من به چشم خود در چین دیدم آنچه در شوروی ندیده بودم! کانادا- سیامک زند |
تحلیل در باره نقش بورژوازی بوروکراتیک در از همپاشی اتحاد شوروی اینگونه بود که افراد رده بالای حزب پس از سالها شیوه مدیریت و تولید را به سمتی سوق دادند که بنفع شخص خودشان و إفرادی که در رده های مدیریتی بودند تمام شود. حتی با دستکاری آمار. از طرفی حزب بجای سپردن تولید به خود کارگران کارها را به افراد حزب می سپرد که دو ضرر به سیستم میزد. اول بوجود آمدن بورژوازی بوروکراتیک سپس بی توجهی کارگران به کیفیت و نیازمندی به نوع کالا در جامعه. این بورژوازی پس از فروپاشی با سرمایه های هنگفت به غرب گریختند و من شخصا این موضوع را چند سال پیش در چین هم بوضوح دیدم. حزبی ها که وظیفه نظارت بر تولید را داشتند حتی با کارگرها برای دزدیدن بعضی از کالاها در شیفت شب همکاری می کردند. حتی من پلیس را هم دیدم که در این چرخه حضور داشت. حالا هم که آمدم کانادا میبینم خیلی از افراد حزب در رده های بالا خانواده هایشان با پول های میلیاردی به اینجا منتقل شده اند. این شکل گیری بورژوازی طوری بود در چین که حزب حضور سرمایه دارها در حزب را دو سال پیش قانونی کرد. نه بخاطر جذب افراد بلکه برای قانونی کردن حزبی هایی که همه سرمایه دار شده اند. راحتتر بنویسم. ما کارخانه هایی پیدا کرده بودیم که کالاهای مارک دار برای شرکت های غربی تولید می کردند و برای خرید از این کالاها توانستیم یکی از افراد حزبی در رده مدیریت پیدا کنیم و ایشان اینکار را انجام داد و در شیفت شب کالاهایی که می خواستیم را تولید می کرد و به اسم کالاهایی که خوب و طبق استاندارد تولید نشده اند از سیستم و سپس از کارخانه خارج می کرد و برای ما ارسال می کرد. این یکی از ترفندها بود و طرف پول خوبی می گرفت و می گفت ما ٥ شش نفر شریک داریم و باید به مأمور گمرک هم رشوه بدهیم. همین ها به محض خصوصی سازی همین کارخانه، باسم اینکه دارد ضرر می کند خودشان که میلیون ها دلار پول داشتند کارخانه را از دولت خریدند. همین کاری که در جمهوری اسلامی هم بنوعی دیگر رسم است. این ها را نوشتم تا بلکه چشم و گوش آنها که طوطی وار بعضی اصطلاحات را به خدمت می گیرند و کاشف بورژوازی بوروکراتیک در ایران شده اند بلکه چشم و گوششان باز شود. |
راه توده 452 4 اردیبهشت ماه 1393