گفتگو با عضو رهبری حزب کمونیست کوبا استراتژی و 5 تاکتیک امریکا علیه دولت های مترقی امریکای لاتین یونگه ولت– ترجمه رضا نافعی
|
اسکار مارتینز معاون بخش روابط بین المللی کمیته مرکزی حزب کمونیست کوبا با روزنامه «یونگه ولت» آلمان مصاحبه ای کرده که خلاصه ای از آن را جهت آگاهی خوانندگان صفحه ام ترجمه کرده ام: - در سال آینده کنفرانس سران و نخست وزیران کشورهای آمریکا در پاناما برپا می گردد. کوبا نیز برای نخستین بار به این گردهمائی دعوت شده است. مارتینز: بله، دولت پاناما از کوبا دعوت کرد و کوبا هم با خرسندی دعوت را پذیرفت. - احتمالا باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا نیز در این کنفرانس حضور خواهد یافت. امکان آن هست که با این دیدار مناسبات کوبا و ایالات متحده آمریکا به مناسبات عادی تبدیل شود؟ مارتینز: دست کم فرصتی است برای گفتگوی رودر رو، که شاید هم به معنی نوعی نزدیکی باشد. ولی برای عادی شدن مناسبات هنوز مقدمات بسیاری باید فراهم شود. در غرب این تصور هست که گویا محاصره اقتصادی کوبا اندکی کاهش یافته است، اما عکس آن درست است. در سالهای اخیر محاصره کوبا تشدید هم شده است. درست در بخش مالی وضع وخیم هم تر شد، واقعیت این است که هرنوع مبادلات مالی کوبا با بانک ها و موسسات خارجی تحت تعقیب قرار می گیرد. این یک جنگ مالی با کوباست و همین خود حل مسائل را دشوارتر می سازد. فقط میان سالهای 2010 تا 2013 سی و شش موسسه مورد تضییقات آمریکا قرار گرفتند. آخرین مورد موسسه فرانسوی BNP Paribas است که محکوم به پرداخت 9 میلیارد دلار شده، که حداکثر مجازاتی است که تاکنون مقرر شده است. - واکنش اتحادیه اروپا به این نوع تحریم ها چگونه است، تحریم هائی که ناقض مقررات اروپائی است؟ مارتینز: واکنش اروپا در برابر این امر ضعیف است. ما فکر می کردیم که واکنش سازمان های مربوطه در برابر این تصمیمات حاد و نامناسب علیه یک بانک اروپائی سخت خواهد بود. اما اعتراض دولت های اروپائی به شدت مجازات است نه به اصل آن. - در عین حال کوبا و اتحادیه اروپا برای عادی کردن مناسبات خودشان با یکدیگر مشغول مذاکره هستند. مذاکرات در چه مرحله است؟ مارتینز: تا به حال دو بار مذاکره صورت گرفته است. یکبار در بروکسل و یکبار در هاوانا. هدف مذاکرات برطرف ساختن دخالت های تبعیض آمیز است که از سالهای دهه 90 تا کنون ادامه دارند و با وضع کنونی جهان بی ارتباط هستند. گرچه روند مذاکرات کند است ولی پیش می رود، چون در اتحادیه اروپا بازیگرانی هستند که کمک عینی برای پیشرفت موفقیت آمیز مذاکرات نمی کنند. برخی از کشورها – که فعلا نمی خواهم نامشان را ببرم – تلاش می کنند تا مذاکرات را مختل سازند. خوشبختانه بخش عمده کشورها و دولت های اتحادیه اروپا خواستار گفتگو هستند. - چند روز پیش کوبا اعلام کرد که برای مبارزه با اپیدمی ابولا 165 پزشک و پرستار به سیرالئون اعزام خواهد کرد . اندک زمانی پس از آن آمریکا اعلام کرد که به افریقای غربی سرباز خواهد فرستاد ارتش آلمان نیز قصد اعزام نیروی نظامی به افریقای غربی دارد. چرا یکی پزشک می فرستد و دیگران سرباز؟ ماتینز: اینجا دو نظام در برابر هم قرار دارند. تکیه یکی بر همبستگی انسانی و عدالت است ما برای ساختن این – برای ساختن سوسیالیسم – تلاش می کنیم. در سوی دیگر نظامی قرار دارد که در عرصه اقتصادی فقط در پی کسب سود است و در زمینه سیاسی تلاش می کند تا خلقها را تحت فشار بگذارد. سیاست کوبا این است که در مورد مسائل مهم زندگی، مانند مبارزه با بیماریها از هیچ اقدام ممکنی کوتاهی نکند تا از این طریق به انسانها کمک کند. کوبا همیشه این خط مشی را با قاطعیت دنبال کرده است. بعنوان مثال هائیتی را در نظر آوریم. چندین بریگاد پزشکی کوبا در آنجا فعال هستند ولی در سال 2010 که زلزله آمد کوبا بر دامنه تلاش های خود افزود و در چهارچوب ALB اتحادیه بولیوی برای خلقهای آمریکای خودمان ( لاتین) یک برنامه امدادی عرضه کرد که در آن کوبا و ونزوئلا کمک های خود را برای نجات انسان ها هماهنگ می سازند.این یک سیاست کوبای انقلابی است که هسته انساندوستانه انقلاب را تحکیم می کند. - شما از « اتحادیه بولیوی برای خلقهای آمریکای خودمان» نام بردید که در سال 1994 بابتکار فیدل کاسترو و هوگوچاوز تشکیل شد و در ماه دسامبر سال جاری ده سال از تاسیس آن می گذرد. سیر تکاملی این اتحادیه از آن زمان تا کنون چگونه بوده است.؟
مارتینز: بنظر من هر اتحادیه ای از این نوع و نیز سیر تکامل یکپارچگی آمریکای لاتین برای رسیدن به مرحله پختگی به گذشت زمان نیاز دارد. «آلبا» نخستین پروژه برای رشد یکپارچگی امریکای لاتین بود، که از جمله تلاش می ورزد تا اقتصاد های ما متقابلا مکمل یکدیگر باشند. در درجه اول کشورهای عضو از اتفاق نظر سیاسی برخوردارند. افزون بر این، باید بر همبستگی کشورهای عضو و کمک های متقابل آنها به یکدیگر تکیه کرد. آنچه برای ما اهمیت حیاتی دارد این است که « آلبا» به رشد خود ادامه دهد و ونزوئلا برغم حمله متقابل امپریالیسم آمریکای شمالی و الیگارشی ونزوئلا بتواند به راه خود ادامه دهد. اگر فرض کنیم روند انقلاب در ونزوئلا قطع شود، «آلبا» و روند یکپارچگی هم از بین خواهد رفت. و این ضربه بسیار سنگینی برای آمریکا ی لاتین و جهان خواهد بود. - در سالهای گذشته، بویژه پس از درگذشت هوگو چاوز رئیس جمهور ونزوئلا ، چینین بنظر می رسید که روند انقلاب شتاب خود را از دست داده است، این تصور درست است؟ مارتینز: فراموش نکنیم این روند انقلابی در آغاز خواهان تغییر نظام نبود. ونزوئلا همواره از امکاناتی برای کشور بهره می گیرد که در درون نظام سرمایه داری است و همچنین در عرصه هائی دست به اصلاحات زد که مردم بشدت از آن در رنج بودند. ولی ونزوئلا و همچنین دیگر کشورها در آغاز اندیشه های راه جویانه هستند که این روند را چطور می توان به روند ساختن سوسیالیزم هدایت کرد. برخی آن را سوسیالیسم قرن بیست و یکم می نامند، ما آنرا سوسیالیزم در قرن های بیستم و بیست و یکم می نامیم. بنظر من رشد قدرت اپوزیسیون و افزایش تضادها در جامعه ونزوئلا در درجه اول ناشی از حمله متقابل امپریالیسم است. یک استراتژی امپریالیسم آمریکای شمالی که منحصر به مقابله با کشورهای آمریکای لاتین هم نیست بلکه استراتژی جهانی آنست که ما آن را «شیوه های جنگ غیرمتعارفی» می نامیم. 1 - آفریدن شیوه ای برای تخریب ایدئولوژیک 2 - بدست آوردن نفوذ سیاسی است، 3 - ایجاد بی ثباتی است. 4 - هدایت جامعه بسوی افراط گرائی 5 - تغییر رژیم با این استراتژی چنین بنظر می رسد که آمریکا بیرون از این جریانات قرار دارد. وقتی توده ها در ونزوئلا علیه دولت بپا می خیزند چنین بنظر می رسد که این روندی است بدون دخالت خارجی. ولی واقعیت درست عکس این است. در این کشمکش آمریکا ناپید است اما در واقع برنامه ای پیاده می شود که آنها برای مقابله با انقلاب تدارک دیده اند. در حال حاضر آمریکا تلاش می کند با سوق دادن توجه به وضع مشکلات اقتصادی کوبا تخریب ایدئولوژیک – سیاسی را تشدید کند. آمریکا می کوشد تا با اعزام افرادی از آمریکای شمالی و آمریکای لاتین، رهبران جوانی پرورش دهد که به مخالفت با مناسبات حاکم بر کوبا بپردازند و برخلاف خواست مردم کوبا مناسبات قدرت را تغییر دهند. این یک استراتژی علیه ماست، علیه ونزوئلاست و علیه کشورهای آمریکای لاتین است. - فکر می کنید دولت های آمریکای لاتین به پاسخ درست برای مقابله با این استراتژی دست یافته اند؟ مارتینز: من فکر می کنم که دول آمریکای لاتین و بویژه نیروهای مترقی که با آنها همپیمان هستند دقیقا می دانند که داشتن یک استراتژی برای مقابله با این سیاست آمریکا و مقابله با راستگرایان بسیار ضروری است . ثانیا باید شرائط را برای توسعه اقتصاد و برنامه های اجتماعی باز هم بهبود بخشند. سوم آن که باید واقعا خواستار یکپارچگی آمریکای لاتین گردند. در این حالت است که می تواند یک جبهه مقاومت در برابر عملیات غرب بوجود آید.
http://www.jungewelt.de/2014/09-25/045.php?print=1
|
راه توده 474 دهم مهر ماه 1393