راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

امریکا

در سراسر جهان

مین های انفجاری

 کار می گذارد!

فِرایه ولت. نت  - ترجمه و تدوین  رضا نافعیّ

 

لحن سخن میان ناتو و روسیه خشن تر شده است. نشانی از تشنج زدائی دیده نمی شود. گفتگوی

نشریه اینترنتی "جهان آزاد.نت" با ویلی ویمر، سیاستمدار حزب دموکرات مسیحی آلمان در باره اوضاع سیاست خارجی.

 

نشریه - آقای ویمر ، سال 2014 سالی غیرعادی است. صدسال پیش نخستین جنگ جهانی آغاز شد، 75 سال پیش جنگ جهانی دوم، 25 سال پیش دیواربرلین فروریخت. نگاه به بحران بین المللی کنونی نگرانی به بار می آورد. آیا در آستانه تغییرات بزرگی در جهان قرار داریم؟

 

ویمر-  و چه جور هم. به هر سو که نگاه کنیم تغییراتی می بینیم. در واقع تغییرات همیشه هست. تا زمانی که تغییرات  حاصل مذاکرات و گفتگو باشد به تفاهم می انجامد. نمونه آن را در کنفرانس امنیت و همکاری دیدیم که نقطه اوج  کار آن به وحدت آلمان و پایان بخشیدن به تقسیم اروپا انجامید.

پس از آن "یگانه ابرقدرت جهان" مارش در عرصه سیاست جهانی را آغاز کرد. آمریکا تعمدا شروع به تخریب مدل موفق کنفرانس امنیت و همکاری  و ممانعت از بکار بردن آن در مناطق بزرگ دیگر کرد (در بخش شرقی اروپا و  یا در حوزه مدیترانه) و با نقض حقوق بین المللی و دست زدن به جنگ با جمهوری فدرال یوگسلاوی چهارچوب حقوق بین المللی برای اروپا را از بین برد، برای خاور نزدیک و میانه در صدد ایجاد نقشه جدید جغرافیائی برآمد . به هر طرف که نگاه کنید جنگ می بینید و کشمکش. و هر جا هنوز  زد و خوردی در نگرفته چاشنی مین های انفجاری آماده است.

 

نشریه - تلاشهای وسیع برای وابسته ساختن اوکرائین و گرجستان به اتحادیه اروپا و ناتو ، شیوه چشمگیر رسانه ها در  دادن گزارش های منفی در باره روسیه ، اصرار بر افزودن تسلیحات ناتو و درخواست دادن مسئولیت بین المللی بیشتر به آلمان، چالش در سوریه و تلاش برای ساقط کردن بشار اسد همپیمان روسیه، اختلاف بر سر ایجاد لوله گاز در اروپای شرقی و خاور نزدیک – بنظر نمی رسد  که تراکم این رویداد ها در یک زمان تصادفی باشد. ممکن است که هدف منزوی ساختن سیاسی و اقتصادی روسیه باشد؟

 

ویمر- بی تردید همین طور است. پیام به روسیه این است: یا بزانو در آئید و غارت را بپذیرید، یا شما را از اروپا بیرون می کنیم.

البته تصور ما در پایان جنگ سرد این بود که باتفاق روسیه " خانه مشترک اروپا " را بنا کنیم و در این راه  آمریکا و کانادا هم شریک ما باشند.  طرحی که من  در مورد عضویت آلمان متحد در ناتو تهیه کردم چنین بود که در خاک جمهوری دموکراتیک آلمان منحصرا نیروهای ملی آلمان مستقر شوند، طرحی که  بعدا مورد قبول همه قرار گرفت.  هدف ما این بود که نه مورد این سوءظن قرار گیریم و نه در مظان این شایعه که می خواهیم از  وضعیت اروپا به زیان روسیه استفاده کنیم. در نظر بود که با کمک های تدریجی  ما، طی چند سال، همکاران شرقی ما روی پای خود بایستند. اما وقتی  در مناسبات میان ما و  کشورهای اروپای شرقی بجای آن که  اتحادیه اروپا  حرف اول را بزند کار بدست ناتو افتاد، تمام آن طرح ها کنار نهاده شد. روسیه بیش از یک دهه  بمعنی واقعی کلمه نه صدایش در آمد و نه کلامی بر زبان آورد. امروز دیگر آنطور نیست.

 

نشریه - فکر می کنید کاهش بهای  بنزین در حال حاضر نیز پس زمینه سیاسی دارد و احتمالا هدفش روسیه است؟ چنین پدیده ای در مراحل نهائی  وجود اتحاد شوروی نیز دیده نشد؟

 

ویمر- این با صراحت گفته می شود و فرستنده های تلویزیونی  پشت سر هم به همین موضوع می

پردازند. اگر منابع زیر زمینی روسیه تحت کنترل در نیایند، آنوقت باید روسیه را به "تسلیم بی قید و شرط "  مجبور کرد. مادلن آلبرایت با صراحت گفت: ما می خواهیم اختیار نفت روسیه را بدست آوریم.

