سرانجام محتوم روش های داعشی در ج. اسلامی
|
35 سال شیوه غلط حکومتداری در جمهوری اسلامی، حالا رقیب آن را قدرت های غربی و در راس آنها امریکا، به کمک اسرائیل در منطقه به میدان فرستاده اند: ترور، اعدام، برده انگاری زنان، انفجار، آدم ربائی و... زیر نام "دولت اسلامی" که بنام "داعش" شناخته شده است. تمام این پدیده ها، 35 سال، اگر نه همیشه و از طرف همه جناح های حکومتی، بلکه، حداقل از سوی بخش مهمی از حاکمیت جمهوری اسلامی، بعنوان یک شیوه حکومتی در داخل کشور اعمال شد و در منطقه نیز به اجرا گذاشته شد. در لبنان، در فلسطین، در افغانستان، در عراق، در برخی کشورهای امریکای لاتین، و حتی در اروپا برای ترور مخالفان سیاسی... حالا، رقیبی که با چهره ای بسیار خشن تر، سازمان یافته تر، حرفه ای تر و تحت حمایت آن قدرت ها و زیر نام اسلام متحجر سنی، بخش های مهمی از 10 کشور اسلامی را تصرف کرده، ارتشی منظم دارد که مدرن ترین سلاح ها را دراختیارش می گذارند، درآمد نفتی و درآمد حاصل از قاچاق مواد مخدر دارد، عتیقه مناطقی که تصرف کرده را در بازار جهانی می فروشد، شبکه ای وسیع در تمام کشورهای اروپائی دارد، ورزیده ترین متخصص های تحصیل کرده در اروپای غربی را در خدمت خود دارد، نئوفاشیست های اروپائی در پیوند با آن قرار گرفته اند و خود را آماده بزرگترین جنگ مذهبی در منطقه و در نهایت، با ایران شیعه می کند! هر کس مختار است هر تفسیری از این اوضاع داشته باشد، اما اگر از ما سئوال کنید می گوئیم یک جنگ مذهبی – سنی علیه شیعه- تدارک دیده می شود. این جنگ برخاسته از همان شیوه صدور انقلاب اسلامی به سبک ترور و انفجار در خارج و اعدام و زندان و قتل زنجیره ای در 35 سال گذشته در ایران است و بمراتب خشن تر و مسلط تر. حال سئوال اینست: آیا به آن شیوه در داخل و خارج از کشور باید ادامه داد و حتی آن را تشدید کرد تا رقیب داعش شد و یا باید بدیل دیگری را جانشین آن ساخته و امپراطوری حرامزاده اسلامی "داعش" و قدرت های سازمان دهنده آن را خلع سلاح کرد؟ پاسخ ما چنین است: "سر" این "یابو" را در ایران باید برگرداند و به حکومتی صلحجو، طرفدار حقوق بشر، طرفدار آزادی و مساوات و عدالت تبدیل شد. یعنی به آرمان های واقعی انقلاب 57 بازگشت. آن انقلاب شعار و آرمانش سرکوب آزادی ها و اعدام سیاسی، دزدی و دروغگوئی و اختلاس نبود، که اگر چنین بود حکومت شاه بود و نیازی به انقلاب علیه آن نبود. و تازه خفیف تر و ضعیف ترش هم بود. جمهوری اسلامی از جنگ و اعدام در کردستان و اعدام های دهه 60 و تصفیه های خونین درون حکومتی مانند ترور مطهری و مفتح و حاج عراقی و دهها نمونه دیگر، رسید به ترور سرلشگر صیاد شیرازی و دهها نمونه دیگر و از زندانی کردن و اعدام دگراندیشان سیاسی رسید به زندانی کردن و اعدام دگراندیشان مذهبی و از ترور ناموفق عبدالله نوری و عطاء الله مهاجرانی دو وزیر کابینه خاتمی در حاشیه نماز جمعه تهران رسید به ترور حجاریان و از حصر آیت الله منتظری رسید به حصر موسوی و کروبی و حالا حمله و ترور ناتمام پسرآیت الله مطهری. این کارنامه سیاه، رقیبی پرتوان تر و پر قدرت تر از حکومت اسلامی "داعش" نداشت که ساخته اند و چاقویش را برای ایران هر روز تیزتر می کنند. از داخل حکومت نیز با سیاست هائی که در باره اقلیت های مذهبی و قومی اعمال می شود و فشارهای فرهنگی که به اکثریت جامعه وارد می شود، برای آن حکومت اسلامی نیزه می سازد. به چه زبانی باید گفت این راه به ترکستان که هیچ، به قبرستان تاریخ راه دارد و بس! |
راه توده 497 - 21 اسفند 1393