راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

همراه با یک توضیح

پیام های خوانندگان

و پاسخ های راه توده

 

 

دو سیستم راه توده روی سایت دچار مشکل شده است. یکی از آنها برنامه "جستجو"ست و دیگری پیامگیر. ما موفق شدیم پیامگیر را درست کنیم و به همراه آن یک ای میل هم برای تماس اعلام کردیم که از دوستان و خوانندگان راه توده تقاضا می کنیم بیشتر از ای میل به جای پیامگیر استفاده کرده و با ما در ارتباط قرار بگیرند و مطالب خود را ارسال دارند. برنامه جستجو را هنوز موفق نشده ایم درست کنیم. راست و پوست کنده اش اینست که مسئول فنی این قسمت تازه ازدواج کرده و هنوز خیلی سر به هواست و در ماه های عسل سیر و سیاحت می کند. امیدواریم این عسل خوری ادامه یابد اما وقتی هم برای ما پیدا کند. دوست دیگری هم که این برنامه را برای ما سوار کرده بود از مدتی پیش گرفتار بیماری ناگواری شده و نمی توانیم زحمت درست کردن سرچ را از او انتظار داشته باشیم. برای ایشان هم سلامت و ادامه همکاری را آرزو می کنیم. اگر دوستان دیگری می توانند برنامه جستجو را درست کنند به ما اطلاع بدهند تا همآهنگی کنیم. این توضیح که کمی شبیه درد دل شد، به آن دلیل بود که اطلاع بدهیم در هفته های گذشته پیام هائی که برای ما ارسال شده بود را نتوانستیم دریافت کنیم، جز چند پیامی که در ادامه و همراه با پاسخ ما به آنها می خوانید:

 

تقی - سلام، خسته نباشید. دستتان درد نکند بسیار زحمت می کشید و تحلیل و مقالاتتان دقیق و با شرایط امروز ایران و جهان کاملا مطابقت دارد.  خاطرات سایه عزیز در شماره 495 یک نیمه روز باز نمی شد که خوشبختانه درست کردید. موفق باشید. متاسفانه ما که در ایران هستیم علیرغم تمایل مان نمی توانیم هیچ کمکی به شما بکنیم. ایمیل اینجانب لطفا محفوظ باشد.

 

راه توده: با ابراز خرسندی بابت خواندن پیگیر راه توده، بویژه از سوی امثال شما که درایران هستید و با دشواری به اینترنت وصل می شوید، همانگونه که خودتان هم اشاره کردید، لینک خاطرات سایه برای چند ساعتی کار نمی کرد که دوستان اطلاع دادند و فورا درست کردیم. خرسندی ما دو چندان می شود وقتی خوانندگانی از داخل کشور مواضع و مقالات و نظرات راه توده را تائید می کنند و آن را مطابق شرایط کشور می دانند. بابت همکاری نیز، دوست عزیز همین پیام ها و البته اگر همراه با نوشتن دیده ها و شنیده ها باشد خودش نوعی همراهی و همکاری است و ما از آن استقبال می کنیم. نه تنها ای میل شما و همه پیام نویسان بلکه نام فامیل شما را نیز محفوط نگهداشتیم!

پاینده باشید

 

----------------

احمد- من از برخی مواضع نشریه شما در شگفتم. نمیدانم چرا همه نا بسامانی های کشورها، از جمله ایران، عراق، سوریه، لیبی و....را از دنیای غرب می دانید. چرا به عقب افتادگی، تعصبات دینی و قومی در این کشورها کم بها می دهید. در همین ایران مگر روشنفکران و بالاخص حزب توده در حمایت از خمینی مرتجع کم حمایت کرد؟ از ماست که بر ماست. سوسیالیزم چه گلی بر سر ملت ها زده که این همه از آن دفاع میکنید. مگر برای همین ایده استالین و لنین کم انسان ها را کشتند، تبعید کردند، به سیاه چالها انداختند. این که دیگر دروغ نیست تاریخ است. تا مردم در کج فهمی و بی فهمی گرفتارند کشورهای نامبرده به سر انجامی نخواهند رسید و این جبر تاریخ است. نمی توان غرب را بیهوده سرزنش کرد .

 