 

نشریه- ولادیمیر پوتین چندین بار تسلط دلار را مورد انتقاد قرارداده است. گویا در بورس مواد خام پترزبورگ و در بورس شانگهای  بهای مواد خام به روبل و یوآن پرداخت می شوند. آیا این گرایش برای آمریکا تهدیدی جدی است؟

 

ویمر – اگر خبرهای بین المللی را بپذیریم  گامی که صدام حسین و قذافی در این جهت برداشتند به قمیت جانشان تمام شد. از زمان "برتون وودز" ، پس از جنگ جهانی دوم، دلار ابزار بی بدیل حکمرانی گشت. که در عین حال چشم انداز آمریکا نیز هست، ولی کشورهای بریکس نه عراق هستند و نه لیبی.

 

نشریه-   در دوران جنگ سرد بنظر می رسید که  همیشه یک خط مستقیم بین واشنگتن و مسکو وجود دارد، تا در مواقع بالا گرفتن اختلافات سریعا راه حلی پیدا کنند. ولی حالا چنین بنظر میرسد که رفتار با روسیه شبیه رفتار با یک دولت متخاصم در سطح جهانی است.  میتوان با روسیه نیز همان رفتاری را کرد که کشورهای غربی با ایران می کنند؟

 

ویمر- در وزارت خارجه آمریکا در واشنگتن من خودم کنار دستگاه مخابره مستقیم ایستاده و ناظر بودم که این ارتباط در آن زمان برقرار بود. این ارتباط نه آن روز شایعه  دور از واقعیت بود و نه امروز.

هلموت کهل (صدراعظم اسبق آلمان) پس از دیدار از واشنگتن، در اوائل سالهای دهه 90، همیشه متاسف بود از این که  در واشنگتن با  تکبر و خود پسندی در باره روسیه صحبت می کنند و می گویند: "جنگ سوم جهانی به پایان رسید و ما  برنده شدیم". این نگرش کنگره و دیگر دستگاهها  بود. بنظر او طرز رفتار با یک خلق بزرگ  و همسایه  ما نباید این طور باشد. و براستی که چقدر حق با او بود تا همین امروز.

 

نشریه - نوآم چامسکی همیشه از این سخن گفته که هر وقت کشوری بخواهد راه مستقلی در پیش بگیرد که  از مسیر حرکت انگلساکسونها منحرف گردد آمریکا یا آن کشور را منزوی می سازد و یا  در آن مداخله می کند. شما می توانید این ارزیابی  را تائید کنید؟

  

ویمر- تا حدی حق با آقای چامسکی است. با تصویری که ارائه می کند موافقم. ولی کشورهائی که با آمریکا همپیمان هستند نیز از تعرض  مصون نیستند. رفتار  آمریکا با دشمنان همانگونه است که آقای چامسکی توصیف می کند. اما بنظر می رسد، آنها  در جهانی که چندان متخاصم نیست نیز نمی توانند با دوستان کنار آیند.

 

نشریه- سیاستمداران کهنه کاری چون هلموت اشمیت، گرهارد شرودر، هلموت کهل ( سه صدراعظم اسبق آلمان .م) و هانس دیتریش گنشر - وزیرخارجه اسبق آلمان – در ماههای اخیر سیاست آلمان را در برابر روسیه  مورد انتقاد قرار داده اند. بخشی از مطبوعات انتقاد آنها را موکدا رد کردند و برخی   حتی خواستند که از حریم حرمت فراتر روند. بنظر می رسد که دیگر حرمت ها منسوخ شده اند. شما این پدیده را  چگونه می بینید؟

 

ویمر-  اینطور که پیداست  رسانه های "خط دهنده " آلمان به "روزنامه نگاری گَله وار" سرسپرده اند که خطرمرگ در بر دارد. این ها در این اواخر این اصل اعتقاد  اروپائی  را  که "من فکر می کنم، پس هستم" دائما  نقض می کنند. واقعیت این نیست که تفکر یک سویه است و گرایش آن بسوی چالش، جنگ و " پیروزی نهائی" است.

 

نشریه- طبق قانون اساسی آلمان ماموریت هائی که به ارتش آلمان داده می شود باید با موافقت پارلمان این کشور باشد. بنظر شما این خطر که این حق قانونی از مجلس سلب گردد و یا چنان تغییراتی در آن داده شود که خالی از معنا  و محتوا  گردد تا چه حد  واقعی  است، و چه عواقبی می تواند در بر داشته باشد؟

 

ویمر-. تنها مرجعی که طبق قانون  می تواند حرف آخر را در باره به میدان فرستادن ارتش آلمان بزند مجلس است. اما  دولت ائتلاف بزرگ یک گروه کار تشکیل داده که حق دارد ایرادهای پارلمان را رد کند. نمایندگان دو حزب، یعنی حزب چپ و حزب سبزها، اصلا در این گروه کار نماینده  ندارند و من بسیار متعجبم که رئیس مجلس آلمان اجازه می دهد این گروه بعنوان " کمسیون پارلمانی" فعال شود.

