دلائل پرشمار شدن مصاحبه های فرماندهان سپاه چیست؟ |
هفته گذشته سردار حسین سلامی، جانشین عزیز جعفری – فرمانده کل سپاه- با چهار سخنرانی و نطق و مصاحبه خبری در یک هفته، یعنی تقریبا هر روز کاری یک مصاحبه، رکورد جدیدی را در تاریخ نظامی ایران و شاید جهان بجای گذاشت. اینکه این مصاحبه ها تا چه اندازه با شایعات مربوط به کنار گذاشتن عزیز جعفری ارتباط دارد یا ندارد مورد بحث ما نیست. شمار مصاحبه و اظهارنظرها و دخالت های سرداران و نظامیان در همه امور کوچک و بزرگ کشور هر هفته به دهها سر می زند و سردار سلامی و جاه طلبی های شخصی وی در این زمینه عامل تعیین کننده نیست. چنانکه در همین هفته سردار جزایری فرمانده ناجا برعلیه حسن روحانی سخنرانی کرد، یا سردار جوانی عکس برگردان حسین شریعتمداری در سپاه پاسداران باز درباره فتنه نطق فرمود یا خود عزیز جعفری و سردار نقدی و سردار فضلی و انواع و اقسام دیگر سردارهای ریز و درشت در گوشه و کنار کشور و مطبوعات راجع به همه امور مملکتی غیر از آنچه به وظایف خود آنها مربوط می شود سخنرانی و مصاحبه کرده و می کنند. سردار سلامی در یکی از مصاحبه های خود این جمله قصار را بر زبان آورد که "تیم هستهای در صورت تهدید مجدد آمریکایی ها میز مذاکره را ترک و قضیه را به ما بسپارد." که معنایش آن است که سرداران سپاه ترک میز مذاکره را با سپرده شدن "قضیه" بدست آنها برابر می دانند! سپرده شدن نرخ دلار و قاچاق مواد مخدر و توزیع مشروبات الکلی و استخراج نفت و دخالت در ریز و درشت اقتصاد مملکت کافی نیست، میز مذاکره هم باید به آنها سپرده شود. و با چه بضاعت سیاسی و دیپلماتیک و نظامی می خواهند آن را هدایت کنند؟ با دیپلمات های کم سوادی نظیر سعید جلیلی یا نظامیان آلوده ای مانند سردار نقدی؟ این نمونه ای بود که نشان می دهد سرداران در مصاحبه های خود چه می گویند و چه انتظار و توقعاتی از دولت و مردم دارند. ولی مهمتر از سخنان سرداران دلائل حضور رسانه ای آنهاست که پرشمار است. نخستین دلیل حضور گسترده رسانه ای سرداران بلبشوی حکومتی ناشی از هشت سال حکومت بقول خودشان "یکدست" آقایان احمدی نژاد و خامنه ای است. آنقدر در این هشت سال کشور دچار خرابی و بلبشو و پریشانی شده است که بدین سادگی نمی توان بر آن غلبه کرد. نتیجه این هرج و مرج و فساد و انحطاط مانند همه تاریخ افزایش مدعیان قدرت و حکومت شده است. دلیل دوم به مبارزه ای که اتفاقا برای محدود کردن سرداران و سپاه و کوتاه کردن دست آنان از اقتصاد و سیاست در کشور در دوران روحانی آغاز شده باز می گردد. یعنی رکورد نطق و سخنرانی و اظهار نظر و تعیین تکلیف برای حکومت و مردم که سرداران و سپاهیان در ماه های اخیر از خود بجای گذاشته اند ناشی از نگرانی از سیاست های دولت روحانی و خطر کاهش نقش و نفوذ آنان نیز هست. دلیل سوم به وجهه منفی باز می گردد که سرداران و نظامیان در سال های اخیر بعنوان کارشناس بهای یورو و دلار و خبره در میزان پورسانتاژ قراردادها و سود واردات و شبکه صادرات مواد مخدر و مشابه آن بدست آورده اند و بنوعی به رقیب صنعتگران، پیمانکاران، واردکنندگان و حتی قاچاقچی ها تبدیل شده اند. اینان با سخنرانی درباره ریز و درشت مسائل کشوری از زیر زمین گرفته تا دریا و هوا و فضا می خواهند بگویند تنها کارشناس و خبره طلا و دلار و سود قاچاق آنها در بازارهای جهانی نیستند بلکه برای دیگر امور کشوری هم نظر دارند. بالاخره دلیل چهارم به جاه طلبی های شخصی و رقابت ها و همچشمی های میان آنان باز می گردد. وحدت میان نظامیان و سرداران ظاهری، و رقابت میان آنان عمیق است و این جریان در آینده تشدید هم می شود چرا که یا وضعیت کشور رو به سامان می رود که در اینصورت رقابت و اختلاف میان سرداران که چشم انداز قدرت از آنها دور می شود افزایش می یابد. یا اینکه نابسامانی غلبه می کند که این نابسامانی خود منشاء بروز اختلاف های تازه میان آنان می شود چرا که همه آنان اساسا فاقد راه حل پایدار برای مسائل کشور ما هستند، راه حلی که بتواند انسجامی لااقل میان خود این مدعیان قدرت و حکومت بوجود آورد. در کشورهایی که در آنها نظم اجتماعی و اقتصادی نسبتا مستحکم و پابرجا و رهبری با کفایتی وجود دارد، سیاستمداران منتخب مردم سخن می گویند و سیاست ها را تنظیم و تدوین می کنند و نظامیان مجری دستورات و فرامین و حافظ مرزهای کشور هستند. در کشور ما که فاقد این دو است، نظامیان و سرداران روزی چند بار مصاحبه و برای سیاستمداران تعیین تکلیف می کنند.
|
راه توده 503 - 17 اردیبهشت 1394