راه توده: آقای احمد گرامی. با شما کاملا موافقیم که بسیاری از مشکلات و کج فهمی ها ناشی از نا آگاهی است. باتوجه به همین نظر شما، از خود شما می پرسیم که چقدر مطالعه درباره اقوام و مذاهب در ایران دارید؟ چقدر با تاریخ انقلاب اکتبر در روسیه آشنا هستید؟ چقدر تاریخ جنگ داخلی پس از انقلاب اکتبر را خوانده و اطلاع دارید؟ درباره لنین و استالین غیر از آنچه که رسانه های غربی می گویند و تبلیغ می کنند منابع دیگری را هم خوانده اید؟ درباره سوسیالیسم چقدر مطالعه دارید؟ بازگردیم به ایران. شما چقدر اطلاع از وضع اقتصادی و سیاسی ایران در دوران شاه دارید؟ از انقلاب 57 چه میدانید؟ مطبوعات آن دوران را خوانده اید؟ از موضع گیری تمام احزاب و سازمان های سیاسی در سال انقلاب اطلاع دارید؟ بازگردیم به اروپا و منطقه خاورمیانه. اما ابتدا از خود سئوال کنید که چه اطلاعات و مطالعه ای در باره "انقلاب" دارید. فرق نمی کند که انقلاب در کجا و کدام کشور. بلکه درباره خود "انقلاب" و ماهیت آن. از رفرم و اصلاحات چه اطلاعاتی دارید؟ تاریخ تقسیم کشورهای منطقه خاورمیانه پس از جنگ اول جهانی را مطالعه کرده اید؟ متلاشی شدن امپراطوری عثمانی و هنگری را پیگیری کرده اید؟ میدانید بر چه مبنای کشورهائی نظیر عراق و سوریه شکل گرفتند؟ و یا چه دستهائی و هندوستان و پاکستان وافغانستان را شکل دادند و چرا؟ با تاریخ کشور بنگلادش آشنا هستید؟ باز گردیم به خاورمیانه. با نقش اخوان المسلمین در این منطقه آشنا هستید؟ همان سازمانی که باید آن را مادربزرگ بسیاری از احزاب اسلامی کنونی دانست. میدانید القاعده و داعش و بقیه این گروه ها از دل چه حوادثی بیرون آمدند و سالها جنگ داخلی را چگونه به افغانستان تحمیل کردند؟ برویم به اروپا. قاره ای که نفت ندارد اما بزرگترین قاره صنعتی است. یعنی متکی به نفت و تولید. نفت آن از کجا تامین میشود؟ محض رضای خدا نفت می گیرند و پول می دهند؟ کشورهای این منطقه با هم رقابت ندارند؟ هر کدام سعی نمی کنند بر کشورهای نفت خیر سلطه بیشتری داشته باشند؟ در خود ایران با تاریخ سلطه انگلیس بر نفت ایران اطلاع دارید. همین سلطه سیاست را درایران تعیین میکرد، نخست وزیر می آورد و می برد و.... حالا باز گردیم به کشور نفت خیزی مثل عراق و لیبی. این که مردمی با فرهنگ و خرافات مذهبی در این کشورها زندگی می کنند همه مشکلات آنها نیست برادر عزیز. و تازه نقش اصلی را در ترویج این خرافات و عقب نگهداشته شدن فرهنگ چه عوامل داخلی و خارجی دارند؟ دراینجاست که سر و کله غرب پیدا می شود و دست نشانده هایشان در داخل این کشورها. حالا بیائید سری بزنیم به قاره امریکای لاتین و ببینیم در آن کشورها چه دولت هائی بر سر کارند و تفاوت آنها با هم چیست و در کدامیک از آنها حداقل نان و آب و مسکن و مدرسه مردم تامین است. توصیه می کنیم حتما در باره اوضاع سیاسی و اقتصادی این قاره مطالعه بیشتری بکنید. در بحث سوسیالیسم یک نک پا باهم برویم به چین. کشوری که وقتی در آنجا انقلاب شد، بزرگترین جمعیت تریاکی را داشت و امروز بزرگترین و موفق ترین اقتصاد جهانی است و امریکا بدهکار آن. راه دور نرویم. به همسایگی ایران باز گردیم. به روسیه. کشوری که در انقلاب اکتبر 1917 عقب مانده ترین کشور سرمایه داری بود و استبداد تزاری بر آن حاکم. همین کشور در جنگ دوم جهانی سهم درجه اول را در شکست فاشیسم هیتلری داشت. به آمار جنگ دوم حهانی مراجعه کنید روی گوگل و از شمار قربانیان جنگ در این کشور اطلاع پیدا کنید. آن مردمی که در آن جنگ پیروز شدند ازحکومتشان ناراضی بودند؟ ساده لوحی است اگر اینگونه تصور کنیم. همین کشور عقب مانده در جریان جنگ دوم به بزرگترین قدرت نظامی تبدیل شد و سرانجام نیز به قدرت بزرگ اتمی جهان و امریکا و چند کشور قدرتمند اروپائی مجبور شدند آن را بعنوان عضو شورای امنیت سازمان ملل بپذیرند. نبود همین کشور درعرصه جهانی است که امروز بسیاری از مشکلات منطقه ناشی از آنست. به همین حوادث اوکرائین مراحعه کنید و جدا از تبلیغات رسانه های غربی خبرها را پیگیری کنید و ببینید به چه دلیل ناتو میخواهد در اوکرائین مستقر شود و موشک های اتمی خود را به سمت روسیه در آن مستقر سازد. چرا؟ ریشه این تدارک خوفناک درکجاست؟ روسیه که الان کمونیستی نیست. پس درد آن غربی ها که آنها را مظلوم و قابل ستایش قلمداد کردید از این محاصره اتمی وموشکی چیست؟ سلطه بر نفت وگاز روسیه؟ ترس از تبدیل شدن دوباره روسیه به قدرت جهانی؟ با هم بارگردیم به ایران. اگر ارتش عراق به تحریک غرب به ایران حمله نکرده بود و 8 سال جنگ روی دست انقلاب ایران نمانده بود، وضع انقلاب و کشور ما اینگونه بود که اکنون هست؟ اطلاع دارید که چه شمار از نیروهای انقلابی و مذهبی کشور در آن جنگ کشته شدند و مسیر انقلاب عوض شد؟ یعنی نمیدانید صدام حسین با تحریک اروپا و امریکا به ایران حمله کرد؟ این که او جنون عظمت طلبی داشت به جای خود محفوظ، اما قابل چشم پوشی است که غرب از همین خصلت برای برپائی آن جنگ حمایت کرد و تحریک کننده آن بود. کشورهای سنی مذهب منطقه نقش نداشتند؟ در داخل ایران حکومتی که شیعه بود تحریک نشد به ادامه این جنگ به امید فتح کربلا و نجف؟ اینها را باید دقیق مطالعه کرد برادر عزیز. باید دانست ترورها، انفجارها و اعدام های دهه 1360 چرا و چگونه شکل گرفت؟ جنگ در کردستان چرا آغاز شد؟ حکومت ایران از ابتدای تاسیس جمهوری اسلامی چرا چند پارچه بوده؟ ترورهای درون حکومتی کدام بوده اند؟ مثل ترور آیت الله مطهری، مثل ترور سرلشگر قرنی، مثل ترور سرلشگر صیاد شیرازی، مثل ترور آیت الله مفتح، مثل دهها ترور توطئه آمیز دیگر. در هیچکدام از این ترورها دست تحریک کننده خارجی دخیل نبوده؟ آن عوامل خارجی درداخل حکومت کدام ها بوده اند؟ نگوئید اینها توهم توطئه است. خیر. مثلا فردی مثل "کشمیری" که نخست وزیر را منفجر کرد و رجائی و باهنر را کشت عامل نفوذی نبود؟

