راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

کنفرانس تهران- گزارش مترجم استالین

آلمان تقسیم شده

 و یا آلمان متحد

این بحث

کنفرانس تهران بود

 

دستگاه تبلیغاتی غرب بی وقفه اتحاد شوروی را، چه در گذشته و چه در سالهای پس از فروپاشی آن، متهم به «تجزیه اروپا» و «تقسیم آلمان» می کرد و می کند. در ضمن، به کنفرانس های بین المللی زمان جنگ در تهران و یالتا استناد می شود که گویا اتحاد شوروی در آنجا تصمیماتی را به شرکت کنندگان در اجلاس تحمیل کرده بود که منجر به «تجزیه» اروپا گردید.
واقعیت از چه قرار بود؟ حقیقت آنست که در کنفرانس تهران مسئله اقدامات متحد در مورد سرنوشت آلمان، پس از شکست آن مورد بحث قرار گرفت. بر سر این موضوع که قدرت های «محور» فاشیستی (آلمان، ایتالیا، ژاپن) باید بدون قید و شرط تسلیم شوند اختلاف نظری نبود. اما لازم بود فکرکرد چه اقداماتی باید صورت گیرد تا آلمان که درطول عمر یک نسل دو بار بشریت را به ورطه همه کشی انداخته بود نتواند بار دیگر دست به جنگ و تجاوز بزند.
 

 

مترجم استالین در کنفرانس تهران، در خاطرات خود از این کنفرانس، می نویسد:

برای اولین بار موضوع اروپای بعد از جنگ در 28 نوامبر، شب هنگام مورد بحث قرار گرفت. آن روز نسبتا خسته کننده بود و روزولت که خسته بنظرمی رسید با عذرخواهی ازهمتایان خود پس از آنکه همه از سرمیز بر خاستند به اقامتگاه خود رفت. چرچیل، استالین، ایدن و مولوتف به اطاق مجاورکه قهوه در آنجا حاضربود، رفتند.
چرچیل گفت که متحدین باید چنان ضربه دندان شکنی بر آلمان وارد کنند که دیگرهیچ وقت نتواند سایرملل را تهدید کند. استالین با این حرف موافقت کرد ولی افزود که اگر تدابیرخاصی اتخاذ نگردد آلمان بزودی قدرت خود را بازیافته و دوباره صلح را تهدید خواهد کرد. چرچیل مخالفت کرده گفت که هم اکنون در نتیجه تلفات زیاد آلمان در جبهه شوروی و نیز بمباران های آلمان از طرف نیروی هوائی متحدین منابع انسانی و قدرت نظامی و صنعتی آن تا اندازه زیاد کم شده و دراواخرجنگ، آلمان چنان ضرباتی خواهد خورد و بقدری ویران خواهد گردید که به هیچ وجه نخواهد توانست نیرویش را باز یابد.
استالین لبخند زده گفت:
می بینیم. شما بسیارخوشبین هستید. متاسفانه من نمی توانم در این خوشبینی شریک شوم. شرایط خاص آلمان، چنان است که بارها خواهد توانست صلح را به خطراندازد. ولیکن ما البته می توانیم سعی کنیم این شرایط را تغییردهیم...

