هفته گذشته سرلشگر عزیز جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران در جمع
مسئولان بسیج دانشجویی کشور سخنرانی کرد.
سخنرانی او چند محور داشت که معنای همگی آنها جمع کردن آرمان
های انقلاب 57 و تشکیل یک حکومت نظامی – سپاهی با محوریت
ارتجاع مذهبی بود. البته همه اینها را به قول خودش "منافقانه"
تحت پوشش دفاع از انقلاب و تداوم آنها بیان کرد.
وی در آغاز سخنان خود به بسیج دانشجویی وعده پست و مقامهای
آینده را داد و گفت : "بسیجیها برای تحقق اهداف انقلاب نباید
به نسل قبلی امید داشته باشند، این نسل یا مسن هستند و از
انقلابیگری فاصله گرفتهاند و یا تربیت شده علوم غربی هستند."
بعبارت دیگر نسل شرکت کننده در انقلاب، نسل دانشجویان خط امام،
یا وزرای دولت رجایی و موسوی، یا نمایندگان مجلس آن دوران،
امثال تاجزاده و نبوی و سلامتی و محمد رضا خاتمی و میردامادی
که اکثرشان از بالاترین پست و مقامهای همین جمهوری اسلامی را
کنار گذاشته شده و لباس زندان به تنشان کرده اند یا مانند
موسوی و کروبی که در حصرند همگی دیگر "انقلابی" از نوع عزیر
جعفری نیستند و این فرماندهان سپاه و شماری بسیج دانشجوی
منتظرالمقام که فرزندان امثال حداد عادل و احمدی نژاد و
تحصیلکردههای مدارسی نظیر امام صادق و غیره هستند که یک
پایشان درایران و یک پایشان در لندن است، و یک دستشان در تجارت
و دست دیگرشان در معاملات ارز و قاچاق کالاست "انقلابی"های
نسل جدید هستند و باید نسل قبلی را کنار بگذارند. این سرانجام
اندیشه مضحک "انقلابی" بعد از "انقلاب" است.
عزیز جعفری سپس انقلابی بودن را به معنای "گوش دادن به
فرمایشات ولی فقیه" تعبیر کرد که معنای آن در واقع عبور از علی
خامنهای نیز هست. همان کسانی که در زمان آقای خمینی به سخنان
ایشان گوش نمیدادند و مانند خود عزیز جعفری با پایان جنگ و
بدینسان حذف شدن از صحنه سیاسی مخالف بودند یا میگفتند برای
ما "پوزه بند" بفرستید حالا انقلابی بودن را در گوش دادن به
فرمایشات ولی فقیه معرفی میکنند. با توجه به اینکه علی
خامنهای هم متعلق به "نسل گذشته"است معلوم نیست او هم باید
مشمول تصفیه و روی کار آمدن نسل جدید ولی فقیهها که مستقیما
در مکتب مصباح یزدی درس خوانده اند بشود یا نه؟
عزیز جعفری در ادامه سخنان خود گفت :
"مبارزه برای از بین بردن طاغوت و استقرار نظام جمهوری اسلامی،
مرحله اول و دوم انقلاب بود. اسلامی شدن دستگاههای نظام،
جامعه و نظام جهانی از مراحل دیگر انقلاب است که ما اکنون در
مرحله سوم هستیم و راه طولانی در پیش داریم."
بعبارت دیگر نظام در دوران آقای خمینی اسلامی نشد. این همان
ادعایی بود که ارتجاع مذهبی در دهه اول انقلاب داشت و بارها
آقای خمینی را بابت آن شماتت کرد و وی نیز متقابلا نام اسلام
آنها را "اسلام امریکایی" گذاشت. اکنون آقای عزیز جعفری در
واقع همان اتهامها را تکرار میکند و میخواهد دستگاههای
نظام را بقول خودش اسلامی کند. وی ضمنا مسئله اسلامی شدن "نظام
جهانی" را به پیش میکشد تا جای پایی برای سپاه در این اسلامی
شدن بوجود آورد. زیرا بفرض آنکه قرار باشد نظام داخلی ایران
اسلامی شود، این کار چه ربطی به سپاه پاسداران دارد که وظیفه
اش حفاظت از مرزها و امنیت مردم است؟ بنابراین سپاه باید در
همه امور و عرصههای اقتصادی و سیاسی و تجاری و همه کاری که
به وظایف او مربوط نمیشود دخالت کند زیرا گویا قرار است "نظام
جهانی" نیز اسلامی شود.
عزیز جعفری در پایان در پاسخ به پرسشی درباره مذاکرات اتمی
گفت:
"اکنون در موقع بسیار حساسی قرار داریم که بنا بر اراده رهبری،
دولت وارد مذاکرات شده است و هدف مذاکرات نیز این است که یا
فشارتحریمها برداشته شود، یا مسئولان از مذاکرات ناامید شوند
و به ظرفیتهای داخلی کشور توجه کنند. اکنون ما باید بغض در
گلو فرو ببریم و سکوت کنیم."
بعبارت دیگر سپاه و آقای عزیز جعفری با مذاکرات مخالف است و
منتظر است که مسئولان از مذاکرات ناامید شوند و مملکت را تحت
عنوان خطر خارجی به سپاه واگذار کنند. ولی فاجعهای که در
دوران احمدی نژاد به بار آمده و فشار تحریمها فعلا اجازه
مخالفت به سپاه نمیدهد و ایشان باید بغض در گلو سکوت کند و از
دست رفتن بهانههای سپاه برای دخالت در امور مملکت را شاهد
باشد. آقای جعفری با هدف جلوگیری از چنین سرنوشتی وارد میدان
شده است.
|