در آن دم که این حق از بوندس تاگ - مجلس آلمان – سلب گردد، دولت هم این حق را از دست خواهد داد. این به آن معنی است که  در عمل این حق در اختیار  فرمانده آمریکائی ناتو در بروکسل و در واشنگتن قرارمی گیرد. دولت آلمان فقط تا زمانی این حق را دارد که مجلس در باره آن بحث و گفتگو کند. طبق مباحثات در باره بند 222 قرار داد لیسبون، ارتش آلمان مجاز است در آینده برای مقابله با شورش های اجتماعی  در آلمان به میدان فرستاده شود.

 

نشریه- سازمان هائی مانند OSZE (  سازمان امنیت و همکاری اروپا) چه آینده ای دارند؟

 

ویمر- بخت زنده ماندن هر شکل از مذاکرات و قرارداد بین المللی  به اندازه ای است که "بازیگران" مهم این شانس را به آن بدهند. واشنگتن با جنگ در یوگسلاوی، در سال 1999، کمر سازمان امنیت و همکاری اروپائی را شکست. بدیلی هم برای آن دیده نمی شود. نمونه آن را در اوکرائین می بینیم: ناتو پشت سر هم دروغ می گوید و سازمان امنیت و همکاری اروپائی می گوید روسیه در غرب مرز خود با اوکرائین نیروی نظامی ندارد. آنچه سازمان امنیت و همکاری اروپائی با ته مانده شجاعتی که برایش مانده، می گوید، در حکم خود کشی است. وقتی آمریکا تمام امکانات خود را در کیف بکار می گیرد تا نشان دهد وزرای خارجه سه کشور آلمان، لهستان و فرانسه، آقایان اشتاین مایر، سیکروسکی و فابیوس چقدر بی اهمیت هستند، میتوان پیش بینی کرد که بخت موفقیت سازمان امنیت و همکاری اروپائی چقدر می تواند باشد.

نشریه- آقای ویمر، در ماههای اخیر تفسیرهای گفتاری یا نوشتاری شما بیشتر در رسانه های اینترنتی که بدیل رسانه های خط دهنده رسمی هستند، شنیده و خوانده شده و یا در رسانه های خارجی مانند فرستنده خبری راشیا تودی و پرس تی وی. در رسانه های خط دهنده آلمان بندرت از شما صحبت می شود، انگیزه پشت پرده آن چیست؟

 

ویمر- در زمان جنگ یوگسلاوی من تنها سخنگوی پارلمان سازمان امنیت و همکاری اروپائی بودم که نماینده همه اروپا بود. هرکس که می خواست بداند، می توانست بداند، که من با ماموریت از جانب صدر اعظم دکتر هلموت کهل، شخصا تا چه حد  در مذاکرات  با یوگوسلاوی دخیل بودم از آنجا که من مخالف این جنگ ناقض حقوق بین المللی بودم  و این را هم رسما اعلام می کردم ، دستگاههای رادیو تلویزیون رسمی آلمان و همچنین مطبوعات آلمان با من  آن رفتاری را در پیش گرفتند که شما توصیف کردید. انسان خود می داند که چنین مسیری به کجا ختم می شود . باید با روحیه ورزشکارانه با آن روبرو شد.

نشریه- آقای ویمر ممنون برای این گفتگو.

--------------------------------

ویلی ویمر کیست؟

 

ویلی ویمرعضو حزب دموکرات مسیحی، نماینده مجلس آلمان، سخنگوی حزب مزبور در امور دفاعی، مسئول پارلمانی وزارت دفاع آلمان در مجلس بود. او از سال 1994تا 2000معاون سازمان امنیت و همکاری اروپا بود.

ویلی ویمر در سال 1999 مخالفت علنی خود را با جنگ یوگسلاوی اعلام کرد و در سال 2007 همراه با Peter Gauweiler  علیه شرکت هواپیماهای جنگی آلمان در افغانستان شکایت کرد. در سال 2014  بمناسبت صدمین سال جنگ جهانی اول همراه با ولفگانگ افنبرگر کتابی منتشر ساخت بنام "پیروان هرچه شد، باز می گردند" ، که در آن انگیزه های واقعی ژئوپلیتیک در آنزمان و مسائل سیاست امنیتی امروزتوصیف می شود.

 

        http://www.freiewelt.net/interview/die-lunten-fuer-neue-konflikte-sind-gelegt-10046730/

 

 

 

 

 

                        راه توده  481     22 آبانماه 1393

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت