راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

روحانیت ایران

میخواهد چکمه

فرماندهان را

برق بیاندازد؟

 

 

هفته گذشته آقای روحانی در سخنانی دربرابر نیروهای انتظامی گفت که وظیفه این نیرو اجرای قانون است و نه اجرای اسلام. حرف ایشان همان سخنی است که آقای خمینی در زمان خود بارها گفته بود مبنی بر اینکه مسئولین امور و بویژه کسانی که تفنگ بدست دارند نمی توانند درک خود را از اسلام جانشین قانون کنند. اگر قرار باشد مثلا فلان فرمانده یا پاسدار یا سرداری که موسیقی را خلاف شرع و اسلام می داند براساس درک خود عمل کند و به کنسرت های موسیقی حمله کند یا به رادیو و تلویزیون یورش ببرد و جلوی پخش موسیقی در آن را بگیرد دیگر سنگ روی سنگ در کشور بند نمی شود و اوضاع از بلبشو و قانون ستیزی کنونی هم بحرانی تر و مهارناپذیرتر می شود. ادامه این وضع همان می شود که هفته گذشته علی مطهری در دانشگاه امیر کبیر گفت. یعنی فردا، پس از فوت رهبر کنونی و یاحتی شاید در حیات وی، فرماندهان سپاه درک خود از اسلام را مبنای عمل قرار بدهند و روحانیون نا همسو با خود را از خدمت مرخص کنند!

سخنان ساده و روشن و منطقی آقای روحانی با مخالفت شماری از سرداران سپاه و گروه های راستگرا که در میان آنها روحانیون نیز هستند مواجه شد و این نشان داد که روحانی زنگ درخانه را غلط نزده!

آنان خواهان آن شدند که حسن روحانی سخنان خود را پس بگیرد چون به گفته آنان در ایران قانون همان اسلام است. ولی اگر در ایران قانون همان اسلام است پس دیگر در سخنان آقای روحانی که خواهان اجرای قانون شده است چه ایراد و اشکالی وجود دارد؟ پس مشکل در جای دیگری است. داعش هایی در ایران وجود دارند که می خواهند بنام اجرای اسلام بی قانونی کنند و کسی جلویشان را نگیرد و از تعقیب و مجازات هم مصون باشند. در واقع می گویند مردم عادی که دست و جیبشان به ثروت و قدرت و تفنگ و اطلاعات سپاه وصل نیست قانون را اجرا کنند چون قانون همان اسلام است ولی خودشان قانون را اجرا نکنند چون درک اینها از اسلام همان قانون نیست.

 در این میان برخی محافل راست شماری از مراجع تقلید که خود را همچون شورای نگهبان خط نگه دار اسلام می دانند به جلو انداخته اند چرا که تصور می کنند موقعیت مراجع از همه متزلزل تر است و با موضعگیری علیه دولت هم اعتبار مراجع از دست می رود و هم دولت تحت مقداری فشار قرار می گیرد. این مراجع هم با نادانی وارد این بازی شده اند که در نهایت به زیان خود آنان تمام خواهد شد. در واقع اکثریت مراجع تقلید امروز از چند سو در تنگنا قرار گرفته اند:

- در تنگنای نظام فکری بسته و سنتی و ناتوانی در مشخص کردن جایگاه خود و پاسخگویی به نیازهای اجتماعی روز.

- در زیر فشار سپاه پاسداران و فرماندهان نظامی که آنان را تابع و بله قربان گوی خود می خواهند.

- در محاصره انواع و اقسام مداحان و اراذل و اوباش و روحانیان دون پایه و بی ریشه.

- و بالاخره در تنگنای یک رهبری ضعیف که به حفظ موقعیت خود بیش از حفظ موقعیت کشور و حتی حفظ مرجعیت شیعه در ایران می اندیشد.

همه اینها غیر از عوامل درازمدت ساختاری است که حوزه مانور و امکان‌های مراجع را روز به روز محدودتر می کند و وزن نقش و نفوذ آنان را بناگزیر بیش از پیش کاهش می دهد. در این میان مداخلات مراجع نزدیک به جناح راست و درگیر شدن آنها با دولت و افکار عمومی موقعیت مراجع را روز به روز در برابر قدرت فزاینده سپاه شکننده تر می سازد.

مراجع تقلید باید سرانجام تصمیم بگیرند که می خواهند پیاده نظام سرداران شوند و فردا روزی چکمه های آنان را برق بیاندازند یا با خودداری از وارد شدن در بازی های سیاسی کسانی که هیچ پایگاهی میان مردم ندارند، جایگاه و احترام اجتماعی خود را نزد مومنان حفظ کنند. درگیر شدن با دولت و افکار عمومی و رای مردم تنها آنها را به سرنوشت اول نزدیک تر می کند.

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده 502  -  10 اردیبهشت 1394

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت