اگربیشتر بدانیم
|
در این روزها، روی شبکه فیسبوک از من سئوال کرده اند که در کجا، راه توده با نئولیبرالسم مخالفت کرده است و یا چرا راه توده علیه هاشمی رفسنجانی مطلبی نمی نویسد. من به این سئوالات پاسخ هائی داده ام که عینا برای انتشار در راه توده هم می فرستم : من از نویسندگان نشریه راه توده نیستم اما از آنجا که بسیاری از مطالب راه توده را در فیسبوک خود به اشتراک می گذارم لازم میدانم درباره سئوالات بالا بنویسم. زیرا آنچه را که در گذشته از راه توده به اشتراک گذاشته ام با دقت خوانده ام. کاری که فکر می کنم بسیاری از منتقدان راه توده نکرده اند و من آنها را در شمار افراد غیر مطلع قلمداد می کنم. من در این سالهائی که راه توده را مطالعه می کنم، بخوبی متوجه خط منسجم سیاسی آن هستم. شما می دانید که صندوق بین المللی پول سیاست های دولت احمدی نژاد را تایید کرد و ایشان را در رابطه با اصلاح یارانه ها در مقام قهرمان اصلاحات اقتصادی معرفی کرد. صندوق اعلام کرد که دولت احمدی نژاد باید به برنامه های اصلاحات ساختاری خود از جمله خصوصی سازی ادامه دهد. فساد و اقتصاد مافیایی تحت عنوان خصوصی سازی ثمره دستورالعمل صندوق بین المللی پول است که در دوران دولت احمدی نژاد به حد اکثر خود رسید. راه توده دائما ترجمه های جناب آقای نافعی را در این ارتباط از نشریه چپ گرای "یونگه ولت" در وبلاگ آینده منتشر کرده است. نه تنها در مطالب وبلاگ آقای نافعی، بلکه در مقالات مستقل این نشریه نیز بارها مطالبی درباره نقش مخرب صندوق بین المللی پول، بعنوان موتور نئولیبرالیسم خوانده ام. در همین مقالات با مسئله ایجاد شرایط سنگین بر کشورهای در حال رشد بسیار برخورد کرده ام، که هدف آنها کاستن از ارزش پول کشورهاست. قطع یارانه های دولتی نیز همین هدف را دنبال می کند. به این دوستان منتقد اما ناخوانده توصیه می کنم در آرشیو راه توده مقالاتی که درباره فروپاشی یوگسلاوی، آنچه بر سر یونان آمد، آنچه بر آرژانتین گذشت و دهها نمونه دیگر که همگی تراژدی های اقتصادی تحمیل شده به این کشورها توسط صندوق بین المللی پول است مراجعه کنند. همچنین توصیه می کنم به مقالات خوبی که در راه توده درباره دو سازمان "بریکس" و پیمان "شانگهای" و تشویق دولت روحانی به نزدیکی به این دو سازمان، منتشر شده است مراجعه کنند. در همین مقالات به دولت روحانی توصیه شده که برای تقویت طرح خروج جهان از "جهان تک قطبی" به این سازمان بپیوندد. کافی است گوگل را به یاری بطلبید و این مقالات را بخوانید تا به تحلیل درستی در این زمینه دست یابید. درباره آقای هاشمی رفسنجانی هم فکر می کنم این دوستان اگر کمی منصف باشند و با اوضاع کنونی و گذشته جمهوری اسلامی آشنائی داشته باشند ضرر نمی کنند. من در راه توده مقالات زیادی را درباره برنامه "تعدیل اقتصادی" دوران هاشمی رفسنجانی با انتقادهای شدید از شخص او و این برنامه خوانده ام. همچنین درباره نقش ایشان در سالهای پیش از روی کار آمدن دولت محمد خاتمی. این که امروز هاشمی رفسنجانی در چه جایگاهی قرار گرفته و چرا برای تقویت جبهه اصلاحات باید از نظراتی که میدهد و موقعیتی که دارد دفاع کرد یک بحث دیگر است و من تعجب می کنم که کسانی خود را توده ای معرفی می کنند و حتی از جبهه ضد دیکتاتوری می نویسند و می گویند، نمی دانند که وظیفه یک جبهه، جمع همه نیروهای مخالف استبداد است. مگر این که طوطی وار شعاری را تکرار کنند. در دایره اعتقادی که به جنبش مردم و سیاست های راه توده دارم، همچنان وقتی به گذشته نگاه می کنم از رای خود در همه انتخابات که از سال 76 تا حالا در ایران انجام شده دفاع می کنم. به خاتمی رای دادم، به موسوی رای دادم، به روحانی رای دادم و حتی در انتخاب سال 84 هم به دکتر معین رای دادم. میدانم که بسیاری از روشنفکران بویژه، روشنفکران چپ، از سیل جمعیتی که در انتخابات 88 شرکت کردند جا خوردند اما درس نگرفتند و باز هم در انتخابات سال 92 پرچم تحریم بلند کردند و رای به روحانی را پشت گوش انداختند. در خانه های شان ماندند و در روزهای پس از آشکارشدن شرکت مردم در انتخابات و پیروزی روحانی گفتند "روز انتخابات حال نداشتیم". به خود اجازه میدهم که در همین این مورد از دکتر محیط انتقاد کنم. همیشه به برنامه های ایشان در زمینه تحلیل خارجی گوش فرا میدهم. این روشنفکران عظمت این حرکت مردمی را دیدند اما نخواستند آن را قبول کنند. من مقالات راه توده را در رابطه از حمایت آقای روحانی تائید می کنم، زیرا پیش از هر انتخاباتی، جلوتر از خیلی ها اوضاع ایران را دید و نظرش را در باره شرکت در انتخابات اعلام کرد. من جسارت راه توده را در مرحله دوم انتخابات 84 می ستایم که اعلام کرد برای جلوگیری از پیروزی احمدی نژاد در مرحله دوم انتخابات، هیچ راه حل دیگری جز جمع شدن پشت هاشمی رفسنجانی و رای به او نیست! و باز میدانم که عده ای کینه توزانه و و شاید از روی رقابت در تحلیل مسائل داخلی به راه توده نگاه می کنند و چون رقابت را در توان خود نمی بینند به اتهام پراکنی روی می آورند. این کار ساده ترین کار در فضای خارج از کشور است. این آقایان عصبانی اند چرا که راه توده گفت باید به روحانی رای داد، عصبانی اند که راه توده پس از پیروزی روحانی در انتخابات گفت که باید با همه نیرو و توان از او و برنامه هایش دفاع کرد.
|
راه توده 483 13 آذرماه 1393