که بتدریج از میان می رود و قدرت به دست گروههای فاشیستی می افتد. این تصور درست است؟
- کاملا درست است. بویژه وقایعی که در میدان کیف رخ داد موجب شدند که وضع کشورما روز به روز بد تر شود. حزب اسوبودا و " سکتور راست" اوکرائین را روز به روز خراب تر می کنند.
از اشغال کنندگان میدان که ما با آنها صحبت کردیم بدشواری می توان انتظار گفتگوئی روشنفکرانه داشت- کسانی که ما در آنجا با آنها روبرو شدیم بشدت بی فرهنگ و پرخاشگر بودند که احتمالا هرنوع خشونتی از دستشان بر می آید. سر نخ آنها در پشت پرده به دست کیست؟
- اول کار که میدان اشغال شد همه چیز درست بود. تظاهر کنندگان کسبه ای بودند از طبقه متوسط و دانشجویان، خواستشان این بود که رژیم پرزیدنت یاناکوویچ برود. این خواستی بود کاملا صادقانه و قابل درک. اما وضع میدان بسرعت عوض شد و به جهت عکس افتاد. دستی راستی ها با استفاده از موقعیت بر میدان مسلط شدند، نیروهای رژیم گذشته هم برای حفظ و تحکیم موقعیت خود با آنها همدست شدند.
نفوذ کشورهای دیگر چه نقشی دارد؟ وزرای خارجه آمریکا، لهستان، آلمان و سیاستگران حزب سبزها برای خوش آمد گوئی به آنها به میدان آمدند.
- آنها فقط می خواستند آدم های خود را ببینند، آنها خودشان شورش را از خارج سازمان دادند. ولی ما اوکرائینی ها به هیچ کس اجازه دخالت نمی دهیم. ما آنقدر قدرت داریم که بتوانیم مسائل خود را حل کنیم. این دیگر کاملا روشن است: اوکرائین برای آنها بازار تازه ای است که می توانند تولیداتشان را در آن بفروشند – به هر حال اینجا 43 میلیون نفر زندگی می کنند. شما در باصطلاح " اروپا" اضافه تولید دارید، دنبال بازار می گردید. اوکرائین لقمه چربی است برای شما.
- ولی مسلما مسئله استراتژیک هم مطرح است ــ اوکرائین از لحاظ منابع مواد خام کشور ثروتمندی است و روسیه که همسایه اوکرائین است منابع خیلی زیاد تری دارد.
- البته ناتو می خواهد تا جائی که میشود خود را به روسیه نزدیک کند تا آنرا گاز انبری بگیرد. از این لحاظ اهمیت اوکرائین دوبرابر می شود: هم بازار است و هم محل صف آرائی نظامی.
- گفته می شود که فاشیسم اوکرائینی در میان روستائیان غرب کشور ریشه دارد. درست است؟
- غلط است. ما اینجا در روستا فاشیست نداریم . ولی در شهرهای غرب اوکرئین چرا. روستا ئیان به این فکر ها نمی افتند، مثلا در روستائی که ما هستیم مردم سخت مشغول به کار هستند و اصلا در این خط ها نیستند. - در غرب ، پوتین را بعنوان آدمی بد جنس معرفی می کنند، بعنوان دیکتاتور و حتی بعنوان کسی که روح هیتلر در جسم او رفته است. در ماه مارس کریمه بخشی از روسیه شد، نظر شما در مورد این سیاست پوتین چیست؟
- من از پوتین نمی توانم بد بگویم. چه کار خلافی کرده؟ کریمه را برای این گرفت که سواستوپول پایگاه دریائی خود را حفظ کند. چاره دیگر نداشت، اگر این کار را نمی کرد، طولی نمی کشید که می شد پایگاه ناتو .
- کریمه پس از رفراندم از اوکرائین جدا شد – ولی در شرق اوکرائین مخصوصا در " دنباس" هم مردم خواستار رفراندم هستند، نظرتون در این مورد چیست؟
- اول باید گفت که مردم " خارکف " ، " لوگانسک" ، "دونتسک" و دیگر جاها دیگر حاضر نیستند با کار خودشان هزینه حکومت اولیگارش ها را تامین کنند. مشکل اساسی آنها جدائی از اوکرائین نیست. از لحاظ تاریخی این مناطق و همچنین کریمه بخشی از خاک روسیه است. رهبر سابق اتحاد شوروی، نیکیتا خروشچف، شبه جزیره کریمه را به اوکرائین بخشید - و حالا آن بخشش به صاحب مشروع آن برگشته است. ولی بنظر من بخش جنوب شرقی نمی خواهد جدا شود. مردم آنجا خود را اوکرائینی می دانند ولی این حق مسلم آنهاست که به زبان روسی صحبت کنند و اجازه داشته باشند تلویزیون روسیه را ببینند. مطمننا آنها اجازه نخواهند داد که این حق را از آنها بگیرند و برای آن مبارزه خواهند کرد.
- به اینجا که می آمدیم، در بین راه، با ویرانه های بی شماری روبرو شدیم، کارگاهای متروک، طویله های ویران، جاده ها خراب که خارج از توصیف اند، خطوط ارتباطی میان شهر های بزرگ چنان ناهموار ند که گاه شبیه به میدان تمرین تانک هستند. ساکنان محل می گفتند که وضع در گذشته این طور نبوده است، چرا همه چیز این طور ویران شده ؟
- این ها را می شود دوباره درست کرد. اوکرائین در واقع کشور ثروتمندی است، بعنوان مثال جائی که من دارم بسیار سود آور است. من می توانم دستمزد کارگران خود را بپردازم. دولت فقیر است. سیاستگران در آغاز خصوصی سازی با حراج اموال ملی و از طریق مالیات هائی که گرفته می شد بار خود را بستند و پولها را به خارج منتقل کردند. اوکرائین می تواند همه این خسارت ها را خود جبران کند.
- چطور باید این این ها را عوض کرد؟ مثلا با یک انقلاب اکتبر دیگر؟
- اولین کاری که باید صورت گیرد این است که پول در اوکرائین بماند. نباید گذاشت که الیگارش ها پولها را به خارج منتقل کنند. بازگرداندن کلخوز و سووخوز به کشاورزی بی معنی است. همانطور که گفتم : پولی که حاصل می شود باید خرج همین کشور شود – مثلا باید به مصرف ایجاد زیربنا برسد. دولت باید دومرتبه عناصر مهم را بدست خود بگیرد. همه چیز را حراج کردند. صنایع برقی، نیروگاهها، راه آهن و غیره و غیره. صحبت بر سر سلب مالکیت از موسسات کوچک و متوسط نیست. ولی تمام آن چیزهائی که با نیرو و تامین آب ، با ساختار زیربنائی ، با راهسازی و غیره در ارتباط است باید باز در دست دولت قرار گیرد.
- زندگی مردم در دوران شوروی بهتر بود؟
- شوروری برای طبقه کارگر بسیار بهتر بود. خدمات اجتماعی مانند بیمه و تامین بهداشت رایگان بود، برای آموزش، ورزش و فرهنگ خیلی کار می شد، مردم کار داشتند و درآمد کافی، بازنشستگان می توانستند مطابق شئون انسانی زندگی کنند. در دوران شوروی خدمات اجتماعی بسیار بود، امروز همه چیز از بین رفته است.
- نظرتان در بارۀ نیروهای نظامی اوکرائین چیست؟
- (می خندد) نیروهای نظامی؟ ما دیگر نیروی نظامی نداریم – همه چیز تمام شد، چه از لحاظ فنی و مادی و چه از لحاظ اخلاقی.
ولی حالا یک گارد ملی تازه برپا می شود....
به آن نیازی نداریم – آنچه کم داریم یک اندیشه نوین ملی و میهن دوستانه است .
- از جنگ نمی ترسید ، از این که یک جنگ داخلی آغاز شود؟
- نه. فکر نمی کنم که این آتشفشان سرباز کند. راستی ها نمی توانند موفق شوند ، حدا کثر ده درصد از مردم از آنها حمایت خواهند کرد، حداکثر.
|
راه توده 450 21 فروردین ماه 1393