راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

مهاجرین مذهبی - سیاسی

در جاده پر دست انداز مهاجرت

 

 

آب مهاجرت گوارا نیست، اما از گلوی برخی ها خوش پائین می رود، چنان که تا زیر پوستشان نفوذ می کند! آنچنان که از برخی مدعیان پر سر و صدا شیر بی یال و دم اشکمی می سازد ترحم برانگیز.

سوخته های مهاجرین سیاسی 35 سال گذشته کم شمار نیستند، اما عبرت آموزترین سرنوشت‌ها را مهاجرین مذهبی- سیاسی سالهای اخیر دارند. آنها که در داخل کشور ادعاهای بزرگ بزرگ داشتند و تنها چند سالی، کمتر از شمار انگشتان یک دست کافی بود تا مانند مجسمه‌های برفی آب شوند. چنان که در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 92 این آب شدن را در بیانیه ها، مصاحبه ها و مقالاتی که در ستایش و توصیه تحریم انتخابات گفتند و نوشتند و منتشر کردند به نمایش در آمد.

اغلب این مدعیان داخلی که به ساحل مهاجرت رسیده اند نظرات منسجم و پایداری ندارند، اما علاقه زیادی به سخن گفتن و هماهنگ شدن با شرایط حاکم بر خارج کشور را دارند، تا رسانه های خارج کشور تریبون در اختیارشان بگذارند.

اگر در دوران محمد خاتمی سر از خارج کشور در آوردند منتقد کم کاری و غفلت های او شدند، اگر با انتخابات 88 و کودتای متعاقب آن به خارج کشور آمدند کاشفان تضاد جنبش سبز و جنبش اصلاحات شدند و اکنون نیز در توجیه شرمگینانه تحریم انتخابات 92 بیش از آن که یاری رسان دولت روحانی باشند و یا حداقل، شرایط را درک کرده و منعکس کننده حرکت دشوار و گام به گام دولت او در عرصه های اقتصادی و فرهنگی و هنری و سیاسی باشند، یکسره بر برجسته ساختن حادثه سازی ها و جنجال آفرینی های جناح راست متمرکزند.

اغلب در مهاجرت گام به گام به نتایج "نو"یی رسیده و می رسند که آنها را از تحولات داخل کشور گام به گام جدا می کند.

از جمله این نظر که اصلاحات در چارچوب ولایت فقیه امکان پذیر نیست، آقای خامنه‌‌ای همه کاره است. قانون اساسی ایراد دارد و چند بند آن بالاتر از تناسب قوای اجتماعی و حکومتی است. این بندها بالاتر از جنبش مردم است. خواست مردم و مبارزه آنها بی اهمیت است. نه می‌تواند آقای خامنه‌ای را به عقب نشینی وادار کرد٬ نه می‌تواند امکان اجرای بندهای مترقی قانون اساسی را فراهم کرد و ....

مخاطبان این سخنان که رسانه های خارج کشور را در تسخیر خود دارند مردمی اند که در انتخابات شرکت کردند، برای اصلاحات و جلوگیری از ادامه احمدی نژادیسم جلیلی را با سر به زیر کشیدند و همچنان پشت دولت ایستاده اند.

حساب سلطنت طلب‌ها و امثال مجاهدین خلق و حزب کمونیست کارگری و کج و کوله‌ها و چپ و چوله‌ها و نان به نرخ روزخورهای اپوزیسیون خارج کشور جدا از مهاجرین مذهبی سالهای اخیر است که به آنها اشاره شد.

 این بحث، امروز ضرورت دارد، زیرا ما می رویم به سمت انتخابات مجلس و تشدید کارشکنی ها و توطئه های جناح راست حاکمیت و مافیای اقتصادی که دولت با قبول همه مخاطرات، در گیر افشای آن برای آگاهی مردم از عمق بحران و فاجعه و بیرون کشیدن حاکمیت از چنگ آنهاست.

مردم خون دل خورده اند تا رسیده اند به دوران امکان گرفتن گلوی حاکمیت بر سر بزنگاه انتخابات. انتخابات مهمترین نقطه ضعف حکومت و بهترین فرصت برای افشاگری٬ آگاه سازی٬ تحمیل عقب نشینی به حاکمیت٬ تعمیق شکاف و اختلاف و تضعیف نیروهای ارتجاعی است. و آنها که از قدرقدرتی و قوی شوکتی آقای خامنه‌‌ای و شورای نگهبان و یا فلان اصول قانون اساسی می گویند و بر تئوری "نمی شود" و "ممکن نیست" و "نمی گذارند" پافشاری می کنند، با مردم همسوئی نمی کنند.

برای درک این واقعیت به هوشمندی چندانی نیاز نیست. برای نمونه، اگر نظرات امروز موسوی و کروبی و زندانیان سیاسی کودتای انتخاباتی 88 همین نظراتی بود و یا باشد که در مهاجرت طرح می شود، حکومت برای آزادی آنها لحظه ای تاخیر نمی کند. اگر آنها آزاد نمی‌شوند به این دلیل است که بی درنگ به جنبش حمایت از دولت کنونی می پیوندند و مردم را به شرکت در انتخابات مجلس فرا می خوانند. انگیزه حاکمیت برای جلوگیری از آزادی آنها همین است و نه تحلیل ها و توصیه های مهاجرت زده.

کروبی و موسوی در حصر هستند زیرا معتقد به اصلاحات‌اند. زیرا آزادی آنان برای حاکمیتی که نمی داند با انتخابات آینده مجلس چه کند دشواری را دو چندان می کند.

 

 

 

 

                        راه توده  44    اول اسفند ماه 1392

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت