فرماندهان

و امام جمعه ها

هنوز خواب طلائی

آن 8 سال معروف

را می بینند!

هفته گذشته سردار مومنی، جانشین فرماندهی نیروی انتظامی طی سخنانی به دفاع از واردکنندگان و بهره مندان از خودروهای لوکس پرداخت و گفت:  "وجود خودروهای لوکس 2500 سی سی مشکلی ندارد و آلایندگی مناسبی دارد و برای مردم نیز نیاز است."

این سخنان بدنبال و در تکمیل خطبه های چندی پیش آیت‌الله علم الهدی امام جمعه مشهد بیان شد که وی در آن با انتقاد از کسانی که می گویند برای حمایت از تولید داخلی باید جلوی واردات اجناس خارجی را گرفت گفت: "فکر می‌کنند بهترین جواب را می دهند درحالی‌که بدترین جواب را می‌دهند. ... مردم این کشور قدرت تشخیص دارند و می‌خواهند بهترین کالاها، زیباترین و لذیذترین زندگی را داشته باشند که حق مردم است، چرا ما به مردم بگوییم شما حق استفاده از اتومبیل خوب را نداری و باید با ماشین داخلی تردد کنی."

علم الهدی سپس گفت : "آن سخنی که می‌گوید جلوی واردات اجناس خراجی گرفته شود تا کالای ایرانی رونق بگیرد، می‌گوید دست مردم به هیچ کالای خوب و باکیفیتی نرسد تا مردم مجبور باشند جنس بی‌کیفیت و بنجل تو را بخرند."

در شرایطی که آقای خامنه ای شعار مبارزه با استکبار و اقتصاد مقاومتی و مصرف کالای داخلی می دهد سرداران و روحانیان رویش کرده و منصوب وی از واردات و واردکنندگان خودروهای لوکس پشتیبانی می کنند.

اما، مسئله امروز تنها این نیست که عده ای که پشت آنها به سرداران و روحانیان حکومتی وصل است ارز و درآمد کشور را صرف خرید ماشین های لوکس و میلیاردی به کشور می کنند. مسئله آن است که این همه ثروتمندی که می توانند ماشین های میلیاردی خریداری کنند ناگهان از کجا پیدا شدند؟ 

واقعیت آن است که در دوران حکومت یکدست آقایان خامنه ای و احمدی نژاد فروش نفت و معادن و مواد خام و به حراج گذاشتن طبیعت کشور ما یک رونق و ثروت و شکوه ظاهری به اقتصاد ما داد. حجم ثروت و درآمد نفتی که در این دوران بر سر سفره قشر نازکی از لایه های بالایی و ثروتمند جامعه ایران ریخته شد. چهره ظاهری جامعه را دگرگون کرد. شمار ثروتمندانی که اکنون می توانستند خودروهای میلیاردی سوار شوند و نیاز و تقاضای آن را بوجود آوردند صدها برابر افزایش یافت. رژه این خودروها در خیابان ها و امکان ساخت و خرید خانه های دهها میلیاردی و واردات و مصرف انواع و اقسام کالاهای لوکس ظاهری از رونق، ثروت، رفاه و تحول را به نمایش گذاشت. اما در پشت این رونق تجارت و واردات و خرید و فروش، پسرفتی هولناک و ویرانگر، همراه با فسادی مخوف و بیسابقه نهفته بود.  همه اینها به شکل ویرانی جوانه های تولید داخلی، متلاشی شدن انسجام های شکننده قبلی، گسترش شکاف طبقاتی و واپس رفتن اخلاقی اجتماعی زندگی وسیعترین توده های مردم را دستخوش سخت ترین بحران ها و تکانه ها کرد. مشابه این وضع را در تاریخ ایران می توان با ایران پس از سال های 1352 و گران شدن قیمت نفت مقایسه کرد که سرانجام آن به انقلاب 57 ختم شد. آن لطمه ای که حکومت یکدست در هشت سال سیاه بر ایران و مردم ایران وارد آورد حتی با آنچه بی لیاقت ترین زمامداران همه تاریخ ایران بر سر این کشور آوردند قابل مقایسه نیست. 

امروز بار همه آنچه در این هشت سال گذشت بر سر دولت روحانی خراب شده است. اقتصاد مقاومتی یا همان اقتصاد ریاضتی آقای خامنه‌ای یا اقتصاد نظامی گرای سردارهای سپاه در جستجوی پاسخی برای وضع موجود است، اما نه پاسخی واقعی. آنان می خواهند همزمان با ادامه تکیه بر بهره وران از فساد و غارت بار فشارهای این وضع را به دوش توده مردم و مسئولیت آن را به گردن دولت روحانی بیاندازند. در حالیکه نه مردم ما توان کشیدن این بار را دارند و نه دولت ظرفیت پذیرش مسئولیت بی کفایتی دوران گذشته را. از بازی با واژه ها باید دست کشید و واقعیت ها را به مردم گفت.

        پیج فیسبوک راه توده