محمد علی عمونی، ابراهیم گلستان و رضا نافعی انتشار دو کتاب کم حجم، اما با یک دنیا حرف در ایران!
|
دو کتاب، در دوران ریاست جمهوری روحانی، سرانجام از هفت خوان عبور کرده و منتشر شده است. هیچکدام از آنها حجیم نیستند، اما محتوای آنها چنان هست که بسرعت درحال فروش است. البته شنیده ایم که یکی از آنها در تهران دیگر یافت نمی شود و تمام شده و کتابفروشی ها وعده داده اند که از هفته سوم دیماه بار دیگر آن را برای فروش خواهند آورد. یعنی مصاحبه با "ابراهیم گلستان" که با عنوان "از روزگار رفته" منتشر شده است. کتاب کم برگ دیگر، در باره "لیبرالیسم و قرن بیستم" است که مجموعه ایست از چند مقاله به قلم "دومینکو لوسوردو" فیلسوف و مورخ ایتالیائی که به همت علی عموئی و رضا نافعی ترجمه شده است. نمیدانیم این دومی هنوز در کتابفروشی ها هست و یا آنهم بسرعت برق و باد خریده شده و تمام شده است. این دومی در 1500 نسخه منتشر شده با قیمت 6 هزار تومان. تقریبا یک سوم قیمت کتاب کم حجم مصاحبه با ابراهیم گلستان. در دومی به مبحث مهم لیبرالیسم آنگونه که واقعیت است و نه آنگونه که حکومت از آن بعنوان ابزار تبلیغاتی علیه مخالفان آزادیخواه خود استفاده می کند پرداخته شده است. و اولی گوشه ای از خاطرات ابراهیم گلستان است. نویسنده ای که در 93 سالگی نیز همچنان مهاجم است و مبتکر و همچنان، صاحب سخن. ابراهیم گلستان متولد ۱۳۰۱ در شیراز است و حالا سالهاست که در انگلستان زندگی می کند. او هم کارگردان است و هم داستاننویس. مترجمی است که کارش را با روزنامه نگاری آغاز کرد. درباره داستانهائی که نوشته و یا ترجمه کرده و یا فیلم هائی که کارگردانی کرده بسیار نوشته اند و با گردشی کوتاه روی گوگل می توانید نام آنها را بیابید. چند فعالیت سالهای نخست فعالیت های روزنامه نگاری و داستان نویسی گلستان باعث شد تا او را ارنست همینگوی ایران بدانند و نه تنها متاثر از شیوه نویسندگی او، بلکه زندگی و اندیشه های همینگوی. نخست به این دلیل که به همت او روشنفکران ایران در دهه 1330 با ادبیات امریکا آشنا شدند. در این دوران ابراهیم گلستان در مجله "نامه مردم" که سردبیر آن احسان طبری بود مقاله می نوشت و ترجمه های کوتاهی را منتشر می کرد. در همین دوران گلستان جذب اندیشه های حزب توده ایران شد که در مصاحبه ای که از او اکنون در ایران کتاب روز است به آن اشاره می کند و با جسارتی ستودنی آن را می ستاید. این بخش از گفته های گلستان را از کتاب "از روزگار گذشته" برایتان نقل کرده ایم که خواهید خواند. دومین زمینه ای که کمتر از آن اطلاع دارند و به آن پرداخته اند، همت فراموش نشدنی گلستان در ترجمه و تدوین مقالاتی برای آشنائی ایرانی ها با "اتم" است که این مقالات نیز در همان نشریه "نامه مردم" منتشر شده است. در آن دوران که امریکا یگانه دارنده سلاح اتمی بود و آن را پس از پایان جنگ دوم جهانی در هیروشیما و ناکازاکی ژاپن آزمایش کرده و هزاران قربانی برجای گذاشت، انتشار این نوع مقالات هم نیازمند دانش و تسلط به آنها را لازم داشت و هم جسارت طرح آنها و گلستان چنین کرد. بند پایانی این معرفی، اشاره ایست به نقش گلستان در تاثیر گذاری روی فروغ فرخزاد در زمینه فکری و فلسفی که آن را دوران شکوفائی فروغ می دانند و شعر "تولدی دیگر" فروغ را اوج این تاثیر پذیری. فیلم "خانه سیاه است" (زندگی جذامیان) را فروغ در همین دوران کارگردانی کرد و تهیه کننده آن گلستان بود.
«بیدار بودن است که باید به فکر آن باشی. بیدار بودن را باید درست بشناسی ... دربیداری است که آگاهی است و آگاهی را باید به دست آورد. آگاهی است که زنده بودن انسان است و انسان بودن است که باید خواست، که باید شد، که باید بود، که باید داشت و باید بهش چسبید... زنده بودن بستگی دارد به وسعت محیط جغرافیای فکری. به خاطر رشد فکری خودم به حزب توده پیوستم. فکر من داشت رشد می کرد. می دیدم که جز این راه، راه دیگری وجود ندارد. جز فلسفه ای که احتمالا پشت این حزب هست، راه دیگری برای رهایی انسان وجود ندارد. رفتم تو حزب توده. خیلی هم کار خوبی کردم. خیلی ها هم این کار را کردند. چندین صد نفر دیگر هم این کار را کردند. بعضی ها آمدند بیرون و فحش به آن حزب دادند؛ بعضی ها هم آمدند بیرون و به آن راه و رفتار یک عده که در حزب بودند بد گفتند و در نتیجه بعضی ها به خاطر همین حرفها، فکر آن حزب را تخطئه کردند. من این کار را نکردم. هنوز هم که هنوز است عقیده دارم که آن تفکر بایستی که دنبال شود. گفتگو ندارد...تجربه هایی که از حزب گرفتم، خیلی تجربه های درستی بود که زندگی ام را مشخص کرد.»
کتاب گفتگو با گلستان « از روز گار رفته » را که گفتگوی «حسن فیاد» با گلستان است، نشر ثالث- 1394 منتشر کرده و کتاب "لیبرالیسم و قرن بیستم" را نشر "اشاره". هر دو انتشاراتی نیز در تهران فعالیت می کنند.
|
راه توده 532 26 آذر ماه 1394