سرمقاله راه توده 507 مذاکرات اتمی، در شرایط کنونی مقابله با امپریالیسم جهانی است!
|
مذاکرات اتمی برای دستیابی به تفاهم و پایان دادن به تحریم ها همچنان زیر فشارهای مختلف ادامه دارد. جمهوری اسلامی در سی سال گذشته در عرصه سیاست خارجی سخنان یاوه زیاد گفته و شعار مبارزه با امپریالیسم و "استکبار" زیاد داده است. اگر در سال های نخست انقلاب در پشت این شعارها بهره فراوانی از حسن نیت و بهره فراوانتری از کم تجربگی وجود داشت، اکنون این وضع معکوس شده و این شعارها دربست در خدمت اهداف سیاسی و جناحی کم بهاء و غیرملی قرار گرفته است. ضمن اینکه در تمام این دوران رسانه های کشور ما دربست در اختیار خبرگزاری های کشورهای غربی که قرار بوده با آنها مبارزه شود قرار داشته است. تا آنجا که افکار عمومی و حتی سیاست خارجی ایران را در جهت مورد نظر خود سوق می دادند. نمونه آن مخالفت ایران با سیاست آشتی ملی در افعانستان توسط دکتر نجیب بود که سرانجام آن به قدرت رسیدن طالبان و کشتار دیپلمات های ایرانی و بالاخره استقرار امریکا در مرزهای شرقی ایران شد. در جنگ با عراق نیز به کمک امریکا به ایران در صورت فاصله گرفتن از "خطر کمونیسم" و سرکوب توده ای ها امید بسته شد. توده ای ها سرکوب شدند ولی امریکا کمکی به ایران نکرد و جنگ سرانجام با خونریزی و تضعیف هر دو کشور ایران و عراق و بالاخره استقرار امریکا در مرزهای غربی ایران تمام شد. سیاست خارجی بعدی ایران در عراق هم کمکی به استقرار صلح و ثبات در این کشور نکرد و از درون "دیپلماسی تهاجمی" آقای خامنهای و ماجرای سنی ستیزی دوران احمدی نژاد سرانجام جنگ شیعه و سنی و امثال داعش بیرون آمدند که هم اکنون تهدیدی برای منافع و امنیت کشور ما شده اند. ولی اگر در تمام این سی سال یک مورد وجود داشته باشد که بتوانیم بگوییم سیاست خارجی ایران بطور واقعی در حال مبارزه با امپریالیسم است همین مذاکرات اتمی و تلاشی است که دستگاه سیاست خارجی ایران برای بیرون کشیدن ایران از دام قطعنامه های شورای امنیت و گرداب تحریم ها به عمل می آورد. در اینجا مبارزه واقعی جای شعارهای توخالی را گرفته و نشانه های بلوغ دستگاه سیاست خارجی ما در آن به چشم می خورد. چنانکه می کوشد با تمام قدرت و بکارگیری همه ابزارهای داخلی و خارجی خود به پیش رود تا بتواند به نتیجه برسد. ولی دو گروه درست همین مذاکرات را همچون یک "مبارزه" در نظر نمی گیرند بلکه آن را همچون یک "تسلیم" می بییند یا قلمداد می کنند. گروه نخست "دلواپسان" مذاکرات اتمی نمایندگان کاسبان تحریم هستند. دوران تحریم برای اینها دوران طلایی کلان ترین اختلاسها و سودجویی های تاریخ کشور بوده است و دلواپس پایان یافتن این دوران طلایی هستند. اینان مذاکرات اتمی را "تسلیم" تبلیغ می کنند چرا که اتفاقا ماهیت آن را یک مبارزه می بینند که پیامدهای آن نه تنها در عرصه سیاسی در انتخابات آینده، بلکه در عرصه اقتصادی نیز می تواند خطرناک باشد. گروه دوم کسانی هستند که تصور می کنند مذاکرات اتمی یعنی پایان تحریم ها و آغاز فروش نفت و ورود سیل کالاهای خارجی به ایران. اینها هم مذاکرات اتمی را نوعی تسلیم می بینند نه مبارزه. این دسته منافع قشرهای بالایی و مرفه جامعه را بازتاب می دهند، قشرهایی که مصرف کننده کالاهای لوکس وارداتی هستند. اینان چون مذاکرات اتمی را همچون یک مبارزه درک نمی کنند در نتیجه سیاست خارجی دولت روحانی را نمی فهمند. مثلا روزنامه "شرق" در هفته های اخیر چندین بار و بطور مکرر نسبت به نزدیکی ایران به روسیه هشدار داده و آن را "مخاطره آور" دانسته است. تکرار مداوم این هشدار در عناوین درشت صفحه اول این روزنامه نشان دهنده آن است که نه گوش توده های پایین و محروم جامعه به این حرفها بدهکار است و نه گوش دستگاه سیاست خارجی کشور و نه نیازهای امروز جامعه به آن اهمیت میدهد. دیپلماسی اتمی را اگر همچون یک مبارزه نگاه کنیم و نه یک تسلیم دیگر توجهی نداریم که آیا امریکا و اروپا از نزدیکی ما به این یا آن کشور خشنود می شود یا نمی شود. نزدیکی کشورها به یکدیگر بخشی از کوشش های دیپلماسی است. مثلا همین چندی پیش یونان که زیر فشار اتحادیه اروپا قرار گرفت به روسیه نزدیک شد. با آنکه این نزدیکی را همچون تهدیدی بالای سر یونان نگاه داشتند ولی چون این کشور تسلیم نشد اکنون ناگزیر از امتیاز دادن به آن هستند و یا باید خطرهای خروج یونان از اتحادیه اروپا و پیوستن آن به بلوک روسیه و چین را بپذیرند. خود روسیه وقتی با فشار غرب مواجه شد به چین و ایران نزدیکتر شد و در صدد تقویت اتحادیه بریکس (روسیه، چین، هند، برزیل، آفریقای جنوبی) برآمد. نتیجه آن شد که در همین هفته چین و روسیه دلار را از مبادلات خود حذف کردند و چین بهای خرید نفت از روسیه را با یوان پرداخت. اکنون غرب نگران آن است که تشدید فشار بر روسیه موجب تقویت بیشتر پیمان شانگهای و بریکس و سرانجام تضعیف نقش بینالمللی دلار شود. کسانی که در ایران مذاکرات اتمی را همچون تسلیم می بینند این مسائل را نمی خواهند درک کنند. ما نمی توانیم سرنوشت کشور خود را به منافع یک اقلیت چند درصدی گره بزنیم. تفاهم اتمی باید گامی باشد در جهت باز شدن بندهایی که بر دست و پای کشور ما بسته شده و نفی سیاست واردات و رفتن به سوی تولید داخلی و ملی.
|
راه توده 507 - 21 خرداد 1394