مانورهای پیچیده |
پس از همه پرسی 5 جولای در یونان "لری الیوت" ادیتور اقتصادی روزنامه گاردین مقاله ای تحت عنوان "آنچه در 1953 برای آلمان خوب بود برای یونان 2015 نیز خوب است!" نوشت. اشاره الیوت به امضای قرارداد بین آلمان و یونان در 1953 است که بر اساس آن 50% از بدهی آلمان به یونان پاک و از پرداختش صرف نظر شد. پشت پرده این قرار داد باز می گردد به سخنرانی ای که وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده "جورج مارشال" در 5 ژوین 1947 در دانشگاه هاروارد ایراد کرده بود که نه تنها مطبوعات جهان توجه چندانی به آن نکردند، بلکه از جانب دولت انگلستان نیز بهای چندانی به آن داده نشد. جورج مارشال در این سخنرانی طرحی مبنی بر بازسازی اروپای پس از جنگ را مطرح کرد. وضع آشفته اروپا در سال های پس از جنگ، ورشکستگی صنایع و تجارت و گرسنگی بخشی از این آشفتگی بود. ایالات متحده به خوبی از اقتصاد سقوط کرده اروپا آگاه بود و از طرفی جورج مارشال بیم داشت کمونیست ها که نقش مهمی در مبارزه با فاشیسم داشتند، پس از شکست آلمان در کشورهای اروپائی بر سر کار بیایند. بر اساس برنامه ای که سپس به "طرح مارشال" معروف شد آمریکا به مدت سه سال در مجموع 13 میلیارد دلار به اقتصاد اروپا تزریق کرد. (بر اساس محاسبات لری الیوت این رقم معادل 150 میلیارد دلار کنونی می باشد. ) در آن سال ها برای ایالات متحده علاوه بر مقاصد و دلایل سیاسی، اهداف اقتصادی اهمیت بیشتری داشت. نزدیک به 50% از تولیدات جهان در دست ایالات متحده بود و برای فروش محصولات نیاز به بازار داشت. با توجه به ضعف اقتصادی ناشی از جنگ و تقاضای پایین در سه کشور آلمان و فرانسه و ایتالیا در 1947 عملا صادرات آمریکا به اروپا غیر ممکن بود. از طرفی تفاوت طرح مارشال در این بود که آلمان را بر خلاف جنگ جهانی اول مجبور به قبول "صلح تحمیلی" نمی کرد و هدفش احیای اقتصاد آلمان در کوتاه ترین زمان ممکنه بود. اکنون بر اساس نوشته لری الیوت، تسیپراس نخست وزیر چپگرای کنونی یونان نیز معتقد است آنچه که در 1953 برای آلمان خوب بود، چرا در 2015 برای يونان خوب نباشد؟ باز گردیم به اوضاع کنونی. در اواخر هفته گذشته به وضوح دیده شد که آلمان طرحی مبنی بر خروج موقت یونان از حوزه یورو را در سر می پروراند و بعلاوه کشورهایی که در حوزه یورو به نوعی تحت نفوذ آلمان هستند نیز جهت "برداشتن بار یونان از دوش اروپا" خود را برای "یون بدر" (اخراج یونان) نه تنها آماده بلکه دیگران را هم تشویق می کردند. در مقابل اولین صدای مخالف از جانب فرانسه برخاست. فرانسوا اولاند گفت؟ "یون بدر موقتی نداریم. یا یونان برای همیشه در اروپا خواهد بود و یا برای هرگز." وزیر دارایی فرانسه "میشل ساپین" حتا موضع تندتری گرفت و آلمان را که وزیر دارائی اش طرح اخراج 5 ساله یونان از اتحادیه اروپا را پیشنهاد کرده بود، متهم به "جشن و سرور" اخراج یونان در بالکن اروپا کرد.
