واقع بینی ها درباره حجاب را مخدوش نکنید نسل جوان در تقابل است با آن هویتی که حکومت میخواهد
|
چندی پیش روزنامه دست راستی "سیاست روز" در مقالهای از برگزاری تجمع و راهاندازی گشتهای موتورسوار از سوی انصار حزبالله برای رواج "حجاب اجباری" انتقاد کرد و نوشت : "اینکه برخی از زنان و دختران تن به پوشش اسلامی نمیدهند به رگ غیرت زنان و مردان دیندار جامعه بر میخورد و علما و روحانیون هم وارد صحنه میشوند و در نتیجه اعتراض به بیحجابی یا بدحجابی دامنگستر میشود و مسئله امر به معروف و نهی از منکر هم مورد توجه قرار میگیرد، و برخی هم انگیزه سیاسی دارند و مسئله بیحجابی برخی از زنان را موضوع و بهانه خوبی برای تصفیه حسابهای سیاسی با دولت و دیگر نیروهای اجرایی کشور میدانند لذا بر تنور مسئله حجاب، هیزم میریزند." به نوشته "سیاست روز": " تا سال ۶۰ هم برخی زنان بدون رعایت حجاب شرعی، در همه جا حاضر میشدند. به تدریج دلایلی دست به دست هم داد و فضایی ایجاد شد که امکان بیحجابی از بین رفت. جنگ شروع شده بود و شهدای زیادی در تمامی شهرها و روستاها، تشییع میشدند و احترام به خون این فرزندان فداکار کشور، بیحجابی را به امری زشت و ناهنجار تبدیل کرده بود. ادارات دولتی هم طبعا برای کارمندان خود، قانون حجاب را پیاده کرده و ارباب رجوع هم موظف به رعایت آن شده بودند و البته فعالیت گروههای حزباللهی در اجبار زنان به داشتن حجاب هم بیاثر نبود." سیاست روز ادامه می دهد: "با گذشت زمان و پایان یافتن دفاع مقدس و تغییر اولویت مسئولان و توجه بیشتر مردم به رفاه و دنیا و خلاصه تغییر ذائقه فکری و اجتماعی جامعه، رعایت حجاب هم کمرنگ تر شد... اکنون باید پذیرفت که بخشی از جامعه، خواه بزرگ توصیفش کنیم و خواه کوچک بپنداریم، نه تنها اعتقادی به رعایت حجاب ندارند بلکه بخشی از آنان از سر اعتراض به وضعیت موجود کشور، بر بیحجابی اصرار هم دارند ... این نسل از نظر فرهنگی و اعتقادی، دنباله نسل انقلاب و دفاع مقدس به حساب نمیآیند و در واقع شاهد نوعی انقطاع فرهنگی میان آنان با نسلهای قبل هستیم. آنان دستگاه ارزشی و رفتاری نسل قدیم را نپذیرفتهاند و تحت تاثیر فرهنگ نفسانی جهانی که در این روزها با پیشرفتهترین تکنولوژی و پیچیدهترین تکنیک ارائه میشود، قرار دارند" به نوشته این روزنامه "تا زمانی که تعداد آنان کم بود، شاید زور چاره کار بود و امکان باحجاب کردن آنان وجود داشت اما اکنون که متاسفانه کثیری از جوانان ما از بیهویتی فرهنگی در رنجند یا به هویت دیگری تمایل نشان میدهند، حجاب اجباری دشوار به نظر میرسد. ... حجاب اجباری را باید در حدی به قانون تبدیل کرد که امکان پیاده شدن آن باشد و الا قانون حجاب، در عمل به قانون متروکی مبدل خواهد شد که حتی اگر زور هم باشد، باز اجرایی نخواهد شد."
سرمقاله روزنامه سیاست روز دارای برخی نکات درست است، بویژه آنجا که به بهره گیریهای سیاسی از مسئله حجاب برای مقابله با دولت حسن روحانی اشاره می کند. یا راهکار تحمیل حجاب اجباری را دشوار، ناکارآمد و بی نتیجه توصیف می کند. اما مقاله سیاست روز با دادن جنبه فرهنگی به مسئله حجاب و ربط دادن آن به باصطلاح بی هویتی نسل جوان و انقطاع فرهنگی میان این نسل و نسل انقلاب در واقع نشان می دهد که همچنان در چارچوب تبلیغاتی حکومتی حرکت می کند و نمی خواهد به عمق مسئله وارد شود. سیاست روز نمی خواهد اشاره کند که این جوانان ما نیستند که بی هویت شده اند، بلکه ایجاد بی هویتی سیاست رسمی حکومتی در ایران برای غیر سیاسی کردن جوانان است. بویژه که جنبش سبز نشان داد چه ظرفیت و چه آروزی بزرگی در نسل جوان کشور ما برای داشتن یک هویت فرهنگی مبارزه جویانه و دخالت موثر در سرنوشت خود وجود دارد که حکومت با تمام قوای خود می کوشد این هویت را تهی و ویران کند. بنابراین بی هویتی فرهنگی و انقطاع نسلها اگر هم وجود داشته باشد نتیجه برنامهها و سیاستهای راست حکومتی ایران برای حفظ قدرت و ثروت و جلوگیری از دخالت مردم و نسل جوان در سرنوشت و زندگی خود و آینده کشور است. در واقع سیاست و مداخله در سیاست عامل و عنصر اصلی ایجاد هویت در یک جامعه و در تک تک افراد جامعه است. چرا همچنان از نسل انقلاب و هویت آن سخن می گوییم؟ برای آنکه هویت این نسل در جریان شرکت در عالی ترین شکل عمل سیاسی یعنی شرکت در یک انقلاب ساخته شد. این نسل اگر از معیارها و آرمانهای خود هم در زیر شرایط سخت زندگی فاصله گرفته باشد آن را به شکل یک تناقض، یک دوگانگی نگاه می کند. ولی حکومت می خواهد یک نسل جوانی بسازد که اصلا هویت و معیاری نداشته باشد که بخواهد دچار تناقض بشود یا نشود. حتی آقای خامنهای می گوید که دانشگاههای ما غیرسیاسی شود و جوانان در دانشگاهها فقط درس بخوانند. تازه خود نسل انقلاب هم تقسیم شده است. بخشی از این نسل که اکثریت بزرگ مردم می باشند بار بزرگ همه ناملایمات و سختیها را بر دوش کشیدند و همچنان پنجه در پنجه دشواریها پیش می روند و اقلیتی از "نسل انقلاب" و انقلابیهای بعد از انقلاب هم دستشان به کاسه و کیسه حکومتی وصل شد و بنام "نسل انقلاب" به چپاول مشغولند. نسل انقلابی که نماد آن افراد فاسد و خلافکاری از نوع محمد رضا نقدی و سعید مرتضوی باشند یا مدیر آن محمد رضا خاوری باشد که با چفیه در تظاهرات ساندیسی شرکت می کند و سپس به کانادا می گریزد دارای چه هویتی هستند که قرار باشد نسل جوان مبارز ما با آنان "انقطاع فرهنگی" پیدا کرده باشد؟ حکومت از نسل جوان ما ناراضی و در وحشت است نه بخاطر اینکه این نسل دچار بی هویتی و انقطاع فرهنگی است، برعکس بخاطر آنکه هویت دارد و برای هویت خود و تحمیل احترام به خود می جنگند. نسل جوانی که شهامت خود را در جریان جنبش سبز، در دانشگاهها در محلات حاشیه و پایین شهرهای بزرگ نشان داد و همین امروز هم نشان می دهد. سهراب اعرابی و ستار بهشتی نمونههایی از همین نسل جوان متهم به "بی هویتی" هستند و هزاران هزار دیگر از آنان در همه کوچهها و محلهها و شهرهای ایران وجود دارند. مسئله حجاب ولی بحثی دیگر است که از روز نخست و از صد سال پیش در ایران جنبه سیاسی پیدا کرد و پس از انقلاب هم تا به امروز جنبه سیاسی داشته است. و این مطلبی است که باید جداگانه بدان پرداخت.
|
راه توده 468 23 مرداد ماه 1393