سرمقاله راه توده 503 "بسیج دانشجوئی" نامی تازه، با هدفی 30 ساله
|
هفته گذشته شماری از "دانشجویان بسیجی" دانشگاه امیرکبیر در برابر دفتر رئیس این دانشگاه تجمع کرده، نسبت به حضور فعالان "اصلاح طلب" در این دانشگاه و همچنین دعوت از هاشمی رفسنجانی برای سخنرانی اعتراض کردند. بنا به ادعای آنان ریاست دانشگاه با دعوت "عناصر فتنه" به دانشگاه محیط "علمی" را "سیاسی" کرده و مانع درس خواندن دانشجویان است. اینها البته کسانی هستند که خود بعنوان سهمیه و بورسیه وارد دانشگاه شده و از بسیج و سپاه حقوق میگیرند و وضع مالی و آینده شغلی و پستهای مدیریتی شان هم در صورت افتادن کامل قدرت به دست سپاه تضمین شده است. بنابراین، بیش از آنکه نگران محیط علمی و سیاسی شدن و نشدن دانشگاه باشند نگران آینده مدیریت و وعدههایی هستند که به خود و دیگران به آنها داده اند. اهل حزب بادند و فعلا جهت باد نامعلوم است. به همین دلیل شمارشان روزبروز کاهش مییابد و راضی کردن آنان به حضور در اینگونه تظاهرات برای فرماندهان سپاه و بسیج و باند مصباح یزدی خرج دارد. البته شعارها و پلاکاردهایی که فرماندهان بسیج دانشجویی دست این جمع داده بودند و تاکید با قاطعیت و بی چون و چرا براینکه "هاشمی رفسنجانی در این دانشگاه سخنرانی نخواهد کرد!" راه به جایی نبرد و چند روز بعد نیز هاشمی نیز با استقبال رئیس دانشگاه در دانشگاه امیرکبیر حضور یافت. همه اینها البته چیزی نیست جز وحشت از باخت در انتخابات آینده مجلس و خبرگان و نگرانی از نقش و اثرگذاری امثال هاشمی رفسنجانی در آن انتخابات. ولی در ورای این واقعیت لحظه ای، پدیدهای تاریخی نیز قابل مشاهده است. مخالفت با حضور هاشمی رفسنجانی در دانشگاه، ادامه تهدید به حضور حسن خمینی در مازندران است و این خود دنباله حمله با سنگ و چوب به علی مطهری در شیراز. آخری نماینده مجلس و فرزند آیت الله مطهری است و دیگری نوه امام و مسئول بیت وی و اولی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام. بدینسان دایره حذف حمایت کنندگان از انقلاب 57 که از حزب توده ایران و نیروهای مذهبی و ملی و دگراندیش آغاز شد، اکنون به فرزند رئیس شورای انقلاب و خانواده آیت الله خمینی و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام هم کشیده شده است. طی سی سال یک هسته محکم واپسگرا در جمهوری اسلامی شکل گرفته که میخواهد با هر پدیده و نشانه ای که بویی از گذشته انقلابی کشور را به یاد مردم می آورد مقابله کند. بسیجیان دانشگاه امیرکبیر و حمله کنندگان به علی مطهری و تهدیدکنندگان حسن خمینی وابسته به این هسته هستند. آنها جرات آنکه قدم از قدم بردارند نداشتند اگر چنین هسته ای پشتوانۀ آنان نبود. هستهای که امروز کاخ رهبری، قوه قضائیه، اکثریت مجلس، مدیران بانکها و صندوقهای قرض الحسنه، باشگاههای ورزشی، اسکلههای قاچاق، کارخانههای سابقا دولتی، شرکتهای توزیع کننده نفتی، قرارگاههای به اصطلاح سازندگی و حتی فرمانداری ها و بدنه وزارت اطلاعات و خلاصه همه کشور را در دست خود گرفته و نگران از دست دادن آنهاست. آنها سوار بر اشتباهات و خطاهایی شده اند که در طی 35 سال در کشور شکل گرفت و بزرگترین خطا آن بود که دوستان و مدافعان انقلاب حذف شدند و جامعه از نیروی پشتیبانی و انتقادی حاکمیت محروم شد. همانگونه که امروز با روزنامه نگاران و آزادیخواهان و نیروهای مستقل و ملی چنین می کنند. حذف امثال هاشمی رفسنجانی، علی مطهری، حسن خمینی، محمد خاتمی آخرین سنگرها را هم در برابر آنان بر می دارد و می توانند حصر موسوی و کروبی را نیز ابدی کنند. اهمیت آنچه امروز می گذرد در اینجا نیز هست.
|
راه توده 503 - 17 اردیبهشت 1394