مدتی طولانی ایران منشاء
تهدید در سطح بینالمللی جلوه داده شد و اکنون تهران به آرامی و گام به گام
جایگاه خود را در جامعه بینالمللی بدست می آورد. پس از یک سال و نیم
مذاکرات سخت بین ایران و گروه5 +1 (ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، چین و
روسیه، به علاوه آلمان) در ژنو و لوزان در وین و در نیویورک اکنون فضا
دگرگون شده است.
دو نکته مهم در مذکرات یکسال و نیم اخیر مطرح بوده است: 1- لغو تحریم ها
علیه ایران و 2- اجازه تحقیق و توسعه در برنامه هسته ای ایران، یعنی توسعه
سانتریفیوژها.
نبض مذاکرات در قلب فعالیت اتمی ایران با سانتریفیوژها می زند. نگرانی غرب
این است که اورانیوم غنی شده در حد 90 درصد می تواند در ساخت بمب اتمی مورد
استفاده قرار گیرد. کشورهای غربی علیرغم همه تاکیدات ایران مبنی بر نداشتن
قصد تولید سلاح اتمی، هنوز هم تصور میکنند تهران قصد تهیه بمب اتمی دارد.
موضوع بعدی که درمذاکرات اخیر سوئیس بر سر آن تفاهم حاصل شده مسئله لغو
تحریم هاست. تهران از آمریکا و اروپا و بویژه از سازمان ملل متحد می خواهد
سریعا مفاد توافقنامه اخیر را پذیرفته و تحریم ها علیه ایران را لغو کنند.
زمانی که این مقاله نوشته می شود مقامات دیپلماسی اروپا و ایران فردریکا
موگرینی و محمد جواد ظریف در حال قرائت بیانیه اعلام توافقنامه در چارچوب
حل و فصل نهائی پرونده هسته ای ایران می باشند.
پرونده هسته ای ایران بیش از دوازده سال است که روابط بینالمللی این کشور
را مختل و مسموم کرده است. اکنون و با توافقی که صورت گرفت شاید فصل تازه
ای در این زمینه آغاز شود.
مسائل کلیدی در خاورمیانه جریان دارد که هم ایران و هم غرب در آن غرق شده
اند. چنان که حتی اتحادهای قدیمی زیر سئوال قرار گرفته اند. امریکا و
عربستان و امریکا و اسرائیل، ترکیه و ناتو، عراق و سوریه و ایران.
وسوسه هژمونی منطقه ای برای ایران به همان اندازه مطرح است که برای دیگر
کشورهای خلیج فارس، بویژه عربستان سعودی از یکسو و ترکیه از سوی دیگر.
دخالت نظامی عربستان و متحدان آن در یمن معنائی جز همین حساسیت ندارد.
بی دلیل نیست که محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در حاشیه مذاکرات
سوئیس اعلام کرد «ایران همواره با شش کشور همسایه خود در خلیج فارس که
منافع مشترکی با آنها دارد درحال مذاکره است، علیرغم تفاوت دیدگاه ها.»
واشنگتن آگاه است که امروز برای مقابله با داعش در عراق و سوریه به ایران
نیاز دارد. علاوه بر این آیا عراق به تنهائی قادر است روی پای خود بایستد؟
آیا پیروزی در فتح دوباره شهر تکریت ــ زادگاه صدام حسین- بدون کمک ایران
ممکن شد؟ اینها نکاتی نیست که امریکا از آن بی اطلاع باشد.
نکته مهم دیگری که مطرح است کاهش وابستگی امریکا به نفت و گاز است که امکان
برخی تجدید نظرها در مناسبات سیاسی اش در منطقه را داده است. این کشور
اکنون از لایه های "شیست" در خاک خود در تولید گاز برای تأمین انرژی بهره
برداری می کند و وابستگی انرژی خود را کاهش داده است. شاید به همین دلیل
اعتبار و اهمیت عربستان چون گذشته برای ایالات متحده مطرح نیست. از سوی
دیگر درهای بازار ایران بعد از لغو تحریم ها به روی شرکتهای ایالات متحده
باز خواهد شد. رتبه ایران در توازن و تعادل معاملات نفتی کم بها نیست. شاید
به همین دلائل باشد که انتقادات اسرائیل در مورد مسائل ایران برای باراک
اوباما چندان با اهمیت نیست. روابط اسرائیل با آمریکا رو به تیرگی بیشتر
است، البته هرگز قطع نخواهد شد. بر عکس روابط فرانسه با ایران مسیر نزولی
خود را طی میکند.
9 نوامبر زمانی که مصالحه بین گروه 5+1وایران ممکن بود فرانسه بازی
ناسازگاری خود با برنامه هسته ای ایران را دوباره آغاز کرد. لوران فابیوس
وزیر امور خارجه فرانسه - نیمه کیسنجر و نیمه رامسفلد امریکائی- نقش خود را
با پافشاری بر فشار بیشتر به ایران بازی کرد، گرچه سرانجام موفق نشد. در
واقع چند سال است که مواضع فرانسه در مورد ایران و همچنین سوریه تغییر کرده
است. اسرائیل و عربستان سعودی در مذاکرات هسته ای از سیاست فرانسه حمایت
کردند. منافع هر سه کشوراسرائیل، عربستان سعودی و فرانسه سیاسی ــ اقتصادی
ــ مالی و بویژه نظامی است. روسیه نقش مثبتی در پرونده هسته ای ایران داشت.
بطور کلی استراتژی مذاکرات سوئیس عمکرد مسکو را هدایت کرد. روسیه مسئول
تاسیس نیروگاه هسته ای بوشهر است و یکی از تأمین کنندگان سلاح ایران. بویژه
که بدلیل تحریم ها ایران نمی تواند از غرب سلاح دریافت کند. در مورد چین
نیز به وضوح مسلم است که تأمین نفت ارزان رابطه این کشور را با ایران بسیار
نزدیک کرده است. اکنون باید دید با لغو تحریم ها این معادلات چگونه
بازتنظیم خواهد شد.
سوء ظن ها هم در ایران و هم در غرب کاهش خواهد یافت؟ بازگشت محتاطانه به
جامعه بینالمللی از سوی ایران پیگیرانه ادامه خواهد یافت؟ آمریکا دست از
تهدید بانک های اروپائی برای جلوگیری از مناسبات آنها با ایران برخواهد
داشت؟ سرمایهگذاری وهر گونه فعالیت مالی- تجاری با ایران آغاز خواهد شد؟
شرکت های بزرگ اروپائی برای سرمایه گذاری درایران با هم رقابت خواهند کرد؟
اینها سئوالاتی است که در آینده پاسخ خود را خواهند یافت.
حسن روحانی رئیس جمهور ایران نقطه عطف در سیاست خارجی و داخلی ایران است و
بعید به نظر می رسد ایران بر این نقطه عطف چشم ببندد و یکبار دیگر به
تاریکخانه ای باز گردد که در سالهای گذشته در آن می زیست.
http://www.humanite.fr/nouveaux-atomes-crochus-entre-liran-et-les-grandes-puissances-570312
.
|