جنگ یمن همه را به کام می کشد؟ شیرین مرادی
|
آنچه در یمن روی داده و در حال تکامل است، آیا رویدادی است که امنیت برای ایران و جمهوری اسلامی می سازد و یا می تواند به دامی تبدیل شود که ایران را به کام یک جنگ مذهبی و منطقه ای بکشاند؟ به نظر من این مهم ترین سئوالی است که در باره حوادث یمن باید به آن فکر کرد و پاسخ منطقی را یافت. تکرار اخباری که عموما جهت دار و با هدف های استراتژیک قدرت های بزرگ در منطقه و حکومت های اقماری عرب در خلیج فارس و حتی منطقه مرتب پخش می شوند، ما را به سر چشمه انگیزه های آنچه در یمن روی میدهد هدایت نمی کند. بویژه که بی وقفه می کوشند رویدادهای یمن را به جنگی مذهبی و حتی قبیله ای تبدیل کنند و یا حداقل چنین تبلیغ کنند. یمن نیز مانند لیبی ساختاری قبیله ای دارد و از محروم ترین و فقیرترین کشورهای منطقه است. کشوری که از یکسو به خلیج عدن وصل است و از سوی دیگر به دریای سرخ و همین موقعیت استراتژیک و عبور خط لوله های نفت است که اهمیت تسلط بر آن را چند برابر کرده است. یمن در امتداد مسیر دریایی اصلی اروپا به آسیا، نزدیک به پر رفت و آمدترین خطوط کشتیرانی دریای سرخ واقع شده است. مسیری که روزانه میلیونها بشکه نفت را از راه کانال سوئز جابجا می کند. یمن کنونی در سال۱۹۹۰ و پس از فروپاشی اتحاد شوروی و تضعیف دولت متمایل به چپی که در جنوب این کشور حاکم بود، و از اتحاد یمن شمالی و جنوبی بوجود آمد. در کنار شهرهای بزرگ یمن نواحی قبیله ای خود مختاری وجود دارند که مسلح نیز هستند. این نیروهای مسلح محلی بر اساس رسوم خود و بدون توجه به قانون اساسی یمن، قوانین خود را اجرا می کنند. حوثی ها در میان تعداد زیادی از همین قبائل دارای نفوذ هستند. رسانه ها، ازجمله رسانه های جمهوری اسلامی سعی دارند بر شیعه بودن حوثی ها تاکید کنند. آنها با آوردن کلمه «شیعه» پس از اسم «حوثی» تلاش می کنند جنگ در یمن را یک جنگ مذهبی از تقابل شیعه و سنی جلوه دهند. حال آنکه عقاید حوثی های زیدی به سنی ها نزدیک تر است تا به شیعه های اثنی عشری در ایران. حوثی ها عمدتا در شمال یمن زندگی می کنند. اسم «حوثی» از اسم خانواده ای که رهبری قبیله را بر عهده دارد می آید. در سال ۲۰۰۴، دولت یمن دستور دستگیری «حسین بدر الدین الحوثی»، رهبر مذهبی زیدی ها و عضو پارلمان یمن را به اتهام رهبری شورش حوثی ها و نمایش خشونت علیه اسرائیل و آمریکا صادر کرد که در این عملیات صدها تن دستگیر شدند. در همین موج سرکوب و دستگیری ها "الحوثی" و ده ها تن از طرفدارانش به قتل رسیدند. از آن پس، مبارزه حوثی ها شکل کامل نظامی به خود گرفت و علیه دولت مرکزی وارد عمل شدند. از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۰ شش جنگ پیاپی میان حوثی ها و قبائل حامی آنها روی داد. با این سابقه، حال می توان به صحنه کنونی در یمن بازگشت. در حال حاضر حوثی ها و متحدان آن که "کنگره ملی سراسری" به ریاست علی عبدالله صالح رئیس جمهور سابق یمن مطرح ترین آنهاست، علاوه بر تلاش برای تسلط کامل بر یمن، با گروه های مختلفی در یمن در حال جنگند که داعش نیز به آنها اضافه شده است. حزب اصلاح که ائتلافی از قبایل و گروههای مختلف از جمله اخوان المسلمین است، در جبهه مقابل، مطرح ترین قدرت در حال جنگ پراکنده با حوثی ها و کنگره ملی سراسری است. این نکته آشکار است که حوثی ها از جمهوری اسلامی کمک نظامی دریافت می کنند و تکذیب آن چه از جانب ایران و چه از جانب حوثی ها بی فایده است. جمهوری اسلامی که خود را نگران بالا گرفتن جنگ مذهبی در منطقه معرفی می کند می کوشد یمن را به خط مقدمی برای این جنگ تبدیل کند، با این امید که عربستان و ترکیه و شیخ نشین های خلیج فارس که همگی دارای اکثریت سنی هستند، خطر را حس کرده و به ایران نزدیک نشوند. اما این تاکتیک می تواند به ضد خود نیز تبدیل شود. یعنی ایران را به وسط معرکه ای بکشاند که سر نخ آن در دست امریکا و دیگر قدرت های جهانی است. یعنی تلاش برای راه اندازی جنگی مذهبی میان سنی ها و شیعه ها. سالها، عربستان با همین تاکتیک یمن را تبدیل به حیاط خلوت خود کرده بود، اما حالا ایران وارد این حیاط خلوت شده است. وبسایت ویکی لیکس اخیرا سند قابل توجهی را منتشر کرده است. این سند مربوط است به حملات هوایی عربستان به یمن در سال ۲۰۰۹ . در همین سند از قول سفیر آمریکا در یمن آمده که «منافع عربستان سعودی در این حمله برای حفاظت از مرزهایش است، یعنی ترس از این که ایران وارد حیاط خلوت عربستان شود، گرچه عواقب ناخواسته ای نیز برای عربستان وجود دارد: ۱) این احتمال قوی است که عربستان خود را درگیر یک جنگ پارتیزانی کند. ۲) دولت یمن حوثی ها را به جای القاعده دشمن اصلی خود فرض می کند، ۳) احتمال استفاده از سلاح های ارسالی توسط تروریست ها علیه خود عربستان وجود دارد. ۴) دعوت (تشویق) ایران به جنگ». عربستان نه رابطه خوبی با اخوان المسلمین (و در نتیجه ائتلاف الاصلاح) دارد و نه سر دوستی با حوثی ها. از طرفی دیگر همپیمان قدیمی اش ـ عبدالله صالح ـ در جنگ های اخیر از حوثی ها حمایت می کند که شاید تلاشی باشد برای به دست گرفتن دوباره قدرت. در این میان عربستان حمایت از «عبد ربه منصور هادی» و مداخله نظامی را انتخاب و حملات هوایی خود را با کمک متحدانش از ۲۵ مارس ۲۰۱۵ شروع کرده است. جنگی که بی شک دامان غیرنظامی های یمن را نیز خواهد گرفت. اکنون و بدنبال حمله هوایی عربستان سعودی و متحدانش به یمن، سازمان ملل و سایر سازمانهای کمک رسان کمکهای ارسالی به یمن را قطع کرده و نیروهای خود را از یمن خارج کرده اند. این درحالی است که حتی قبل از این بحران هم دو سوم جمعیت یمن نیازمند این کمکها بودند. به دنبال پیشقدم شدن عربستان برای سرکوب جنبش انقلابی یمن و تشکیل بک جبهه متحد از کشورهای اسلامی، ترکیه نیز بی درنگ حمایت خود را از این جبهه و دخالت نظامی در یمن اعلام کرد و اردوغان رئیس جمهور ترکیه در سخنانی تند و خشن به جمهوری اسلامی هشدار داد که در امور یمن دخالت نکند. او که میدانست بزودی راهی ایران خواهد شد، اضافه کرد: به ایران اجازه غلبه بر منطقه داده نخواهد شد. این سخنان نه با واکنش دولت روحانی که در انتظار رسیدن اردوغان به تهران و گفتگو با وی در پشت میز مذاکرات بود، که با واکنش مخالفان دولت که از هر بهانه ای برای مختل کردن سیاست تنش زدائی دولت روحانی استفاده می کنند قرار گرفت. اردوغان شاید جنگ در یمن را بهترین فرصت برای گسترش اتحاد کشورهای اسلامی با محوریت ترکیه دانسته و از آب خون آلود یمن بخواهد ماهی امپراطوری عثمانی را بگیرد. خوابی است طلائی، اما هنگام تناول این ماهی، ترکیه با تیغ های گیرکرده در گلو چه خواهد کرد؟ همچنان که باید دید جمهوری اسلامی از مرداب یک جنگ مذهبی در منطقه چگونه رهائی خواهد یافت؟
منابع:
http://www.middleeasteye.net/news/yemen-war-lifesaving-aid-blocked-airstrikes-663082369
http://rt.com/news/244325-facts-about-yemen-crisis/
https://wikileaks.org/plusd/cables/09SANAA2070_a.html#efmAB-AC8
|
راه توده 499 - 20 فروردین 1394