سرمقاله راه توده 467 "انقلاب در انقلاب" اینست وحشت قدرت حاکم!
|
دادگاههای باصطلاح "انقلاب" در ایران به منبع صدور احکام ظالمانه و ضد انقلابی تبدیل شده است. انقلابی که حافظ و مفسر آن فرماندهان کودتاچی سپاه پاسداران باشند، به چنین دادگاههای انقلاب هم نیاز دارد. در همه کشورها، در دورانهای پس از انقلاب دادگاههای انقلاب برای دوره بسیار کوتاهی تشکیل می شود تا به جنایات و تخلفات حاکمان پیشین رسیدگی کند. در دوران پس از انقلاب نیز این دادگاهها تشکیل شد و با وجود کم و زیادها و شتابزدگیهایی که در کار آنها وجود داشت، در مجموع همسو با خواست مردم شرکت کننده در انقلاب عمل می کرد. ولی داستان دادگاههای انقلاب به همین جا خاتمه پیدا نکرد. درست در لحظهای که نیروهای راست در جامعه منزوی شده و انقلاب می توانست به سمت تثبیت و آرامش و آزادی پیش برود، شروع مبارزه مسلحانه تبهکارانه رهبری مجاهدین خلق دوباره به نیروهای راست قدرت و بهانه حفظ ادامه کار این دادگاهها و صدور احکام، این بار برای مخالفان جمهوری اسلامی را داد. نورالدین کیانوری رهبر حزب توده ايران در همان زمان با اتکاء به تجربه تاریخی اعلام کرد که "ترور در همه جا به قدرت گرفتن نیروهای راست منجر می شود" و سرنوشت ترورهای مجاهدین خلق نیز جز این نشد. پیامد این ترورها تقویت قدرت امثال اسدالله لاجوردی بعنوان دادستان دادگاه انقلاب شد، هر چند که بعدها با بوجود آمدن آرامش نسبی در کشور برکنار گردید ولی زخم سنگین ترورها و اعدام ها بر پیکر انقلاب باقی ماند. اگر احکام آن دادگاههای انقلاب در برابر تروریسم و جنگ مسلحانه، لااقل از نظر مردم، برای خود توجیهی داشت - که هرگز نیز بدان شکل نداشت – بعدها، دیگر کار دادگاههای انقلاب نه تعیین تکلیف برای سران و فرماندهان نظامی رژیم شاه و نه مقابله با گروههای مسلح و تروریست، بلکه کار دادگاه انقلاب به سطح رسیدگی به جرم اخلال بهزاد نبوی در ترافیک تهران یا مقاله مصطفی تاجزاده در فلان روزنامه یا بهمان سخنرانی هاشم آقاجری کشیده شده است. در واقع دادگاه انقلاب امروز نماد و آیینهای است از روندی که در 30 سال گذشته طی شده است. به همان نسبت که ضدانقلاب جای انقلاب را در حکومت گرفت، به همان نسبت نیز دادگاه انقلاب به دادگاه ضدانقلاب تبدیل شد. پرسش اینجاست که چرا نمی توانند چنین احکامی را بدون نیاز به نام "دادگاه انقلاب" صادر کنند؟ چرا حکومت اصرار در حفظ این نام دارد؟ در واقع حکومت نگران یک انقلاب است و جنبش سبز ظرفیت جامعه ما را در این سمت نشان داد. جنبش سبز نشان داد که شعارها، آرمانها، شیوهها و ظرفیتهای انقلاب 57 هنوز در جامعه ما زنده است و می تواند بسیج گر باشد. آنان با غصب نام انقلاب و انجام همه نامردمیها بنام "انقلاب" می خواهند مردم را از هر چه انقلاب و فکر یک انقلاب دیگر است منصرف کنند. نام دادگاه انقلاب برای همین حفظ شده و سپاه پاسداران واژه "انقلاب" را از پشت نام خود به همین دلیل بر نمی دارد. درحالیکه دیگر رابطه ای میان سپاه با انقلاب 57 وجود ندارد. البته این شیوه عمل، تضادها و دشواریهای خود را برای حکومت نیز در بر دارد. بزرگترین تضاد آنجاست که در جامعه ایران می توان همچنان از انقلاب سخن گفت و این به هیچوجه کم اهمیت نیست. این که بتوان در یک کشور آزادانه از انقلاب دفاع کرد، همیشه برای حکومتها پرخطر است ولو اینکه دفاع از انقلابی باشد که 30 سال پیش انجام شده است. این همان روزنهای بود که میرحسین موسوی در جریان کارزارهای انتخاباتی از آن وارد شد و بنام واقعی انقلاب در برابر حکومتی ایستاد که علیه انقلاب 57 بر سر قدرت است. او آرمانها، شعارها و حتی شیوههای مسالمت آمیز دوران انقلاب را در جریان جنبش سبز احیا کرد و همگان دیدند که چگونه مردم بر همین محور بسیج شدند و به خیابان ها آمدند، بر بام ها بانگ اعتراض برداشتند و... امروز در جامعه ما یک جنگ بزرگ فکری و تبلیغاتی و ایدئولوژیک بر سر انقلاب در جریان است. نیروهای راست، بیت رهبری و فرماندهان سپاه می خواهند تفسیر خود از انقلاب را به جامعه تحمیل کنند. همان تفسیری که احمدی نژاد را احیاء کننده شعارهای انقلاب معرفی کرد. زیر همین شعارها، دهها میلیارد دلار پول نفت به جیب چند مافیائی که تحت حمایت فرماندهان سپاه عمل کردند رفت و امروز با همان قدرت مالی در برابر دولت روحانی و رای مردم در انتخابات 1392 ایستاده است. تمام حوادث و رویدادهای یکسال گذشته، به اشکال مختلف متاثر از همین غارت و حاکمیت ضد انقلاب است. همین قدرت، می خواهد نام انقلاب را در انحصار خود نگهدارد. چنان که فرمانده کل سپاه بارها اعلام کرد که سپاه آرمان های انقلاب را تعیین می کند! آنها می خواهند به بهانه دفاع از انقلاب، مانع یک جنبش انقلابی در کشور شوند. در حالیکه برعکس نیروهای مترقی جامعه ما خود را وارث واقعی انقلاب 57 می دانند و برای عقب راندن حکومت می توانند و باید به آرمانهای انقلاب تکیه کنند. حکومت می تواند بنام دادگاههای انقلاب و بدست قاضیان حکومتی و چاپلوسی که دستور از بیت رهبری و بخش اطلاعات و امنیت سپاه می گیرند برای انقلابیون واقعی حکم صادر و آنها را محکوم کند. ولی نباید فراموش کند تا زمانی که بنام "انقلاب" مردم را سرکوب می کند، این امکان را نیز برای مردم فراهم می کند که بنام انقلاب در برابر آن بایستند. سد حکومتی در برابر تحولات روزی از همین شکاف فرو خواهد پاشید.
|
راه توده 467 16 مرداد ماه 1393