در پایان این لیست کوتاه، حالا از خودتان سئوال کنید: با اندک ترین اطلاعات بزرگترین اظهار نظرها را نکرده اید؟

توصیه می کنیم بیشتر مطالعه کنید و بعد اظهار نظر!

----------------

 

غلامرضا اعظمی- رفقا فکر می کنم با توجه به تحولات یونان و اروپا چاپ مجدد این مقاله ضروری باشد: سخنرانی "سارا واگن کنشت" از حزب چپ در پارلمان آلمان

"پول مالیات دهندگان آلمانی

بعنوان کمک به یونان

به جیب بانکداران یونان میرود"

راه توده ایران شماره 386 (13-9-91)

 

راه توده: دوست گرامی اعظمی. با نظر شما موافقیم و به همکاران توصیه کردیم همین کار را بکنند و پیش از آن با مترجم این مقاله نیز همآهنگی کنند برای تدوین مقدمه ای برای چاپ دوباره آن.

 

----------------

منصور بهمنی- سلام

تحلیل "32 سال پس از یورش به حزب توده ایران" تحلیلی بود عمیق که بسیار ی از حقایق

 را با منطقی قوی تشریح کرده است. گرچه برای بعضی دوستان این که ایران می توانست تکرار فاجعه اندونزی باشد، ملموس و واقعی جلوه نمی کند. از نظر برخی، اگر فاجعه ای رخ نداد، پس هشدار در مورد احتمال وقوع آن نیز ناشی از تفکر دائی جان نا پلئونی و ناشی از تئوری توهم توطئه است. به هر حال بخش بزرگی از نیروهای خط امامی، عامل بازدارنده وقوع چنین فاجعه ای بوده اند که اکنون تاوان آنرا پس میدهند.

 

راه توده: ما هم با شما آقای بهمنی گرامی موافقیم که برخی دوستان تصور می کنند اگر اتفاقی روی ندهد و فاجعه ای بوجود نیآید اصل هشدار ها توهم بوده است. مثل ماجرای خطر حمله نظامی به ایران در چند سال پیش که راه توده بصورت منظم آن را مطرح کرد و بسیاری تصور می کردند ما دچار توهم شده ایم و یا هیجان ایجاد می کنیم، اما بعدها که خود مقامات عالیه حکومت اعتراف کردند که چه خطری به بهانه فعالیت اتمی متوجه ایران بوده تازه متوجه آن هشدارها شدند. منظورمان هشدارهائی است که در دوران ریاست جمهوری بوش می دادیم که ایران را محور شرارت اعلام کرده بود. حتی محسن رضائی دبیر مجمع مصلحت نظام و نامزد انتخابات ریاست جمهوری 92 در مناظره های تلویزیون رسما این مسئله را تائید کرد. می خواهیم بگوئیم که ما باید کار خودمان را بکنیم و نظرات خود را به دور از فشارهای جانبی پیش ببریم. این شیوه همیشگی حزب توده ایران بوده است. مانند دوران پیش از حمله ارتش عراق به ایران که حزب بارها این خطر را هشدار داد.

 

راه توده: دوست گرامی "آریان" که گویا از ایرانیان مسیحی هستید. پیام شما که در اصل یک مقاله عاطفی بود را جداگانه در همین شماره راه توده منتشر کرده ایم.

----------------

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده  497  -  21 اسفند 1393

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت