سر آشتی با روحانی نمی توانند داشته باشند تصفیه دولتمردان دوران خمینی سیاست راهبردی جناح راست است
|
مجلس شورا به محمود نیلی، وزیر پیشنهادی علوم، رای اعتماد نداد. این رای عدم اعتماد می تواند دلایل مختلف بسیاری داشته باشد که از جمله آن باید به اعلام نارضایتی از انتصاب محمد علی نجفی بعنوان سرپرست وزارت علوم و انتشار گزارش بورسیههای غیرقانونی اشاره کرد که مطلبی جداگانه است. ولی این مخالفت در عمق خود دارای انگیزهای وسیع تر و بنیادین تر از نارضایتی از این یا آن فرد، یا انتشار این یا آن گزارش است. در واقع هدف اصلی و راهبردی راست ها تصفیه تمام کاربدستان دوران رهبری آیتالله خمینی است که از زمان حیات خود وی تدارک آن را دیدند و حتی چند بار خیز هم برداشتند اما ناکام ماندند. از جمله برای جلوگیری از نخست وزیر شدن دوباره میرحسین موسوی که با تشر آیت الله خمینی ماست ها را کیسه کردند و عقب نشستند. همه کسانی که با خمینی نزدیک یا مورد اعتماد او بوده اند باید به شکلی حذف شوند. فتنه بهانهای است برای این تصفیه و موسوی و کروبی به همین دلیل در حبس و حصر نگاه داشته اند تا بهانه مبارزه با فتنه و تصفیه کارگزاران دوران حیات آیتالله خمینی از دست نرود. این اصل ماجراست و کودتای 88 نیز اصولا با همین انگیزه انجام شد. وحشت از بازگشت میرحسین موسوی که آنان این بازگشت را به معنای بازگشت همه مسئولان و کاربدستان دوران رهبری آیتالله خمینی می دیدند کار را به تقلب ناشیانه و آشکار و سرانجام کودتا علیه رای مردم و بسیج نیروهای نظامی و انتظامی به خیابانها کشاند. آنان می دانستند که کاربدستان دوران خمینی هم دارای نیروهایی در میان روحانیت هستند و هم مدعی انقلابند. حنای دفاع از انقلاب دربرابر کسانی خود از بزرگترین کارگزاران انقلاب بوده اند و شخصیتهایی نظیر موسوی و کروبی و خوئینیها و اردبیلی و نبوی و امثال آنان رنگی ندارد. بویژه که اینان در میان خانوادههای شهدای جنگ و بدنه سپاه بیشترین پشتیبانی و طرفدار را نیز دارند. تنور فتنه به همین دلیل باید داغ بماند چرا که این بهانه ادامه این تصفیه است که از نظر واپسگراترین بخش جناح راست حکومتی تمام نشده و تا برنامه این تصفیه به پایان نرسد نیز نمی خواهند تمام شود، تصفیهای که اگر فرصت و شرایطش را داشته باشند پرهیزی از تبدیل آن به رویدادهایی خونین نیز ندارند. جریانی که در زمان آیتالله خمینی منزوی شده بود و در لایههای زیرین و درجه دوم و سوم حکومتی قرار داشت اکنون که به قدرت و ثروت رسیده می خواهد موقعیت خود را به هر قیمتی، ولو خونریزی و جنگ داخلی و تجزیه کشور، حفظ کند. برای این تصفیه در زمان حیات آیتالله خمینی نیز کوشیدند و موفق نشدند. اتهام زنی به وزرای دولت رجایی و موسوی، دستگیری برخی از آنان، مخالفت با نخست وزیری مجدد موسوی یا جبهه بندی اذری قمی در مجلس و راه اندازی روزنامه "رسالت" بعنوان بلندی گوی خود، گامهایی در این سمت بود که در آن زمان بدلیل مقاومت آیت الله خمینی ناکام ماند. آقای خامنهای پس از روی کار آمدن سیاست وداع با خمینی و دوران وی را در پیش گرفت و در گام اول سیاست تصفیه نرم کارگزاران دوران وی را آغاز کرد که عمدتا از طریق شورای نگهبان و نظارت استصوابی آن پیش برده شد. هرچند در دولتهای هاشمی رفسنجانی و خاتمی همچنان بخشی از این کارگزاران حفظ شدند تا با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد که قدرت یکپارچه بدست رویش کردههای دوران رهبری آقای خامنهای افتاد. رویش کردههایی که نشان دادند پاسداری از "انقلاب" را در دزدی و غارت و چپاول و فساد می فهمند. آنان که اکنون بیش از همه سنگ فتنه را به سینه می زنند یا مطرودان و کنار گذاشتگان دوران خمینی هستند، یا مقامهای درجه سه و چهار آن دوران یا تازه رویش کردههایی که امثال مصباح یزدی و رهبران موتلفه اسلامی هستند. به این ترتیب، در پشت ادامه حصر موسوی و کروبی، مخالفت با شخصیتهای سالم و پاکدست برای گرفتن این یا آن پست و مقام هدفی بزرگتر پنهان است: تصفیه ایران از هر آنچه رنگ و بوی و نام و نشان و وابستگی به دوران آیتالله خمینی داشته باشد.
|
راه توده 479 هشتم آبان ماه 1393