جنایات
جهادگران افراطی در پناه دین و مذهب پی در پی تکرار می شود . این بار یکی
از قربانیان آنها یکی از روزنامه نگاران فرانسوی بود که در کوه های الجزایر
وحشیانه به قتل رسید . هیچ منطقی نمیتواند این جنایات را توجیه کند. این
جنایت بر علیه بشریت است. "جهادگری افراطی" نسخه جدیدی از فاشیسم است و
نوزاد امپریالیسم که نظریه پردازان امریکائی آن را "جنگ تمدن ها" می نامند.
ایالات متحده با مداخله های خشن و نظامی در امور داخلی کشورهای خاورمیانه
سرانجام عروسک زشت روی جهادگران اسلامی را از قوطی جادوی خود در آورد تا در
خدمت اهداف آن یعنی نابودی نیروهای آزادیبخش عرب و نیروهای مترقی و
دمکراتیک و احزاب کمونیست عمل کند. به یاد آوریم دورانی را که در عراق هنوز
حزب کمونیست پرقدرت بود و نیروهای مترقی و دمکرات - چه مسلمان شیعه یا سنی
و دیگر اندیشان چپ- برای عدالت اجتماعی و اقتصادی مبارزه می کردند. امریکا
بدست صدام حسین نیروهای مترقی و دمکراتیک را سرکوب کرد و سپس با استفاده از
نیروهای تاریک اندیش صدام حسین را سرنگون کرد. امریکا مدعی بود که از حقوق
مردم عراق دفاع می کند، اما در واقع آنچه انجام شد تجاوز به حق حاکمیت مردم
عراق بود. امریکا که از بدترین دیکتاتورهای امریکای لاتین پشتیبانی می کرد
درعراق مدعی دمکراسی شد.
فراموش نکنیم که دولت اوباما مصونیت از مجازات دولت اسرائیل را آشکارا
اعلام میکند و این مصنوعیت ادامه دارد. ایالات متحده حتی بی پروا از دولت
ترکیه در برابر سرکوب حقوق مردم کرد این کشور دفاع می کند. این استراتژی
امریکا عامل ظهور هیولائی بنام القاعده و داعش است . گروه هایی که غالبا با
کمک و حمایت و آموزش نظامی سازمان سیا برای ایجاد هرج ومرج و ناامیدی در
کشورهای ویران شده و بی ثبات بر اثر بحران اقتصادی- اجتماعی و فقر مردم به
میدان می آیند. این در حالی است که پول نفت در رگ های قدرتمندان مالی جاری
است و حتی فوران می زند.
آنها که در این فاجعه نقش اصلی را دارند، سالهاست گروه های تروریستی را
مخفیانه حمایت می کنند و نتیجه این حمایت را در لیبی، عراق و سوریه شاهدیم.
به زنان تجاوز می کنند، کودکان را به بردگی می برند، سر می برند، انفجار
ایجاد می کنند، از مردم سوریه و عراق اخاذی و چپاول می کنند و اکنون این
تروریسم تبدیل به یک ارتش در کشورهای مسلمان شده است. آیا باز هم باید
متعجب بود که چرا این حوادث درکشورهائی اتفاق می افتد که نفت خیزند؟
ارتش مجهز به توپ و تانک و شاید فردا مجهز به سلاح شیمیائی دیگر یک گروه
تروریستی نیست. کار فراتر از این اصطلاحات شده است.
داعش اکنون بخشی از خاک سوریه و عراق را در تصرف خود دارد و بی ثباتی در
این مناطق حاکم است. شاید بزودی این ارتش بخشی از خاک اردن و لبنان را نیز
به تصرف خود در آورند. همه این گروه ها، از جمله داعش همبستگی جهانی با هم
دارند و همگی از انسانیت و عطوفت فرسنگ ها فاصله دارند.
آیا می توان به آنها اجازه ادامه فتوحات برای جنایت را داد؟
امریکا توانست به بهانه مبارزه با تروریسم و داعش ائتلاف گسترده ای را
بوجود آورد که فرانسه نیز در آن حضور دارد و "فرانسوا هولاند" رئیس جمهور
این کشور را بدنبال خود و ژنرال های ناتو بکشد. اما از هم اکنون آشکار است
که این ائتلاف نه برای مبارزه با تروریسم، بلکه برای آن اهدافی تشکیل شده
که تروریسم جاده رسیدن به آن را هموار کرده است. بهانه، سرطان داعش است،
اما واقعیت در پشت فاجعه آفرینی های داعش پنهان است.
اگر جنگی در عراق اغاز نمی شد ما در این شرایط تراژیک نبودیم. رهبران
ائتلاف گسترده بر اساس یک دروغ فاحش جنگ صلیبی خود را بر علیه اسلام افراطی
داعش با امتناع از نظرات و خواست های اکثریت مردم جهان اعلام کردند.
رهبرانی که گوش شنوا برای خواست های اجتماعی و عدالت اجتماعی در کشورهای
بحران زده ندارند و خود را مدافعان پیشرفت و توسعه بشریت می دانند. اکنون
غرب تجاوز آشکار خود را به شرق میانه که در ثروت و فساد اجتماعی به هرنوعی
غرق است آغاز کرده است. کشورهائی که مردم از بی عدالتی و نابرابری اجتماعی
در آنها رنج می برند .چگونه میتوان از حقوق مردم فلسطین در مقابل حملات
مرگبار اسرائیل دفاع کرد، در حالی که رهبران غرب از حقوق قانونی مردم
فلسطین دفاع نمی کنند. آیا ایالات متحده حق دارد عملیات نظامی خود را در
امور داخلی سوریه و عراق ادامه دهد؟ بدون اینکه یک بحث اساسی در مجمع عمومی
سازمان ملل ترتیب داده شود.
ما می گوئیم تهیه یک طرح استراتژیک با برنامه سیاسی- اجتماعی و فرهنگی
جسورانه و نوین با شرکت ملتهای منطقه و ملل جهان برای توسعه و پیشرفت های
نوین و پایداردر شرق میانه ضروری است.
ما در مبارزه با تروریسم با شرایط پیچیده ای مواجه هستیم. گروه هایی مانند
داعش و القاعده در روندی دراز مدت در مناطق شرق میانه و غیره ... با اقوام
منطقه و حتی رهبران سیاسی روابط نزدیکی بر قرار کرده اند. بدون گفتگو با
رهبران و سران اقوام منطقه حل بحران غیر ممکن است. ما نمی توانیم بدون
گفتگو با روس ها بحران کنونی سوریه و اوکرائین را پایان دهیم. ما نمی
توانیم در انتظار آینده ای متفاوت برای عراق باشیم، اما گفتگو و تبادل نظر
با ایران را فراموش کنیم، بویژه در اقدامات و تصمیمات خود برای "فشار های
اقتصادی و تحریم های غرب بر ایران" تجدید نظر نکنیم . ما نمی توانیم نسل
کشی کردها را فراموش کنیم و احزاب آنها را تروریسم بنامیم، در حالی که آنها
خود قربانیان تروریسم هستند و اکنون با سلاح در مقابل داعش مبارزه می کنند.
تا زمانی که تارهای دپیلماسی جهانی گره خورده باقی است طومار این درگیری ها
ومشکلات برچیده نخواهد شد. علیرغم همه این موانع و مشکلات حقیقت پنهان نمی
ماند. نیروهای دمکرات و مترقی برای آزادی و عدالت اجتماعی، به مبارزه خود
ادامه میدهند.
آن حقیقتی که پنهان کردن آن ممکن نیست آنست که در ائتلافی که امریکا مبتکر
آن است عربستان سعودی و قطر حضور دارند؛ یعنی حامیان داعش و القاعده و به
آنها کمک مالی و نظامی می کنند.
چه کسانی نفت تولید شده در پالایشگاهها و حوزه های نفتی که تحت کنترل و
تصرف داعش است را خریداری می کنند؟ همانها که این نفت را می خرند مشوق و
حامی ارتش داعش برای تصرف خاک سوریه و عراق اند.
دولت فرانسه هم در این هرج مرج معاملات، نسبت به ارائه تسلیحات نظامی به
برخی از گروه های مخالف بشار اسد اعتراف کرده و به آن افتخار می کند. دولت
فرانسه موظف است نمایندگان مجلس را از حجم تسلیحات نظامی ارائه شده به گروه
های مخالف دولت سوریه آگاه کند و نام دریافت کنندگان این تسلیحات در سوریه
را اعلام کند تا کانال رسیدن تسلیحات فرانسه بدست داعش مشخص شود.
یکبار دیگر تکرار می کنیم که بدون حل بحران اجتماعی، فقر و نابرابری
اجتماعی مبارزه با گروه های جهادی ممکن نیست. مسئله اساسی ساختار نوین
جهانی این است که بر پایه عدالت اجتماعی، همبستگی و همکاری و صلح
پایداراستوار باشد. بربریت داعش با عملیات نظامی هوائی و یا زمیتی ناتو در
خاک عراق و سوریه پایان پذیر نیست.
.
http://www.humanite.fr/la-france-peut-contribuer-sortir-le-moyen-orient-des-impasses-553568
|