راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

سرمقاله راه توده 482- نامه تحلیلی از داخل کشور

اصلاحات را ناگزیر ببینید

و سپاه را هرگز یکدست نبینید!

 

حتما در جریان هستید که این روزها اخباری منتشر شده در باره خانه های امن سپاه برای کودتای سرد علیه دولت روحانی. از نظر ما "پیاز داغ" این گزارش ها زیادتر از محتوای آنست. با افشاگری و هشدار مخالف نیستیم، اما نباید پیازداغ یک مسئله ای را آنقدر زیاد کرد که اصل مسئله در سایه آن قرار بگیرد و به جای افزودن بر آگاهی مردم، بر شک و تردید مردم نسبت به هشدارها افزود.

از طرف دیگر و صرف نظر از زیاد بودن پیازداغ این نوع گزارش ها، این نوع اطلاعات می تواند تأثیری کلی‌ بر افکار عمومی‌ و تا حدی در افکار دولتمردان بگذارد و از این نظر بسیار مثبت است. زیرا برای اولین بار، کسانی که خود را کّل نظام میدانند و به اسم مصالح نظام حرف میزنند، بعنوان یک گروه  آدرس دار معرفی‌ می شوند. تا این جای کار به نظرما (محتاطانه) افشای خانه های تیمی کودتای سرد سپاه علیه دولت روحانی مفید است. در ضمن این نوع گزارش ها نباید بگونه ای منتشر شوند که برائت خامنه‌ای از این تحرکات برایش کم هزینه باشد و بیت رهبری به کلی‌ در حاشیه قرار داده شود.

از طرف دیگر، اختلاف بین فرماندهان سپاه و به طور کلی‌ نیرو‌های نظامی خیلی‌ مهم است و نباید از آن غافل بود. به نظر ما "اصطکاک" شدید در آینده میان آنها بسیار محتمل است: یا نظامیان طرف مصباح و جنتی (و البته سرمایه داران سپاهی) اول به میدان خواهند آمد تا به بهانه نجات نظام کار را یکسره کنند و یا سرداران سپاه و ارتش که هوادار اعتدال و اصلاحات هستند به بهانه نجات نظام از دست ارتجاع و افراطیون کاری خواهند کرد شبیه انقلاب پرتقال در ۱۹۷۴. احتمالا پس از درگذشت خامنه‌ای این دو احتمال پر رنگ تر خواهد شد و نباید از آن غافل بود. همینجا اضافه کنیم که بنظر ما با تغییرات نسلی و جمعیتی ایران، رویدادهای آینده نمیتواند به سود و درجهت منافع فکری و مالی افراطیون باشد. نه تنها در جامعه نسل دیگری متفاوت با نسل انقلاب در اکثریت است و خواست ها و تمایلات دیگری دارد و در چارچوب معیارهای حکومت، حتی با زور و زندان و سانسور و دیگر فشارهای اجتماعی نمی رود، بلکه

رهبران نسل اول و حتی دوم حزب الله و نیروهای موازی و مزاحم اصلاحات نیز کم کم دارند پیر میشوند و به نظر نمیرسد برای نقش‌های کلیدی بتوانند نیروی تازه نفسی پیدا کنند. سیاهی لشکرشان هم که به طور قطع در حال پیر شدن و تقلیل و تحلیل و حتی دگردیسی و همسوئی با نسل جدیدی است که به آن اشاره کردیم. سرانشان هم که مانند مصباح و جنتی و بقیه، در آستانه پیوستن به آیت الله کنی اند.

از نظر ما ریاست جمهوری احمدی‌ نژاد برای افراطیون بیشتر یک فرصت تجدید قوا و جذب نیرو‌های جدید از راه‌های جدید (پول، بورس تحصیلی‌ و...) بود که ظاهراً و خوشبختانه علیرغم موفقیت‌های کوچک زیاد، نتیجه دراز مدت نداد یا اگر هم داد، شواهد نشان میدهد پایدار نیست.

و باز حتما توجه دارید که جامعه نیز در یک حالت انفجاری قرار دارد و اکثریت نیروهای حاکمیت از هر دو جناح از این انفجار بیمناک اند و می دانند که اگر انفجاری روی بدهد و یا کودتائی هم بشود، همه چیز و از جمله حاکمیت روحانیت شیعه در جهان اسلام برباد می رود و همه به گردن روحانیون حاکم کنونی خواهد افتاد و در تاریخ ثبت خواهد شد.

به نظر ما و دوستانی که دراینجا با هم ارتباط داریم، فرماندهان سپاه را یکدست دیدن غلط است و بهتر است در اخباری که منتشر می شود و یا افشاگریهائی که می شود، از جمله درباره خانه های امن کودتای سرد سپاه، گفته و نوشته شود گروهی از فرماندهان سپاه و بسیج و نه همه آنها.

بینائی سیاسی زیادی لازم نیست که با خواندن سخنرانی ها و مصاحبه های فرماندهان سپاه دیده شود، همین حالا هم صف بندی ها در سپاه آشکار است، حتی از روی سر رهبر جمهوری اسلامی. بنظر ما بخش مهمی از اصرار بر نگهداشتن موسوی در حصر خانگی و قطع ارتباط او با مردم ناشی از بیمی است که بخشی از سپاه و حاکمیت از تبدیل شدن موسوی به قطب نمای تحولات در جامعه و بویژه جمع شدن بخش مهمی از فرماندهان سالم مانده سپاه در اطراف اوست. حتی تلاش و اصرار بر ادامه حصر موسوی هم نشان میدهد که حکومت خود نیز بیمناک انفجار جامعه و بازتاب آن در میان فرماندهان و بویژه بدنه سپاه است.

در اینجا گفته و لابد در آنجا (خارج از کشور) هم اشاره می شود که خامنه ای تلاش می کند مجتبی را جانشین خود کند و ظاهرا اختیار سپاه را به او سپرده است، اما اگر چنین برنامه ای هم درحال اجرا باشد، از روز روشن تر است که روحانیت این جانشینی را نمی پذیرد و تازه این خود تبدیل به انگیزه دیگری برای تشدید تضادها در حاکمیت و مقاومت های مردم خواهد شد و آینده را برای حاکمیت پرمخاطره تر می کند. همانگونه که در نامه دیگری برایتان نوشتیم، معتقدیم وضع کنونی روز به روز بیشتر نشان دهنده آنست که ایران در شرایط کنونی داخلی و منطقه ای، هیچ راه حلی جز طی کردن راه اصلاحات با تمام دشواری های آن ندارد. همچنان که در مناسبات جهانی و حل مسئله اتمی راه حلی جز اصلاح نظرات خود و مذاکره و تفاهم ندارد. روی همه تضادها و صف بندی های سیاسی و نظامی که به آن اشاره شد محاسبه باید کرد و آن را در تحلیل های خود در نظر داشت.

درباره دوستان نامه مردم و سیاست های آن، در نامه دوم و جداگانه نظرمان را برایتان نوشته ایم که لازم نمی دانیم علنی شود.

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده  482   ششم آذرماه 1393

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت