راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

 

روسیه

رهبری امریکا

در جنگ سوریه را

نخواهد پذیرفت!

روسیه امروز (آلمانی) گزینش و ترجمه رضا نافعی

 

  

روز 24 نوامبر 2015 نیروی هوائی ترکیه هواپیمایsu24  روسیه را ساقط کرد. اردوغان  و اوباما می گویند به حریم هوائی ترکیه تجاوز شده و ترکیه حق دارد از خودش دفاع کند. مسکو این سخن را رد می کند و از دعوت فوری اردوغان از کنفرانس ناتو می توان این طور نتیجه گرفت که در ناتو هم محافلی هستند که نظر روسیه را تایید می کنند. البته در سلامت عقل  خلیفه آنکارا می توان تردید داشت ولی مسئله پیچیده تر از این حرف هاست.

 

ادعای رسمی ترکیه این است که مدت 17 ثانیه به حریم هوائی  ترکیه تجاوز شده است. حتی اگر بخواهیم به آنسوی حصار باغ همسایه دست دراز کنیم تا سیبی بدزدیم بیش از 17 ثانیه طول می کشد. و اگر به این دلیل ما را بضرب گلوله از پای درآورند هیچ کس این کار را عادلانه نخواهد دانست. اصلا ساقط کردن یک هواپیما به دلیل  نقض حریم هوائی  خلاف عرف بین المللی است. اما همانطور که گفتیم بنا به گفته ترکیه مدت زمان نقض حریم هوائی فقط 17 ثانیه بوده است. از این سخن و از مجموعه رویداد میتوان به این نتیجه رسید که جت های ترکیه در حال پرواز بوده و  منتظر رسیدن فرصت مناسب بوده اند تا یک هواپیمای روسی را بزنند و ساقط کنند. این حرف که آنها از خود دفاع کرده اند اعتبار ندارد. زیرا هواپیمای روسی SU24ماموریتش را انجام داده، بمبش را فروانداخته، وغیر مسلح  در راه بازگشت به آشیانه خود بوده که مورد حمله مسلحانه قرار می گیرد. هواپیمائی که اصلا برای نبرد هوائی ساخته نشده است. این هواپیما، برغم آن که هواپیمای جنگی نام دارد، برای ترکیه هیچ خطری نداشته است.

 

 ترکیه به انحاء گوناگون از دولت اسلامی حمایت می کند.

 

در این رابطه باید بیاد آوریم که  " نومحافظه کاران " آمریکا  و مجتمع صنایع نظامی آمریکا، چند روز پس  از ورود روسیه به جنگ سوریه خواستار ساقط کردن هواپیماهای روسی شده بودند. با توجه به این زمینه روشن است که  وقتی اردوغان طرح حمله تحریک آمیز  خود را می ریخته و فرمان اجرای آن را می داده به حمایت این محافل از عمل تبهکارانه خود مطمئن بوده است. موفقیت های روسیه در نبرد با دولت اسلامی و  دیگر سازمانهای ترورریستی در خاک سوریه، نه تنها ناتو را که تحت رهبری آمریکاست، بلکه خود آمریکا و صد البته ترکیه را در موقعیت  وخیمی قرار داد. گرچه همه با صراحت می گویند که هم ترکیه و هم ائتلاف ضد اسد فعالانه از مبارزان ضد اسد، یعنی تروریست ها حمایت می کنند، ولی باز هم رسانه های باصطلاح " وزین" و " با کیفیت" به این موضوع نمی پردازند.

 

ترکیه بخش طویلی از مرز خود با سوریه را بازگذاشته است. از این مرزهای باز است که به دولت اسلامی اسلحه می رسانند، نیازهای گوناگون افراد آن را تامین می کنند، فروش نفت را سرو سامان میدهند و جلادان دولت اسلامی را برای معالجه و مداوا  به بیمارستانهای ترکیه منتقل می کنند. این رازی است آشکار که همه از آن باخبرند. با وارد شدن روسیه به عرصه عمل  این عملیات مرزی که تا کنون بدون مواجه با خطر رخ می داد محدود شده و بمحض آن که  خاک سوریه میدان عمل می گردد یا زیر بمباران هواپیماهای روسی قرار می گیرند. نقل و انتقالات بی دردسر با مشکل روبرو شده اند. اردوغان با صراحت تمام شمال سوریه را  که بیشتر ساکنان آن ترکمن هستند، منطقه نفوذ خود می خواند. و لابد بر اساس این توهم حریم هوائی این منطقه را از آن خود می پندارد و ساقط کردن هواپیمای سوخو24 روسی را در این حریم توجیه می کند.

 

باز هم –  استانداردهای  دوگانه 

 

جالب این است که چند ساعت پس از واقعه برخی از نظامیان آمریکائی (Former Vice Chief of Staff of the US Air Force, Lt. Gen. ToMcInerneyمثلا ) به اظهار نظر می پردازند و صحت توصیفات ترکیه را از واقعه مورد تردید قرار می دهند و می گویند اولا حریم هوائی نقض نشده است  و آن ادعای ترکیه  که گویا ده بار اعلام خطر کرده نیز رخ نداده است. باید مغزمان را بکار اندازیم و بپرسیم چطور ممکن است طی 17 ثانیه  10 بار اعلام خطر صورت می گیرد؟ نکته دیگر بکار بردن استاندارد دوگانه ایست که حاکی از تفرعن و خود پسندی است. ویکیلیکس روز 24 نوامبر 2015 یک تلگرام محرمانه دستگاه نظامی آمریکا را منتشر ساخت که در آن  تصریح شده ترکیه روزی 40 بار به حریم هوائی یونان تجاوز می کند – برغم اعتراضات یونان.

 

همانطور که انتظار می رفت نخستین کار کنفرانس ناتو اعلام همبستگی با  ترکیه بود. اما  اظهارات بعدی آن بکلی غیر عادی بودند. کنفرانس خواستار کاستن تنش شده بود و حتی "استولتنرگ" دبیرکل ناتو، سردسته جنگ افروزان، واژه های ملایمی انتخاب کرد. همین امر نشان می دهد که ناتو دقیقا می داند  نقض فضای هوائی ترکیه نمی تواند رخ داده باشد. اگر جز این بود واکنش هم بنوعی دیگر بود. حتی اوباما خواستار کاستن از تنش و گفتگو شد. اگر سخنان کوتاه او را بشکافیم می بینیم که در کنه آن تهدیدی علیه روسیه نهفته است. او می گوید: تا زمانی که روسیه فقط به هدف هائی حمله می کند که از سوی آمریکا "مجاز" شمرده شده است، خطری نیروی هوائی روسیه را تهدید نمی کند. اگر این سخن را معکوس تفسیر کنیم به این معنی نیست که عمل ترکیه بنحوی مورد تایید نیز قرار می گیرد چون روسیه  برخلاف آمریکا میان تروریست های" بد"  و " تروریست های خوب" تفاوتی قائل نمی شود.

 

پوتین سزاوار حد اکثر قدردانی است

 

من فقط می توانم بدلیل واکنش فوق العاده  دیپلماتیک  و خوددارانه  پرزیدنت پوتین را مورد ستایش قرار دهم. باید از او بسیار سپاسگزار بود. روشن است که او باید بگوید که پاسخ آن عمل چه خواهد بود و باید توان به اجرا گذاشتن آن را نیز داشته باشد و باید بتواند از حمایت شهروندان روسیه مطمئن باشد. نخستین موسسات توریستی برنامه سفر به ترکیه را از برنامه خود حذف کردند. اگر اینکار با جدیت دنبال شود سال آینده ترکیه 3،5 میلیون توریست روس و درآمد حاصل از حضور آنها را در ترکیه از دست خواهد داد. بر سر برنامه خط لوله برای انتقال گاز روسیه و همچنین دادو ستد با روسیه چه خواهد آمد؟ با توجه به این عواقب باید به سلامت عقل رهبران ترکیه تردید کرد. مگر آن که اردوغان و " نومحافظه کاران"  که دوستش هستند در پی اهداف دیگری باشند، مثلا:   حکومت سوریه  و همچنین نفتش را به ترکیه واگذاشتن.

 

ساقط کردن SU24  روسیه  را به هیچ صورت نمی توان توجیه کرد. من در کنار پوتین ایستاده ام که در مورد ساقط کردن هواپیمای روسی چنین توصیف کرد: " خنجری که از پشت بر مبارزه روسیه با دولت اسلامی وارد آوردند" کار همدستان دولت اسلامی. باید دامنه نگاه را کمی فراتر ببریم: اوکرائین جریان برق به کریمه را قطع کرد. افزون بر این، دولت کیف در روزهای اخیر باردیگر دنباس را با سلاحهای سنگین  زیر بمباران گرفته است. بدستور  کیف خرید و فروش کالا میان اوکرائین و کریمه قطع شده است. همه این ها  یعنی نقض قرارداد دوم مینسک. آیا از پیام برلن به کیف کسی چیزی شنیده است؟

 

باید کمک کنیم تا جنگ سوریه  تمام شود

 

چنانکه پیداست نیروهای قدرتمندی در غرب هستند که می خواهند به هر صورت که بتوانند نگذارند قتل و کشتار در خاور نزدیک تمام شود. پس از آن که روسیه رهبری مبارزه با دولت اسلامی را بدست گرفت آن هم باموفقیت، برخلاف شوخی های جنگ مانند و بی تاثیر آمریکا – پوتین موفق شد با بدست گرفتن ابتکار در وین کنفرانس های سوریه را تثبیت کند و اتحادهائی علیه دولت اسلامی بر پا دارد- حتی با شرکت ایران و عراق. این کار نه می تواند مورد تایید خلیفه آنکارا قرار گیرد و نه خوشآیند نومحافظه کاران باشد. دم خروس افشاگر هم این است که نیروی هوائی آمریکا 45 دقیقه پیش از حمله به کاروان نفتکش های دولت اسلامی  با فروریختن اعلامیه بر سر آنها به آنها هشدار  می دهد که در دقایق آینده به آنها حمله خواهد کرد. البته می توان این کار را یک "ژست انساندوستانه" تفسیر کرد. ولی باید وقایع را در ارتباط با یکدیگر مشاهده کرد. آمریکا - پیش از حمله روسیه – حتی یک بار هم کاروان نفتکش های دولت اسلامی را مورد  حمله  قرار نداده بود. پوتین اعلام کرد که 40  کشور از جمله برخی از کشورهای عضو " جی 20" از دولت اسلامی حمایت می کنند، و با این عمل یکبار دیگر با شیوه دیپلماتیک و بدون ذکر نام آن کشورها، انگشت بر زخم آشکار گذاشت. افزون بر این باید برای هر کس این پرسش مطرح شود که چرا جلوی رسیدن دولت اسلامی به پول را نمی گیرند؟

 

با ورود روسیه به میدان سوریه  نقشه های "نومحافظه کاران"  آمریکا برای خاور نزدیک بر آب شد. برای روشن ساختن جامع وضعیت باید نگاهی به دوجنگ جهانی اول و دوم بیفکنیم که هر کدام از آنها 4 سال بطول انجامیدند، دست کم مراحل داغ آن. جنگ یوگوسلاوی پس از 5 سال تمام شد. در افغانستان و عراق عملیات ویرانگر جنگی بیش از 10 سال است که ادامه دارند، و این که خشونت در لیبی چه زمانی پایان خواهد یافت نیز روشن نیست. هیچکس تاب مقاومت در برابر این وضع را ندارد و ما  دیگر نمی توانیم بگوئیم " یک نسل از دست رفته است" آنچه درحال وقوع است یک نسل کشی دامنه دار است علیه ساکنان بخش هائی از منطقه  و مواجه ساختن  اروپا  با موج بی وقفه ای از فراریان جنگی، که قادر به جذب آنها نیست. سود همه ما در این است که در کنار روسیه بایستیم وبرای پایان یافتن جنگ سوریه در پنجمین سال تداوم آن  تلاش کنیم. اما ساقط کردن هواپیمای روسی درست برای همین صورت گرفت که نتوان به این جنگ پایان داد.

 

ناتو دیگر بر اعضای خود مسلط نیست

 

نومحافظه کاران آمریکا  با صراحت خواستار جنگ با روسیه هستند. جنگ با روسیه یعنی جنگ در اروپا و علیه اروپا. زدن هواپیمای سوخو 24 و عملیاتی که در اوکرائین صورت می گیرد، دقیقا برای رسیدن به این هدف است. در این میان نقش ترکیه چیست؟ خلیفه آنکارا یا گرفتار جنون  خود بزرگ بینی  شده است  یا مامور اجرای دستور است. اما   دستور دهنده کیست؟ در واقع این پرسشی است فرعی. آنچه اهمیت دارد سیاست اروپا و آلمان است، که باید هر عضو، مطلقا هر عضوی را که بطور فعال برای حل مسئله خاور نزدیک تلاش نکند، طرد کند. سیاست اروپا باید در مخالفت با خواست خودپسندانه  دولت اوباما نیز مخالفت کند که می گوید روسیه باید در جنگ با دولت اسلامی تابع  رهبری آمریکا باشد. از چه زمانی قاعده این شده:  آن کس که موفق است باید تابع دستور آن کس باشد که شکست خورده است؟

 

ساقط کردن  سوخو24 برخی از پرده ها را بالا زده است: ناتو دیگر بر اعضای خود مسلط نیست. بویژه  ترکیه در پی آنست که  از این نمد کلاهی برای خود دست و پا کند و ناتو را به جائی بکشاند که  دیگر اعضاء به آن رای نداده اند. در عین حال این را باید دید که از قرار معلوم  گروههای قدرتمندی در ناتو هستند که سیاستشان تامین منافع نومحافظه کاران و مجمتع صنایع نظامی است. "آیزنهاور" رئیس جمهور اسبق آمریکا 60 سال پیش درست همین هشدار را داد. آن ناتوئی که دیگر حتی بر اقدامات اعضای خود کنترل ندارد و حالا بوضوح دیده می شود که خود را  با اقدامی نامنتظر روبرو می بیند، دیگر اتحادی کارآمد نیست. ناتو بعنوان یک اتحادیه دفاعی برای مقابله با خطر شوروی بوجود آمد. شوروی دیگر وجود ندارد و روسیه هم دشمن نیست. پرسش این است: آن دشمنی که  ناتو باید در برابر خطر آن بایستد کدام کشور است؟ همان طور که پیمان ورشو و شوروی منحل شد ناتو هم باید منحل گردد و جای آن را  اتحادیه ای متشکل از کشورهای اروپای متحد  بگیرد، برای  همکاری مسالمت آمیز با روسیه و چین. اتحادیه ای که  والاترین خواست سیاسی و عملیات نظامی اش تامین رفاه برای اروپا  باشد.

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده  531   12 آذر ماه  1394

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت