راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

چک بی محل

بنام حزب توده ایران

نکشید که

برگشت می خورد!

 

 

پاسخ به برخی پیام هائی که در زیر سرمقاله های راه توده در برخی فیسبوک ها نوشته شده است:

 

1- آقای .... در یکی از فیسبوک ها اظهار نظرهای عجیبی در باره حزب توده ایران کرده اید. توصیه می کنیم بجای پیام نویسی های یکسویه در آن فیسبوک ها و در زیر سرمقاله های راه توده مستقیم به فیسبوک راه توده مراجعه کرده و سئوالات خودتان را مطرح کنید و جواب بخواهید. البته توصیه می کنم سئوالی بکنید که مستند باشد و نه احساساتی و افواهی زیرا آنوقت باندازه کافی اسناد و مدارک هست و مطرح می شود و خوب نیست که شما در این سن و سال متوجه کم اطلاعی خود بشوید.

2- فرد دیگری در پیام خود در زیر سرمقاله 467 راه توده در یکی از فیسبوک ها از این که درباره تفکر مشترک نواب صفوی و داعش نوشته ایم چنین تصور کرده که نواب صفوی الان در ایران است!

نه دوست عزیز. نواب صفوی هفت خاک هم پوسانده و نیست که با داعش همفکری و همراهی کند. بهتر نیست با دقت مطالب را بخوانیم تا گرفتار این اشتباهات نشویم؟

3- فرد دیگری نوشته در زندان شاه توده ایها با نواب صفوی دوست و همراه بودند. به حق چیزهای نخوانده و نشنیده. دوست گرامی مذهبی ها با چپ ها در زندان قهر می کردند و حتی دست هم نمی دادند و سر سفره آنها نمی نشستند. از جمله مهندس بازرگان که پرچمدار این جدائی در زندان شاه بود. حتی اگر بر فرض زندانی شدن نواب صفوی همزمانی بود با دستگیر و زندانی شدن توده ایها و اگر بند و سلول آنها یکی بود – که ما اطلاع نداریم چنین بوده - باور نکنید که او حتی با توده ایها سلام وعلیک هم می کرده. شنیده های غیر مستند از این و آن را سند نوشته های خود نکنید بلکه خود بدنبال تحقیق بروید.

- پیام نویس دیگری اشاره کرده که پس از کودتای 28 مرداد رهبران در رفتند و اعضای حزب را کف خیابان گذاشتند.

اولا اینطور نیست. رهبران حزب یکبار پس از ترور شاه در سال 1327 و اعلام ممنوعیت فعالیت حزب و یورش برای دستگیری آنها به دو گروه تقسیم شدند. یک گروه مانند طبری، رادمنش، اسکندری، آوانسیان و ... از ایران رفتند، زیرا حکومت در جستجوی آنها بود تا زندانی و محاکمه شان کند و غیابا هم همین کار را کرد و برخی از آنها را محکوم به اعدام کرد. از جمله طبری.

از 1327 تا 1332 یک گروه رهبری در داخل کشور هدایت حزب را بدست  گرفت که از جمله آنها دکتر کیانوری بود. بعد از 28 مرداد برخی از آنها توانستند از کشور خارج شوند و برخی تا سال 1334 در ایران مخفی بودند و فعالیت می کردند. از جمله دکتر کیانوری و همسرش و...

سازمان نظامی حزب هم وقتی لو رفت و دستگیری رهبران و کادرهای آن شروع شده سعی کرد به زیر زمین برود. از جمله خسرو روزبه که پنهان شد و به فعالیت ادامه داد و در دورانی که مخفی بود، از جمله یاران نزدیک او مریم فیروز همسر کیانوری بود.

بنابراین بهتر است یکباره چک بی محل نکشیم و قبل از کشیدن چنین چکی که حتما برگشت می خورد نگاه کنیم و ببینیم در حسابمان پولی هست؟ اطلاعات دقیق داریم؟ همه کتاب ها را خوانده ایم و یا فقط آندسته کتاب ها را خوانده ایم که رفتگان از حزب نوشته اند و یا امثال سرهنگ زیبائی شکنجه گر با نام "سیر کمونیسم در ایران" منتشر کرده است.

مطالعه کردن هیچ ربطی هم به توده ای بودن و یا توده ای نبودن ندارد.

ای کاش حداقل بعد از موج اول دستگیری رهبران حزب توده ایران در سال 1361 در جمهوری اسلامی بقیه رهبران حزب از ایران خارج شده بودند و آنطور در اوین همه به دار کشیده نمی شدند و فقر شخصیت اینگونه که اکنون در حزب احساس می شود، احساس نمی شد. شاید تحت تاثیر همین تبلیغات فرار رهبران از ایران بود که متاسفانه از ایران نرفتند تا از خارج بتوانند نقش رهبری داشته باشند.

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده  470   6 شهریور ماه 1393

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت