آیا ایالات
متحده امریکا، بموجب یک موهبت الهی کشوری متمدن است؟ به دمکراسی، به حقوق
مردم و بویژه زنان احترام می گذارد؟ مردم امریکا بدون در نظر گرفتن نژاد و
یا مذهب از حقوق و فرصت برابری برخوردارند؟ مردم امریکا نیازی به تغییر
شیوه زندگی خود ندارند؟ امریکا حق دارد شیوه زندگی خود را به دیگران تحمیل
کند؟
ما می خواهیم با این سئوالات نظر مردم امریکا را دراین ایام که صحبت بر سر
جنایات گروه داعش در عراق و سوریه است و امریکا خود را برای مقابله با آن
مصمم نشان میدهد به گوشه ای از واقعیات جلب کنیم. با این سئوالات سعی می
کنیم ذهن مردم امریکا را هم نسبت به خود، هم به عملکرد دولت خود جلب کنیم.
یک و نیم میلیون عراقی از روزی که بدستور پرزیدنت وقت امریکا "بوش" ارتش
امریکا عراق را تصرف کرد و رژیم آن را سرنگون ساخت کشته شده اند. صدها هزار
نفر از زندگی و خانه و کاشانه خود آواره شده اند. جنگ به بهانه جستجوی سلاح
های شیمیائی و سلاح های کشتار جمعی آغاز شد اما هرگز چنین سلاح هائی در
عراق کشف نشد. در صورتی که سرویس های اطلاعاتی امریکا وجود این سلاح ها در
عراق را به دروغ اعلام کرده بودند.
پس از مداخله نظامی امریکا در عراق مدعیان "دمکراسی" و "صادرات تمدن " و
سرنگون ساختن صدام حسین و حتی اعدام او، آیا هنوز وقت آن نرسیده که مردم
امریکا از خود سئوال کنند، دولت این کشور واقعا قصد مبارزه با تروریسم را
دارد و یا خود موجبات بوجود آمدن آنها را فراهم می سازد؟
سلاح ها و تجهیزات نظامی و کمک های مالی از کجا و چگونه بدست گروه داعش
رسید؟ متحدان غربی و عربی امریکا، از جمله عربستان سعودی و قطر به نیابت از
امریکا در سوریه جنگ راه نیانداختند؟ از کنار همین جنگ داعش در نیآمد؟ از
کنار جنگی که در افغانستان راه انداخته شد القاعده و طالبان بیرون نیآمدند؟
اگر پاسخ همه این سئوالات مثبت است، آنگاه نباید از داعش بعنوان حرام زاده
امریکائی یاد کرد؟
و دوقلوهای همین حرامزاده اکنون در تدارک گسترش جنگ های مذهبی و قومی در
پاکستان و هندوستان و بنگلادش نیستند؟ اگر هستند، کجاست مقالات و تفسیرهای
مطبوعات امریکا و کجاست آن روشنگری که مردم امریکا نیازمند آن هستند؟
آنها که از داعش نفت عراق را در اقیانوس ها می خرند شرکت های امریکائی
نیستند؟ مدیران و صاحبان این شرکت ها امریکائی ها نیستند؟
و اکنون اوباما به بهانه مقابله با داعش سوریه را تهدید به بمباران می کند.
وی دولت اسد را متهم به استفاده از گاز "ساردین" بر علیه شورشیان کرده بود
و این که دولت سوریه برای منطقه خطرناک است. اگر چنین بود و یا چنین هست،
حالا چگونه است که داعش بزرگترین خطر است؟
بمباران سوریه واکنشی صلح طلبانه از طرف ایالات متحده نیست و نمی تواند
باشد. کجاست آن گزارش های کارشناسان سرویس "ام .ای. تی" امریکا که مدعی به
کار برده شدن گاز ساردین توسط ارتش سوریه علیه مخالفان مسلح خود است؟
براستی اگر روزگاری دادگاهی بین المللی برای جنایات سالهای اخیر تشکیل شود،
امریکا و متحدان آن محکوم قطعی چنین دادگاهی نیستند؟ و اگر چنین شود، سهم
مردم امریکا که زیر گوششان چنین دولتی داشته و از آن حمایت کرده اند و یا
به رئیس جمهور آن رای داده اند چقدر است؟
اوباما به کنگره امریکا پیشنهاد کرده که ایالات متحده به "ماموریت های
نظامی" خود با هدف صلح آمیز در منطقه وسعت خواهد بخشید. آیا دلائلی که
ارائه می دهد واقعا صلح خواهانه و انساندوستانه است؟ این ادامه همان سخنانی
نیست که جورش بوش از درون همین کاخ سفید گفت و ارتش امریکا را با ماموریت
سرنگون ساختن دولت حاکم بر عراق به این کشور فرستاد و فاجعه ای را شکل داد
که همچنان ادامه دارد؟
مضحک نیست که امروز امریکا، ژنرال های همان ارتشی که جورج بوش فرمان جنگیدن
با آن را به ارتش امریکا داد، یعنی ژنرال های سابق ارتش عراق را بار دیگر
به خدمت طلبیده و چکمه های آنها را واکس می زند؟ مردم امریکا نباید از خود
سئوال کنند که چطور و چگونه شده که دشمنان دیروز به یکباره به دوستان امروز
امریکا تبدیل شده اند؟
از اطلاعات سایت زیر (گفتگو) برای تدوین این مطلب بهره گرفته شده است:
. ←
La pupila asombrada número ocho en fotos y videos
|