موضع ناتو
دبیر اول ناتو "جنز استولتنبرگ" بدنبال اولین موج آشفتگی در یونان همه را دعوت به آرامش کرد. وی گفت مشکلات یونان با اتحادیه اروپا و حوزه یورو ارتباطی با پیوندهای محکم یونان با ناتو ندارد و آتن کماکان متفق نزدیک ناتو هست و خواهد بود. در آن هنگام " فوراین پالیسی" مقاله ای به قلم "دیمیتار پاچو" منتشر کرد و آنهایی را که معتقد به خروج یونان از ناتو و افتادنش به دامن پوتین بود به باد تمسخرگرفت. از جمله جمز "استار ویدیس" از فرماندهان سابق ناتو را. سپس فاینانشیال تایمز و وال استریت ژورنال در مقالاتی با تأکید بر اهمیت یونان در بخش جنوبی ناتو نوشتند که حتی در صورت خروج یونان از حوزه یورو کمک به یونان هم به نفع آمریکا و هم به نفع اروپا خواهد بود. فوراین پالیسی نوشت: "حتی بر خلاف" پاپاندرو"( رهبر حزب پاسوک که در سال های دهه هشتاد سخن از خروج از اتحادیه اروپا و ناتو را بر زبان جاری می کرد) تسیپراس هرگز به دنبال چنین سیاستی نیست ." به علاوه ائتلاف "سیریزا – آنل" برای تأسیس پایگاه های نظامی در دریای اژه با ناتو همسو هستند و قلعه ناتو در این دریا را بسیار محکم کرده اند. چندی پیش آمریکا اخطاری به آلمان تحت عنوان "با این کارتان یونان را منفجر خواهید کرد" داد. در واقع عدم انعطاف آلمان موضع آمریکا را قوی تر کرد. در این خصوص باید به گذشته ای بسیار نزدیک بازگشت. در اول جولای 2015 وزیر دارایی آمریکا گفت که عدم پرداخت بدهی یونان به صندوق بین المللی پول قابل قبول نیست و به روابط جاری صدمه خواهد زد و طرفین (یونان و اتحادیه اروپا) می بایست این مشکل را حل کنند. طرفین باید دست به اصلاحات مالی بزنند! در 4 جولای 2015 یعنی یک روز مانده به همه پرسی یونان گزارشی از طرف صندوق بین المللی پول منتشر شد. صندوقی که یک ضلع مهم "تروئیکا است و اختیارش در دست آمریکا. صندوق بین المللی پول در قبال دو ضلع دیگر ترویکا یعنی اتحادیه اروپا و بانک مرکزی اروپا در گزارش سوم جولای بر ضرورت پرداخت 60 میلیارد دلار کمک مالی در سه سال آینده به یونان و کاستن از بدهی یونان تاکید کرد. صندوق بین المللی پول (به عبارتی ایالات متحده) بر خلاف اروپا معتقد به عدم توانایی یونان در باز پرداخت بدهی اش بود. روش سر سختانه آلمان تاکتیک آمریکا را قوی تر کرد. آمریکا با افشای "کودتای بروکسل علیه یونان" از سیریزا و دولتش به این دلیل حمایت کرد. اقتصاد دان آمریکایی "پاول کورگمن" در مقاله ای که در نیویورک تایمز منتشر شد نوشت: هر چند حامی اتحاد اروپا هستم ولی شکی ندارم ضربه کنونی به اروپا نه از جانب یونان بلکه از طرف آلمان وارد می شود." به هر حال زمان آبستن برخی حوادث است. نسخه ریاضت آلمان برای یونان چاهی است که انتها ندارد و در مقابل اشاره هایی که از جانب آمریکا می شود حکایت از انفجار های آتی ناشی از عدم ادامه و پرداخت بدهی یونان است. با توجه به وضعیت کنونی یونان آنچه که برای ایالات متحده نگرانی آور است آینده اروپایی می باشد که چه بسا نتوان از آن به عنوان یک جبهه واحد در آینده نام برد. بیهوده نیست که "پانوس کامنوس" وزیر دفاع دولت سیریزا- آنل مدام در کانال های رسمی تلویزیونی یونان شعار "همبستگی و اتحاد با آمریکا برایمان کافی است" را سر می دهد. تاکتیک آمریکا در یونان پای دیگر تاکتیک این کشور در اوکرائین می باشد. امریکا بدنبال تشکیل "جبهه جنگی" بین دو دریای اژه و دریای سیاه است.
|
راه توده 512 - 25 تیرماه 1394