چرچیل احساس کرد استالین موضوع نظام اجتماعی آلمان بعد از جنگ را مطرح می کند. فورا موضوع صحبت را تغییر داد. در آن شب مسئله آلمان دیگر مطرح نشد.
روز بعد استالین ضمن دیدار خصوصی با روزولت درباره صحبت خود با چرچیل به او گفت:
- پس از آنکه شما رفتید من با چرچیل راجع به حفظ صلح در آینده صحبت کردم. چرچیل بسیار سرسری این موضوع را در نظر می گیرد. او عقیده دارد که آلمان نخواهد توانست بزودی قدرت خود را باز یابد. من با این عقیده مخالفم و فکر می کنم که این امر ممکن است زود صورت بگیرد. برای این کار تنها 15- 20 سال لازم خواهد داشت، در صورتی که هیچ چیز مانع آلمان نشود. نخستین جنگ بزرگی را که آلمان در نیمه دوم قرن گذشته شروع کرده بود در سال 1871خاتمه یافت. فقط 43 سال بعد از آن جنگ یعنی در سال 1914آلمانی ها جنگ جدیدی را آغاز کردند و پس از21 سال دیگر در سال 1939، باز هم دست به جنگ زدند. آشکار است مدتی که برای بازیابی قدرت آلمان لازم است کوتاه می شود و در آینده نیز شاید کوتاه تر شود. (نگاه کنید به نقش امروز آلمان در اوکرائین، افغانستان و پایگاه نظامی امریکا در خاک آلمان برای پرواز پهبادها و تلفات انسانی آنها. در همین شماره راه توده ترجمه مقاله یونگه ولت در باره پایگاه هوائی امریکا در آلمان را مطالعه کنید- راه توده)
استالین ضمن استدلال خود، اظهار عقیده کرد که بسیارمشکل بتوان وضعی را تعیین کرد که آلمان یکبار دیگرسایر ملل را تهدید نکند. ما هر ممنوعیتی را که برای آلمانی ها وضع کنیم آنها امکان خواهند یافت از زیر بار این ممنوعیت ها فرار کنند. اگر ما آلمان را از تولید گلوله توپ و اژدر منع کنیم نمی توانیم کارخانه های ساعت سازی آن را ببندیم، در حالی که هر کارخانه ساعت سازی بزودی خواهد توانست تولید مهمترین قطعات گلوله و اژدر را راه اندازی کند. بنا براین، آلمان می تواند قدرت خود را بازیافته و دست به تجاوزبزند.
او ادامه داد:
- برای پیشگیری از تجاوز لازم است که ما بتوانیم مهمترین نقاط سوق الجیشی را اشغال کنیم، تا آلمان نتواند آنها را اشغال کند. باید چنین نقاطی را نه تنها در اروپا، بلکه در خاوردورهم اشغال کرد تا ژاپن نتواند دست به تجاوز جدید بزند. یک نهاد ویژه ای باید تاسیس شود که حق داشته باشد نقاط مهم سوق الجشی را اشغال کند. هرگاه آلمان و ژاپن تهدید به تجاوز کنند این نقاط باید فورا اشغال گردد تا آلمان و ژاپن محاصره و سرکوب شوند...
- روزولت گفت:
با نظر شما صد درصد موافقم. البته آلمانی ها می توانند در کارخانه های خود تولید نظامی را سازمان دهند ولی در این صورت واکنش سریع ضروری است و اگرتدابیر قاطعی اتخاذ گردد آلمان وقت کافی برای تسلیح خود نخواهد داشت.
استالین لبخند زد و گفت:
- در این صورت همه چیز تامین است.

هنگام اجلاس عمومی دسامبر، شرکت کنندگان کنفرانس دوباره موضوع آلمان را مطرح کردند. روزولت گفت که پیشنهادی راجع به تجزیه آلمان موجود است و باید این موضوع را با تفصیل بیشتری مورد بحث قرارداد.
پس از رئیس جمهورامریکا چرچیل که لابد از این طرز طرح مسئله آگاهی داشت، حرف زد. او قاطعانه از روزولت پشتیبانی کرد و گفت:
- من طرفدار تجزیه آلمان هستم. اما می خواهم به مسئله تجزیه "پروس" فکرکنم. همچنین من طرفدار جدائی باواریا و استان های دیگر از آلمان هستم.
پیشنهاد چرچیل تا اندازه ای غیرمترقبه بود و سکوت در تالار حکمفرما گردید. روزولت دوباره به حرف آمده گفت:
- برای جدی تر شدن بحث، می خواهم نقشه ای را که دوماه پیش شخصا درمورد تجزیه آلمان به 5 دولت کشیده بودم، تشریح کنم.
چرچیل میان حرف او پریده گفت:
- می خواستم تاکید کنم که "پروس" ریشه شرارت های آلمان است.
روزولت به علامت تصدیق سرش را تکان داد و حرفش را ادامه داد:
- من می خواهم اول تصویرکلی در نظرمان مجسم کرده باشیم و سپس راجع به جزئیات گفتگو کنیم. بنظرمن باید پروس را تا حد امکان ضعیف ساخت و از وسعت آن کاست. پروس باید اولین جزء مستقل آلمان شود. دومین جزء مستقل باید از "هانوفر" و نواحی شمال غربی آلمان تشکیل گردد. سومین جزء از ساکسن و ناحیه لایپزیک، چهارمین جزء ازاستان هسن، دارمشتادت(محلی که اکنون پایگاه هوائی امریکا برای پرواز و هدایت پهبادها ست- راه توده)، کاسل و نواحی جنوب راین و نیز شهرهای قدیمی وستفالن، و پنجمین جزء عبارت از باواریه، بادن و وورتمبرگ باشد. هر یک ازاین پنج جزء دولت مستقلی باشد. علاوه براین نواحی هامبورگ و کانال کیل باید از آلمان جدا شود و ملل متحد یا چهار قدرت بر آنجا حکومت برانند. نواحی "رور" و "سار" نیز باید تحت کنترل ملل متحد و یا تمام اروپا قرارداده شود. این پیشنهاد من است. باید خاطرنشان کنم که این پیشنهاد فقط تقریبی است...

درشرایط آن روزکه تقریبا تمام اروپا هنوز زیر پاشنه فاشیسم قرارداشت پیشنهاد روزولت راجع به تجزیه آلمان دور از واقعیت بنظر می رسید. علاوه بر این، ازهمان اول این نیت بوجود آمده بود که آیا در اواسط قرن 20- م می توان مردم آلمان را واداشت احیای دولت های کوچک دوران دوک ها را قبول کنند؟ آیا رئیس جمهور امریکا در تجدید نظر درنقشه آلمان زیاده روی نکرده است؟
اما چرچیل از فکر روزولت پشتیبانی کرده و خطاب به رئیس جمهورگفت:
- شما سبدی از مطالب را خالی کردید. بنظرم دو مسئله وجود دارد. یکی تخریب و دیگری سازندگی. من دو فکردارم: اولی جداسازی پروس از آلمان و دومی جداسازی استانهای جنوبی آلمان: باواریه، بادن، وورتمبرگ، پالاتینات، ازسار تا ساکسن با خود ساکسن. من پروس را در شرایط سخت قرارمیدهم. بنظرم آسان بتوان استانهای جنوبی را ازپروس جدا ساخت و در اتحادیه دانوب مشمول کرد. مردم مقیم حوزه دانوب عامل جنگ نیستند. بهر صورت با اهالی پروس روش به مراتب سخت تری را درپیش می گرفتیم تا با بقیه آلمانی ها، آلمانی های جنوبی دست به جنگ جدیدی نخواهند زد.
این استدلالات چرچیل فصل جدیدی را در موضوع سرنوشت آلمان پس از جنگ باز می کرد. وی ضمن جانبداری از تجزیه آلمان و سرکوبی پروس، موضوع را به ایجاد ساختاری می کشانید که شبیه به پادشاهی تکه پاره هامبورگ بود. مفهوم استدلال های وی درمورد اتحادیه دانوب همین بود.
استالین نسبت به این نقشه دید منفی داشت و گفت:
- ما هر برخوردی به مسئله تجزیه آلمان داشته باشیم لازم نیست هیچ اتحادیه غیر قابل زیست دول دانوبی را ایجاد کنیم. مجارستان و اطریش باید جدا ازهم وجود داشته باشند. اطریش تا قبل ازاستیلای هیتلری یک دولت مستقل بود.
سپس چرچیل دوباره حرف زد:
- می خواستم بگویم اگر آلمان به چند جزء تقسیم شود و اگر ترکیباتی از این اجزاء تشکیل نگردد روزی فرا خواهد رسید که آلمانی ها متحد خواهند شد. هیچ تدابیری وجود ندارد که بتواند امکان اتحاد را منتفی سازد.
چرچیل پرسید:
- مارشال استالین یک اروپای تجزیه شده را ترجیح می دهد؟
استالین پاسخ داد:
- اروپا چه ربطی دارد؟ من نمی دانم آیا لازم است که 5 و یا 6 دولت آلمانی مستقل ایجاد گردد. این مسئله را باید مورد بحث قرارداد...

این مسئله دوباره درکنفرانس کریمه درماه فوریه از طرف قدرت های غرب مطرح شد. ولی در آنجا هم اندیشه تجزیه آلمان مورد پشتیبانی هیات شوروی قرار نگرفت. نماینده شوروی درکمسیون سه جانبه پیشنهادات انگلیس و امریکا را در مورد تجزیه آلمان رد کرد.
موضع دولت شوروی نسبت به این مسئله بوضوح تعیین شده بود. رئیس دولت شوروی هنگام سخنرانی خود در روز پیروزی بر آلمان هیتلری، 9 ماه مه سال 1945، اعلام نمود که اتحاد شوروی « قصد ندارد آلمان را تجزیه یا نابود کند.»

مجازات مجرمین نظامی

مسئله مجازات مجرمین نظامی فاشیستی درمیان دیگرمسائل در کنفرانس تهران بررسی گردید. البته، این بحث غیر رسمی بود و درمحیط غیر رسمی و در ضیافت نهار سه رهبر و نزدیکترین مشاورین آنها صورت گرفت.
درخاتمه نهار،استالین به پا خواست و راجع به سرنوشت مجرمین نظامی نازی حرف زد. وی گفت:
- من پیشنهاد می کنم هرچه زودتر همه مجرمین نظامی آلمان محاکمه و به اشد مجازات برسند. آنها باید مجازات شوند. هیچ یک از آنها نباید از مجازات بگریزند، هیچ یک نباید در گوشه و کنار دنیا پنهان شوند. فکر می کنم تعداد این گونه مجرمین نازی کم نخواهد بود...
به مجرد این که این حرف به انگلیسی ترجمه شد، چرچیل اعلام کرد:
- چنین نظری از بن و ریشه با حس انگلیسی عدالت مغایرت دارد! انگلیسی ها با چنین مجازات همگانی هیچ وقت موافقت نخواهند کرد. من عقیده قطعی دارم که هیچ کس اعم از این که نازی باشد یا نباشد با هرشواهد و قرائنی که علیه او وجود داشته باشد نباید بدون محاکمه اعدام شود!
همه به طرف استالین نگاه کردند. او با آرامش خاطر کامل به حرفهای هیجان آمیز نخست وزیرانگلیسی واکنش نشان داد و به توضیح مفصل ماهیت پیشنهاد خود پرداخت و گفت:
- منظورم این نیست که مجرمین نازی بدون محاکمه مجازات شوند. پرونده هر مجرم باید با دقت بررسی شود. اما هم اکنون واضح است که با این وحشیگری های گسترده هیتلری ها در بین آنها باید ده ها نفرمجرم وجود داشته باشند. استالین از روزولت که ساکت شاهد این صحنه بود نظرش را خواست. رئیس جمهورگفت:
- طبق معمول آشکار است که من مجبورم دراین بحث داوری کنم. کاملا آشکاراست که باید راه سازشی میان موضع شما، مارشال استالین، و موضع نخست وزیر، دوست صمیمی من پیدا کرد.
نمایندگان شوروی و امریکا که از نکته پردازی رئیس جمهورخوششان آمده بود خندیدند. لیکن انگلیسی ها درحالیکه به رهبرخود نگاه می کردند، سکوت کردند.
هپکینس معاون رئیس جمهوری ایالات متحده امریکا گفت:
- بیائید این بحث را قطع کنیم. چندین مایل راه تا آلمان و چندین ماه تا روز پیروزی برآلمان در پیش است...
اما استالین همچنان نظرهر یک ازحضار را می پرسید. بالاخره به الیوت روزولت پسر رئیس جمهور که او نیز در نهارحاضر بود، رسید. او از جایش بلند شد و با کمی شکسته نفسی ولی محکم گفت:
- این مسئله زیاد عالمانه نیست، زیرا وقتی ارتش های ما از سوی غرب حرکت کنند و روسها از سوی شرق به تعرض ادامه بدهند این مسئله درعمل حل خواهد شد. این طورنیست؟ سربازان روسی، امریکائی و انگلیسی کار بیشتر این مجرمین را در نبرد یکسره خواهند کرد...
استالین که ازاین حرف خوشش آمده بود، جام خود را بلند کرد و گفت:
- جواب حسابی است! به سلامتی شما، الیوت!
دراین لحظه چرچیل روی میز به جلو خم شده و با انگشت سبابه اش الیوت را تهدید کرده و با صدای بلند گفت:
- پس شما می خواهید میانه متحدین را خراب کنید؟ آیا شما از معنی حرفتان آگاهی دارید؟
بزودی همه به اتاق مجاور رفتند تا قهوه بخورند. ولی چرچیل در آن شب به نمایندگان شوروی نزدیک نشد. واکنش عصبانیت آمیز چرچیل به پیشنهاد مجازات مجرمین نظامی نازی غریب بنظرمی رسید.
واکنش رهبری که امضای او زیراعلامیه سران دول سه قدرت ائتلاف ضد هیتلری که درماه نوامبرسال 1943 هنگام جلسه مشاوره وزرای خارجه سه قدرت درمسکو منتشرشده بود، قرارداشت. اعلامیه ای که درآن مسئولیت هیتلری ها در برابر جنایات مورد تاکید قرار گرفته و زیر آن را روزولت و استالین نیز امضاء کرده بودند. دراین اعلامیه آمده بود: "... آلمانی هائی که در تیرباران همگانی افسران ایتالیائی یا در اعدام گروگان های فرانسوی، هلندی، بلژیکی و نروژی یا دهقانان قبرس شرکت کرده اند و یا کسانی که درقتل عام مردم لهستان یا قتل عام مردم اتحاد شوروی شرکت کرده اند باید بدانند که به محل جرم باز گردانده شده و در برابر مردم محاکمه خواهند شد. بگذار کسانی که هنوز دستشان بخون افراد بیگناه آغشته نشده این را ببینند تا حساب خود را از مجرمین جدا کنند و مرتکب جنایت نشوند. سه قدرت متحد حتما باید آنها را در هر گوشه جهان که یافتند به محل جرم و جنایت بازگردانند و تحویل دادگاه دهند...."
بنظرمی رسید که پس از این اعلامیه، پیشنهاد مجازات مجرمین نظامی هیتلری با مخالفتی روبرو نخواهد شد. موضوع بر سر مجازات مجرمین نازی بود، نه برسرانتقام ازآلمانی ها. لیکن چرچیل شاید به فکراستفاده ازنظامیان هیتلری در آینده و در اطراف شوروی بود.
 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده 508 - 28  خرداد 1394

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت