راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

جنایتی بنام «ترجمه»!

تحریف

کتاب "کودتا"

اثر آبراهامیان

نقل از وبلاگ "مجمع دیوانگان"

 
 

اگر بگویم بی‌تاب انتشار این کتاب بودم اغراق نکرده‌ام. گمان می‌کنم خیلی‌های دیگر نیز احساس مشابهی را داشته‌اند. در مورد کودتای ۲۸ مرداد اطلاعات خوبی در دسترس است و شاید بشود گفت به اندازه کافی کتاب تاریخی و تحلیلی هم داریم. اما کتاب حاضر یک ویژگی ممتاز دارد و آن پاسخی است به یک بهانه جدید که چند سالی است ورد زبان منتقدان مصدق شده و حتی می‌توان گفت از این بهانه آبی برای شست و شوی سیمای کودتاگران ساخته‌اند. متاسفانه، در اوج اختناق رسانه‌ای، در میان مطبوعات به ظاهر اصلاح‌طلب، فقط و فقط یک جریان مشخص است که با رهبری «محمد قوچانی» اجازه یافته ترکتازی کند و به مدد انتشار یک مجموعه نشریات موازی نوعی هژمونی رسانه‌ای برای یک خط فکری ایجاد کند. خطی که من چند مشخصه کلی آن را فهرست‌وار اینگونه خلاصه می‌کنم:

- حمله به پیشینه فعالیت گروه‌های چپ در ایران ولو با تحریف تاریخ و یا روایت‌های یک‌سویه و ترسیم سیمایی تماما خائن و یا فریب‌خورده و نادان از تاریخ مبارزات جریان چپ در کشور. پس از آن تخطئه هرگونه گرایش جامعه‌گرا (حتی در سطح سوسیال دموکراسی) با چماق «کمونیسم» و یا لولوی «توده‌ای».

- تمجید و ستایش اغراق شده از هرگونه گرایش به آزادسازی بی‌مهابا و افسارگسیخته اقتصادی، تا بدان حد که حتی «ملی شدن صنعت نفت» به دلیل آنچه «دولتی شدن بخش خصوصی» خوانده می‌شود مورد شماتت قرار می‌گیرد! (نظریه درخشانی که دکتر غنی‌نژاد ارایه کرده‌اند!)

- در نهایت انداختن گناه کودتای ۲۸ مرداد به گردن مصدق و ترسیم سیمای یک «پیرمرد خیرخواه اما لجوج و ساده‌لوح» از او که در برابر پیشنهادات «منطقی» انگلیسی‌ها لجوجانه مقاومت کرد و کار را به کودتا کشانید!

پروفسور آبراهامیان، دقیقا در کوششی برای به چالش کشیدن این تصویر خیرخواهانه و منطقی از پیشنهادات انگلستان بود که یک کتاب ویژه را به ماجرای «کودتا» اختصاص داد. هرچند برای ناظر بی‌طرف تا پیش از انتشار این کتاب هم به اندازه کافی سند و مدرک وجود داشت که نشان دهد انگلیسی‌ها به هیچ وجه قصد نداشتند حتی به آن پیشنهاد کنسرسیوم خود نیز وفادار بمانند. (به ویژه می‌توان مراجعه کرد به اسناد وزارت خارجه انگلستان که در دیگر کتب تاریخی دیگر نیز به آن‌ها اشاره شده) با این حال بد نبود که دست‌کم یک بار برای همیشه تحلیل‌گری چون «آبراهامیان» تمامی این اسناد را کنار هم جمع کند، نتیجه کار، دست‌کم تا آنجا که برخی ناظران خبر می‌دهند بسیار خوب از آب درآمده، اما افسوس و صد افسوس از جنایتی به نام «ترجمه» !

خیلی ساده می‌توانید به «روزنامه شرق» مراجعه کنید و از ماجرا مطلع شوید، توضیح اینکه ترجمه فارسی کتاب «کودتا»، دچار آن‌چنان اشتباهات فاحشی است که گاه به تحریف تاریخ منجر شده و یا منظور نویسنده را کاملا وارونه می‌کند. در متن یادداشت روزنامه شرق به مثال‌های فراوانی اشاره شده که پیشنهاد می‌کنم حتما آن‌ها را مرور کنید، من اینجا فقط به یک مورد کوچک اشاره می‌کنم:

«...در متن اصلی آمده است: «کیانوری مجددا به مصدق تلفن کرده و اطلاع داده بود که افراد گارد شاهنشاهی را با کامیون‌های نفربر به شهر می‌آورند. به او گفته شد نگران نباشد، زیرا اوضاع تحت کنترل است» اما مترجم که متوجه معنای متن انگلیسی نشده، عبارت بالا را به این ترتیب ترجمه کرده است «کیانوری مجددا تلفنی اطلاع داد که گارد سلطنتی با کامیون‌های ارتشی در حال ورود به شهر است. به مصدق اعلام شد که هول نکند، زیرا اوضاع تحت کنترل است.» (ص 272)

دقت بفرمایید که این تغییر ساده، حزب توده را از جایگاه گروهی که نسبت به وقوع حتمی کودتا به مصدق هشدار داده بود، به جایگاه گروهی که یا دانسته و یا ندانسته مصدق را فریب داده بود تغییر موقعیت می‌دهد. 

مشکل من فعلا دو نسخه‌ای نیست که از کتاب خریده‌ام و با مشاهده این گزارش از ترجمه میلی به خواندنش ندارم، فاجعه تاثیراتی است که با این اشتباهات در ته ذهن خوانندگان ایجاد می‌شود. ای بسا برای همیشه رسوب کند. آن هم نه در ذهن یک فرد بی‌اطلاع، بلکه در ذهن قشری از جامعه که اتفاقا اهل مطالعه و تحقیق است. خود من اگر این متن را از جناب آبراهامیان می‌خواندم و تلنگری دریافت نمی‌کردم که اشتباه از ترجمه بوده، قطعا حقانیت آن را می‌پذیرفتم و در قضاوت‌های خودم تجدید نظر می‌کردم. حال فقط دارم به خودم این نهیب را می‌زنم که تا به حال چند کتاب دیگر با چنین اشتباهات آشکاری خوانده ام و متوجه نشده‌ام؟

 

 

 

 

                        راه توده  44    اول اسفند ماه 1392

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت