راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

جهان به آتش

یک جنگ جهانی

نزدیک می شود!

اومانیته دیمانش- ترجمه الف. آذرفریتاش

 

 

هفته نامه "اومانیته دیمانش" از جمله مطبوعات حزب کمونیست فرانسه است که معمولا مقالات تفسیری جامع را پیرامون مهم ترین رویدادهای جهان منتشر می کند. از جمله مقاله ای که ترجمه آن را در زیر می خوانید:

 

غزه، اوکراین، عراق، سوریه، لیبی، افریقای مرکزی، مالی و افغانستان، حالا فهرست کشورهائی که در جنگ داغ منطقه ای و بین المللی غرق شده  اند درازتر شده است. در حالی که "رهبران فرانسه و آلمان در آغوش هم "سالگرد پایان جنگ جهانی اول را جشن می گیرند.

آیا این بشکه های باروت خود سر آغاز یک جنگ جهانی اند؟ آیا "مشعل  های کوچک" که "ژان ژورس" سر دبیر روزنامه اومانیته در آغاز قرن آن را محکوم کرد در نهایت جهان را به آتش میکشاند و نابود میکند؟

بعد از 9 ماه که از جنگ در شرق اوکرائین می گذرد تصمیمات رهبران مسکو و واشنگتن جهان را در مقابل یک آزمون و رقابت بین قدرت های جهانی قرار داده است. بی طرفی "حقانیت" جمهوری سابق اتحاد جماهیر شوروی"او کرائین" که همواره پلی بین روسیه و اروپا بود شکسته شد. بعد از فرو پاشی اتحاد جماهیر شوروی، اتحادیه اروپا و ایالات متحده امریکا برای قطع روابط اقتصادی کشورهای وابسته به اقتصاد روسیه از یک طرف فشارهای اقتصادی به این کشورها را شروع کردند و از طرف دیگر وعده های مالی بین المللی از طریق صندوق بین المللی پول و بانک مرکزی اروپا به آنها دادند و سرانجام این کشورها را مجبور کردند وارد بازار سرمایه داری غرب شوند. امریکائی ها استراتژی برژنیسکی  برای تضعیف قطعی روسیه و حتی "محاصره اقتصادی روسیه" را ادامه دادند. پس از انحلال پیمان ورشو غرب از طریق پیمان نظامی ناتو قادر شد قلمرو خود را در شرق گسترش دهد.

در شرق اوکرائین عملیات نظامی که توسط دولت غیر مشروع اوکرائین در آوریل گذشته آغاز شد توسط رئیس جمهور جدید "پروچنکو" ادامه و تشدید شد. تا کنون هزاران  شهروند اوکرائینی در این درگیری ها کشته شده اند. دبیر کل ناتو "آندرس فوگ راسموسن" این اقدامات را "تجاوز روس ها به اوکرائین" می نامد و عملیات  ناتو در منطقه را یک برنامه آماده سازی طرح های جدید دفاعی در منطقه.

اتحادیه آتلا نتیک "ناتو" حتی به خود اجازه میدهد از اوکرائین بعنوان تسریع کننده جنگ در منطقه استفاده کند و آن را "شریک نظامی ممتاز خود" بداند.

برای روسیه گسترش عملیاتی با زیر ساخت های نظامی ناتو در مرزهای روسیه ــ او کرائین یک اقدام تحریک آمیز است. مسکو خط قرمز خود را مشخص کرده است. دیپلمات روس "آندری گراچف" در این زمینه به غرب هشدار داد  که « روسیه  در انتظار یک تعهد واقعی و تضمین شده  البته نه  مانند "وعده ها وگفتار بی تضمین دوره گورباچف به دولت روسیه" بلکه تضمینی قانونی در زمینه پایان  گسترش نیروهای نظامی ناتو در مرزهای روسیه میباشند.»

تحریم های عجولانه و بی پروای ناتو- ایالات متحده و اتحادیه اروپا- نوعی فرار به جلو بود و موجب شد تا مسکو تدابیری برای آینده بیاندیشد.

با گسترش جنگ در اوکرائین ما شاهد حضور نیروهای امنیتی امریکا و سربازان روس در منطقه میباشیم. به نظر متخصص استراتژیک در ژنو "جان جرانیمو" اوکرائین به   صحنه جنگ  "ولرم" ایالات متحده و روسیه مبدل  شده است. این جنگ "سرمایه داری" برخلاف دوران جنگ سرد، یک جنگ غیر ایدئولوژیک است و مسئله این است که چگونه باید مناطق استراتژیک جهان را کنترل کرد.

"پل گیلس" وزیر دفاع سابق فرانسه این سئوال را  مطرح کرد "آیا روسیه باید به دشمن ما تبدیل شود ؟" وی معتقد است که باید مسائل واقعی و آینده اوکرائین و روابط غرب و روسیه را دقیقا مورد بررسی قرار داد و برای حل بحران فقط یک گفتگوی سیاسی باید در نظر گرفته شود. به نظر "برونو توقتوره" متخصص موسسه تحقیقات استراتژیک فرانسه، ظاهرا شباهت های نگران کننده از جمله "ملی گرایی و مسابقه تسلیحات نظامی و اختلافات ارضی"  سرآغاز یک جنگ جهانی به معنای جنگ جهانی قرن بیستم ویکم  احساس می شود، اما این بستگی به درگیری های نظامی در اوکرائین و بخصوص آسیای میانه دارد.

با ظهور بازیگران بزرگی چون چین، ژاپن، کره، هند، پاکستان و احتمالا ایران و حضور گروههای تروریستی مانند داعش چنین جنگی غیر ممکن نیست.

شرق میانه نیز درگیر جنگ های منطقه ای و داخلی برای تسلط قدرت های منطقه ای و جهانی بر مناطق ژئو استراتژیک و منابع نفت و گاز است. حوادث سوریه، لیبی، عراق و لبنان و جنگ قدرت میان پادشاهان سنی قطر و عربستان سعودی و ایران شیعه و متحدان شان امریکا، فرانسه، انگلستان و روسیه انسان را به یاد جنگ های بزرگ امپراطوری های دوره استعمار در قرن 19 در آسیا می اندازد. جامعه شناس و پژوهشگر جغرافیائی- سیاسی "آلن ژاکس" در کتاب خود "جنگ های امپراطوری جهانی" معتقد است "بحران اقتصادی خطر جدی به نفع گسترش درگیرهای منطقه ای و یا جنگ های داخلی است که نقشی شبیه یک جنگ جهانی دارد که روش آن کشتار با روش های فاشیستی است.

همین جنگ موجب رشد فروش تسلیحات نظامی خواهد شد. "ژان ژورس" در آخرین سخنرانی خود در شهر لیون فرانسه در 25 جولای 1914 گفت "سرمایه داری آبستن جنگ است، همچنان که آسمان تیره توفان را بهمراه دارد".

در مواجهه با درگیریهای خونین در غزه و اکرائین و شرق میانه این سئوال مطرح است که نقش سازمان ملل و شورای امنیت ناتوان آن چگونه خواهد بود؟ آیا برخورد منطقی با درگیرها را برمی گزیند؟ چرا  آنها همواره سیاست سکوت را اختیار می کنند؟ حقایق تلخی در مقابل این سکوت نهفته است.  جز برخی نصایح صلح جویانه هیچ پاسخی از طرف شورای امنیت شنیده نمی شود.

"ویلیام دووین" استاد علوم سیاسی دانشکده پاریس 3  معتقد است "شورای امنیت در حال حاضر سیاست های دوران جنگ سرد را در پیش گرفته است، در حالی که در سالهای 1980ـــ 1990 به استثنای جنگ های رواندا و یوگسلاوی سابق گام های مثبتی در برخی زمان  ها و عرصه ها برای حفظ صلح برداشت. ویلیام دو وین می افزاید  "یکی  از عوامل کلیدی در ماهیت جنگ است که بسیاری از جوامع را ضعیف کرده است." مدت ده سال است که درگیریهای درون کشوری، شورای امنیت را مجبور به دخالت در امور داخلی کشورها کرده است. در ابتدا تصور براین بود که با دخالت شورای امنیت در امور داخلی کشورها می توان بحران های داخلی این کشورها را حل کرد. بطور مثال حملات هوائی ناتو برای "حفاظت غیر نظامیان" به لیبی  در نظر گرفته شد، اما نه تنها نگرانی بلکه اعتراض کشورهای نوظهور را در برابر تندروی بی حد شورای امنیت در بر داشت. حق وتو نیز یکی از ابزارهای جلوگیری از بحران های بین المللی و یا برعکس تشدید بحران های بین المللی است.  روسیه و چین برای جلوگیری از تهاجم و دخالت ناتو در امور داخلی سوریه قطعنامه های شورای امنیت را وتو کردند. امریکا نیز از سال 1967 تا کنون 39 بار برای جلوگیری از محکومیت اسرائیل از حق وتو استفاده کرده است. حمایت بدون قید و شرط که در غزه شاهد آن شدیم به دو لت اسرائیل مصونیت از مجازات و کشتار جمعی را در مقیاسی بزرگ در غزه داد. ایده استفاده از حق وتو در چنین شرایطی از طرف کوفی عنان دبیر کل سازمان ملل از ژانویه 1997 تا 2006  مطرح شد و در سپتامبر سال 2013 فرانسوا اولاند خواهان استفاده پنج عضو دائمی شورای امنیت برای استفاده از حق وتو به بهانه جلوگیری از کشتار جمعی و درعمل برای دخالت ناتو در لیبی استفاده کرد و سپس آن را در حوادث سوریه نیز مطرح ساخت.

و این نقطه عطفی در دیپلماسی ناتوان فرانسه بود که برای مردم جهان آشکار شد.

. http://www.humanite.fr/nous-sommes-sur-une-poudriere-549093

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده  469   30 مرداد ماه 1393

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت