ابوعلی حسین بن عبدالله مشهور به ابوعلی
سینا، نامی آشنا در جهان و از مفاخر ایران است. از مشهورترین و تاثیر
گذارترین فیلسوفان و دانشمندانی که کتاب "شفا" و "قانون" او، اولی دانشنامه
علمی و جامع و دومی از آثار تاریخ پزشکی است که سالهاست در سراسر دنیا
تدریس می شود. او دارای 450 کتاب در زمینه های گوناگون است. ابن سینا در 18
سالگی به علوم جهان مسلط بود. آثار بسیاری در باب روانشناسی دارد و در
زمینه موسیقی نیز آثاری چون "جوامع علم موسیقی" داشته و دارای اشعار زیادی
است. حتی منظومه ها و قصیده هایی در مسائل علمی سروده است. او در سن 58
سالگی در سفری که با علاءالدوله حاکم اصفهان به همدان داشته به علت بیماری
قولنج که سالها با آن درگیر بود در گذشته و در همدان به خاک سپرده شد.
چندی پیش خبری در خصوص ساختن فیلمی بنام "طبیب" که در باره ابن سینا و در
آلمان تهیه شده بود دریافت کردم که مشتاقانه پیگیر بدست آوردن فیلم و
تماشایش بودم.
فیلم "طبیب" فیلمی تاریخی محصول کشور آلمان است که براساس رمان "حکیم" اثر
"نواگوردون" نویسنده امریکایی تهیه شده است. جواد اشرف این رمان را ترجمه
کرده است و "فیلیپ اشتولتسل" کارگردانی. فیلمنامه را نیز "جان برگر" نوشته
و "بن کینگزلی" نقش ابوعلی سینا را در این فیلم به عهده دارد. فیلمی با
بودجه 40 میلیون دلاری که در آلمان تهیه و در سال 2013 میلادی به نمایش در
آمد. علاوه برنسخه سینمایی، در تلویزیون کانال آلمان "ard" نیز در دو قسمت
به نمایش در آمده است.
داستان فیلم به قرون وسطی باز می گردد. "راب کول" یک بچه یتیم و فقیر
انگلیسی است که والدینش را بر اثر بیماری از دست می دهد و تصمیم می گیرد
برای جلوگیری از مرگ و میر به تحصیل علم پزشکی بپردازد و بعد از تحقیقات می
فهمد که برای دست یافتن به این علم باید راهی شرق و نزد پزشک بزرگی بنام
ابن سینا شود. او به اصفهان وارد می شود و به حضور ابن سینا می رسد.
زمانی که فیلم بدستم رسید و به تماشای آن نشستم بقدری دگرگون شدم که ناگزیر
از نوشتن و تصمیم به درج در رسانه ای به جهت افشای ماهیت این فیلم که سراسر
تحریف و دروغ و کینه توزی نسبت به ایران و ایرانیان است شدم. فیلم دقایق پس
از شروع وارد صحنه هایی می شود که تنها مشتی دروغ و تحقیر ایرانی و بزرگی
چون ابن سینا در آن به خدمت گرفته شده است. "راب کول" همان بچه یتیم، پسری
که حتی هیچگونه مطالعه و آموزشی نداشته آنچنان خاص می شود که گویی ابن سینا
شاگرد اوست و به او طبابت می آموزد، با دست معجزه آسایی که بر پیکر هر کس
می گذارد به زمان مرگ اش پی می برد! صحنه ای از فیلم یک عمل جراحی را نشان
می دهد که ابن سینا وسایل را بدست شاگرد می دهد و سپس شگفت زده به تماشا می
نشیند. عمق فاجعه پایان فیلم است که ابن سینا در نومیدی دست به خودکشی می
زند و با سمی که در دست دارد و در حضور دانشجویش به زندگی خود پایان می
دهد. در صورتی که در زندگی واقعی، ابن سینا سالها با قولنج دست و پنجه نرم
می کرده است و سرانجام نیز همین قولنج او را از پای در می آورد.
تنبل ترین شاگرد ابن سینا در این فیلم جوانی ایرانی است بنام "کریم" که
میخواره است و مکتب گریز.
تاریخ گواه است که ابن سینا چه شاگردانی پرورانده که بعدها هر کدام سر آمد
علم بودند. چون "ابو عبید جوزجانی"، "ابوالحسن بهمنیار"، "ابومنصور طاهر
اصفهانی" و...
ادامه فیلم بررسی شخصیت ابن سینا نیست که با نام اوبه تماشا نشسته ای و
فیلم به بیراهه و حاشیه می رود و این "راب کول" است که از انگلیس آمده که
قهرمان طبابت شرق گردد. در این میان جدال های خشک مذهبی حاکم بر ایران نیز
به زعم کارگردان مطرح می شود.
دانشجوی تازه وارد در فیلم یعنی "راب کول" به کالبد شناسی می پردازد. آن هم
در خفا و پنهانی زیرا حاکمیت وقت در اصفهان آن را حرام کرده است، در
صورتیکه همه آگاهان به علم پزشکی می دانند که کتاب "قانون" ابن سینا یک
دایره المعارف پزشکی است که در دانشگاههای سراسر دنیا بخصوص آمریکا و اروپا
نزدیک به دو قرن است تدریس می شود. این کتاب شامل مبانی تشریح، آناتومی،
مبانی علامت شناسی، سیمولوژی، داروشناسی و داروسازی و نسخه نویسی،
فارماکولوژی و..است .
هدف از ساختن این فیلم ها با بودجه های چند میلیون دلاری چیست؟چه کسانی پشت
تهیه این گونه فیلم ها هستند؟آیا هراس از تفکر ایرانی نیست؟ امروزشاهدیم که
پزشکان ایرانی در سراسر دنیا سرآمد وهر روز اخبار آنان از رسانه های داخل
وخارج منتشر می شود.
هدف از تحقیر دانشمندان ایرانی وبزرگ نمایی های آن شخصیت مورد نظرچیست؟این
جعل و وتحریف تاریخی به دست چه کسانی رهبری وحمایت می شود؟
این گونه حرکتها وتهاجم های فرهنگی هشداری است که از طرف دولتمردان ایران
بایستی برخوردی قاطع شکل بگیرد برخوردی کارشناسانه وبسیار جدی وفنی.
این ضعف به خود ما باز می گردد ما هنوز نتوانسته ایم دانشمندبزرگی چون ابن
سینا را به ملت ایران وجهان معرفی نماییم ونیزاین گونه است که فیلم یکبار
در سال 2006 به روی پرده می رود و یکبار درسال 2014 تهیه واکران می شود و
ما در فاصل این سالها دست روی دست گذاشته و پاسخی که شایسته نام ایران باشد
به ملت و جهان نداده ایم.
این فیلم ونظایر آن هشداری است که بایستی آن را بطورجدی بررسی ومیراث دار
اندیشه های بزرگانمان باشیم. باید در جهانی که رسانه ها وارد عرصه مبارزات
سیاسی وسفارشی شده اند وبخصوص سینماکه بیشترین مخاطب را در سراسر دنیا
دارد،بیکار ننشینیم.
|