راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

هاشمی رفسنجانی
دیروز او
و امروز ما!

نادر لطفی (مقاله دریافتی از ایران)

 

من مایلم به نقش وعملکرد هاشمی در همراهی باجنبش موجود کشوراشاراتی داشته باشم. برای دستیابی به نتیجه مطلوب، معتقدم عملکرد امروز هاشمی در حاکمیت و همراهی اش با جنبش را از سه جنبه باید ریشه یابی کرد:
1-علل
2- هدف
3حدود
1-هاشمی ازطرف جناح راست مورد حمله قرار دارد و علت اصلی آن تغییرمسیر او بسمت مردم است. 2- قصد او برای بیرون آمدن از زیر سایه هیات موتلفه بود
3- باانتخابات 76 موتلفه و بخشی از جریان حاکم با اطمینان خاطرقصد داشت با ریاست جمهوری ناطق نوری، هاشمی را حذف و یا به زائده خود تبدیل کند، که نتیجه انتخابات این معادله حاکمیت را برهم زد. ازسویی، درهمین مقطع و بعد از آن، برخی اصلاح طلبان هم که پشت صحنه را نتوانستند حدس بزنند در کوبیدن هاشمی با جناح راست همسو شدند.
پس از این دوره و درنتیجه اشتباهات اصلاح طلبان، احمدی نژاد و راست ترین جناح راست قدرت را قبضه کرد و همزمان با یورش به اصلاح طلبان، تلاش برای انزوای هاشمی را هم در دستور کار خود قرار داد.
اصلاح طلبان با تکیه به پایگاه اجتماعی خود موفق به دفع بسیاری از حملات و ضربات شدند، اما هاشمی روز به روز ضعیف ترمیشد و راه رهایی برایش میسرنبود و حذف کامل با بهایی سنگین را پیش روی خود می دید.
انتخابات 92 گشایش غیرمنتظره ای برای او و یارانش بود تا راه گریز بر این پیر تیزهوش را بازکند و آن یگانه راه همراهی با جنبش مردم و آمدن به صف جنبش اجتماعی بود.
هاشمی با بیش ازهشتاد سال سن انتظار نمی رود که تغییری درمشی سیاسی و اقتصادی ومنش و اهدافش بوجود آورد. هدف او تبدیل شدن به سکاندار دایره قدرت اصلی است.
حال چرا ضرورت دارد از او حمایت کرد؟
دفاع از هاشمی حمایت از او نیست، بلکه همراهی با جبهه ایست که عملا در ایران بوجود آمده تا قدرت مطلقه و جناح راست مهاجم را بتواند کنترل کند.
هیچکس از نقش هاشمی در سالهای نسبتا دور در جمهوری اسلامی بی اطلاع نیست. ازجمله برنامه تعدیل اقتصادی او که نسخه ای بود پیچیده شده توسط بانک جهانی و صندوق بین المللی پول. همچنین پر و بال دادن به فرماندهان سپاه برای ورود به عرصه اقتصادی کشور و یا نقش جنایتکارانه ای که وزارت اطلاعات زیر نظر علی فلاحیان در دوران او ایفا کرد.
وی اکنون این ظرفیت و موقعیت را دارد که بتواند در حد خود راست های مهاجم را به عقب براند و یا از پیش آمدن آنها جلوگیری کند.
او برای پیشبرد اهداف خود از فضای باز سیاسی دفاع می کند و طبیعی است که در چنین فضائی، هم از طرف راست انحصارگر و هم نظامیانی که همه قدرت را می خواهند زیر فشار قرار می گیرد. باید توجه داشت که این موقعیت و فعالیت اکنون در خدمت تحولات است.
یکی دیگر از واقعیت ها که چه بسا خیلی ها به آن بی توجه هستند، نفوذ هاشمی در بخشی از سپاه و نیروهای امنیتی و نظامی است که میتواند از یکپارچگی جنگ طلبان جلوگیری کند و نیز ارتباط قوی او با بخش اعظم روحانیت مرجع. و همچنین ارتباطاتش با حکام منطقه درراستای آرامش در روابط کشور با همسایگان.
به تیزهوشی زیادی نیاز نیست تا این واقعیت دیده شود و در تحلیل ها و موضع گیری های سیاسی به کار گرفته شود.
هر جبهه ای در طول زمان و با رسیدن به اهداف مرحله ای خود، متحدانی را که ظرفیت ادامه همراهی با جنبش را ندارد ترک می کند. این که هاشمی و یا هر فرد و جریان دیگری در آینده در کدام موقعیت قرار می گیرد، بستگی به مواضعی است که در آن مرحله از جنبش اتخاذ می کند. اگر همراهی کرد همراه است و اگر متوقف ماند، جبهه او را جا می گذارد و به حرکت خود ادامه میدهد. جنبش مردم با هیچکس عهد برادری و اخوت نمی بنند، بلکه عهد آن با همراهی و همراهان است. اینها از بدیهیاتی است که ظاهرا عده ای یا در گذشته نخوانده اند و یا اگر هم خوانده اند در مهاجرت یادشان رفته است. دو تاکتیک سوسیال دمکراسی را می گویم و متحدان مرحله ای را.
 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده  483   13 آذرماه 1393

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت