دو سایت ایرانی، خبرآنلاین و پارسینه به سبک و سیاق خود بخش
هائی از یک مصاحبه تلویزیونی حسین شریعتمداری در باره حزب توده
ایران را منتشر کردند.
آنچه حسین شریعتمداری سرپرست روزنامه کیهان در آن برنامه
تلویزیونی و در این ارتباط گفته، در نوع خود اعتراف به آن
جنایاتی است که علیه رهبران حزب توده ایران انجام شد.
نکته دوم این که در یکی از برنامه های پخش فیلم های فارسی از
تلویزیون فارسی بی بی سی (تماشا) که فیلمی درباره زندگی زنده
یاد مریم فیروز پخش شد و آقایان بهنود و علی امینی بعنوان دو
کارشناس مسائل حزب توده ایران شرکت کرده بودند، آقای بهنود
اظهارات مریم فیروز در باره حضور نکبت بار حسین شریعتمداری در
زندان اوین را ناشی از کم حافظ شدن گوینده (مریم فیروز) و مد
بودن ذکر نام شریعتمداری بیان داشت و استدلال کرد که سن و سال
شریعتمداری در آن سالها، به حضور دراوین را نمی داده است! (نقل
به مضمون)
ابتدا به نقل از دو سایت یاد شده در بالا بخوانید که
شریعتمداری خود چه گفته است:
مسئول روزنامه کیهان روایت های ناگفته ای از گفت و گو با سران
حزب توده را مطرح کرد.
« در اواخر دوران رژیم پهلوی که به اعضای درجه دو و سه نیز
اجازه ورود به زندان دادند برخی از دوستان هم با استفاده از
شناسنامه اعضای خانواده به ملاقات می آمدند. یکبار آقای الویری
با شناسنامه یکی از بستگانم به ملاقات آمد. آقای الویری گفت
چند روز پیش از نجف بازگشته و آنجا از امام خمینی سئوال کرده
است که نیروهای مذهبی و انقلاب وقتی دچار مشکلی می شوند چکار
کنند؟ که امام پیغام دادند به کتاب های استاد مطهری مراجعه
کنند.»
شریعتمداری در پاسخ به این سئوال که آیا شما از سران حزب توده
بازجویی کردید؟ گفت:
« نه. وظیفه بنده و دو سه نفر دیگر گفتگو با احسان طبری و
کیانوری بود. مسئولیت بازجویی با افراد دیگری بود. آنها متهم
به طراحی شبهه کودتا بودند. احسان طبری یکی از پنج تئوریسین
کمونیسم و چهره ای همچون روژه گارودی معروف بود. پس از دستگیری
احسان طبری به دستور امام مسئول گفتگو با این چهره موثر
کمونیسم شدم. بر این اساس بنده مسئول گفتگو با ایشان شدم. امام
معتقد بودند که باید با این افراد درباره اسلام سخن گفت و آنها
را با حقیقت آشنا کرد.
احسان طبری بدون آنکه محاکمه شود پس از زندان در خانه ای
ویلایی و مدرن در شمال شهر تهران زندگی می کرد. می گفت الان
کا.گ.ب - سازمان امنیت شوروی- و سازمان سیا بدنبال من هستند.
به همین خاطر از احسان طبری در آن خانه مراقبت می شد.»
حسین شریعتمداری رسواتر از آنست که کسی به خود زحمت افشای او
را بدهد و یا ادعاهایش را تکذیب کند. اما می توان خطاب به مجری
آن برنامه تلویزیونی پرسید: چرا از شریعتمداری سئوال نکردید که
1- آقای خمینی مستقیم به شما گفت بروید با طبری و رهبران حزب
توده ایران گفتگو کنید و یا کسی این پیغام را برای شما آورد؟
اگر مورد دوم است، آن فرد چه کسی بود؟ که بتوان از او سئوال
کرد ادعای شما واقعیت است یا نه؟
2- شما و آن چند نفری که اسمشان را نیآورده اید و گویا رحیم
پور ازغدی یکی از آنها بود، چرا در برنامه مناظره تلویزیونی
آیت الله بهشتی با کیانوری و یا آیت الله مصباح یزدی و دکتر
سروش با طبری شرکت نفرمودید تا همه را میخکوب بفرمائید؟ در آن
سلسله مناطره ها که زیر فشار روحانیون حکومتی و غیر حکومتی
متوقف شد، مصباح یزدی که حالا شده علامه و آیت الله و دکتر
سروش چطور نتوانستند حریف احسان طبری شوند اما شما شدید؟ جز
این است که محل گفتگو از استودیوی فیلمبرداری تلویزیون به گوشه
سلول نمور کنار توالت زندان توحید منتقل شده بود؟ و چماق و
شلاق و انواع فشارهای روانی ابزار این گفتگو بود؟
حسین شریعتمداری در همین برنامه مدعی می شود که اتهام حزب توده
ایران شبهه کودتا بود. اولا چرا چنین کودتائی در دادگاه مطرح
نشد و اگر با این اتهام به حزب توده ایران یورش بردند، چرا آن
را اعلام نکرده و مدعی شدند که دلیل یورش جاسوسی است؟
واقعیت اینست که یورش به حزب توده ایران در جمهوری اسلامی،
رویدادی ضد انقلابی بود که هرگز با این ترفندها و برنامه های
تلویزیونی نمی توان انگیزه آن را که سازش با امریکا و انگلیس
برای گرفتن اسلحه در جنگ ایران وعراق و پذیرفتن وعده واسطه های
این دو کشور در همین ارتباط بود پنهان کرد. بخشی از ماجرای
فرار دیپلمات سفارت شوروی و سر در آوردنش در انگلستان نیز در
همین انگیزه و همکاری خلاصه می شود. اسناد و مستندات هرگز
مدفون نمی ماند و بخشی از تاریخ جمهوری اسلامی همین رویداد
است. رویدادی که بر سرنوشت غم انگیز کل انقلاب 57 تاثیر گذاشت.
رویدادی که با قتل عام رهبران و کادرهای زندانی حزب توده ایران
کامل شد.
|