راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

روزولت- استالین- چرچیل

اینگونه سخن گفتند!

والنتین برژکوف (مترجم استالین در کنفرانس)- 3

 

کتاب کوچک خاطرات مترجم استالین در کنفرانس تهران، از نادرترین کتاب هائی است که دشوار بتوان نسخه ای از آن را به آسانی پیدا کرد. این کتاب را ما در اختیار داشتیم و باز انتشار آن از همت های به یادماندنی راه توده است. کنفرانس تهران، مهم ترین کنفرانس مرتبط با جنگ دوم جهانی بود. حضور رهبر اتحاد شوروی وقت "استالین"، رئیس جمهور با حسن نیت امریکا "روزولت" که بدون چرخ دستی قادر به حرکت نبود، و معروف ترین نخست وزیر انگلستان "چرچیل" در تهران حادثه کوچکی نبود همچنان که شرح آنچه در پشت درهای بسته این کنفرانس روی داد کوچک نبود. این کنفرانس پس از سقوط رضاشاه و خروج وی از ایران و جمع کردن بساط نازی های آلمان که مانند موریانه در ایران رخنه کرده و می رفتند تا ایران را به پشت جبهه جنگ برای هیتلر تبدیل کنند تشکیل شد. توصیه ما اینست که این خاطرات را بعنوان یک رویداد تاریخی بخوانید. نکاتی در این گزارش مورد اشاره قرار میگیرد که شامل حال همه مذاکرات بسیار مهم می شود. مانند رازداری و منتشر نشدن همه گفتگوهائی که بی پرده و در پشت درهای بسته گفته می شوند. مقایسه کنید این اشارات را با مذاکرات جاری اتمی با ایران  و آنچه پشت درهای بسته انجام می شود و عده ای در ایران به دولت فشار می آورند که آن ها را فاش کند. یعنی خلاف همه عرف دیپلماتیک عمل کرده و اجازه به عدم تعهد بقیه برای راز داری بدهد و مثلا اجازه بدهد اسرائیل از ریز مذاکرات مطلع شود!

 

 

پشت میز مذاکره

 

جلسات عمومی کنفرانس درتالار بزرگی که به سبک "آسپیر" آرایش شده بود تشکیل می شد. در وسط تالار میز گرد بزرگی پوشیده با پارچه ای به رنگ بژ قرار داشت. در اطراف آن صندلی های راحتی با ابرایشم راه راه که دسته های آن ها چوب ماهون بود چیده شده بود. در وسط میز، پایه ای با پرچم های دولتی سه قدرت شرکت کننده در کنفرانس قرار داشت. روبروی هر صندلی راحتی یک دفتر یادداشت و یک مداد نیز چیده بودند. سران هیات های نمایندگی و مترجم ها نزدیک میز نشسته بودند. سایر اعضای هیات های نمایندگی و پرسنل فنی روی صندلی ها جای گرفته بودند.

نخستین جلسه عمومی در ساعت 16 روز 28 نوامبر شروع شد و سه ساعت و نیم طول کشید. اجلاس را روزولت رئیس جمهور امریکا افتتاح کرد. او طی سخنانی گفت:

-  من، چون از بقیه سران دول حاضر در این کنفرانس جوان تر هستم، به خود اجازه می دهم پیش از آنها سخن بگویم. می خواهم به اعضای این کنفرانس که اعضای یک خانواده جدید هستند و اطراف این میز نشسته اند اطمینان بدهم که ما همه با یک هدف در اینجا جمع شده ایم و آن این که هرچه زودتر بر فاشیسم غلبه کرده و در جنگی که به جهان تحمیل شده پیروز شویم. ما قصد نداریم همه آنچه که در اینجا گفته خواهد شد را منتشر کنیم، اما با یکدیگر مثل دوستان، بی پرده و صمیمانه سخن خواهیم گفت.

تعهد متقابل شرکت کنندگان کنفرانس، دراین باره که هر آنچه در آن گفته شود منتشر نخواهد شد، زمینه را برای تبادل نظر آزاد و بی پرده آماده ساخت و به هر یک از طرفین کمک کرد تا بهتر و صریح تر با مواضع طرف مقابل آشنا شود. همچنین، زمینه را فراهم ساخت تا با وجود تفاوت های بنیادین میان نظام های اجتماعی و سیاسی اتحاد شوروی از یکسو و ایالات متحده و انگلستان از سوی دیگر، به حسن تفاهم و همکاری نتیجه بخش در مبارزه علیه دشمن مشترک برسند و اتحاد ضد هیتلری را مستحکم کنند. رئیس جمهور امریکا در ادامه سخنانش پیرامون ترتیب کار کنفرانس اعلام کرد که ستاد نظامی هیات های نمایندگی می توانند مسائل نظامی را جداگانه بررسی کنند و هیات های نمایندگی بصورت همزمان بر سر مسائلی مانند نظام جهانی، پس از جنگ مذاکره کنند. روزولت در خاتمه سخنانش گفت:

- فکر می کنم نتیجه این دیدار موفقیت آمیز خواهد بود و سه کشوری که علیه فاشیسم هیتلری متحد شده اند دراین کنفرانس بتوانند پایه های تحکیم اتحاد را برای نسل های آینده نیز فراهم کنند.

او سپس رو کرد به چرچیل و استالین و از آنها سئوال کرد که قبل از آغاز مذاکرات تمایل دارند سخنانی در باره اهمیت این دیدار برای تمام بشریت سخن بگویند؟

چرچیل بلافاصله دست راست خود را بعلامت اجازه سخن بلند کرد و سپس، برای بلند شدن، روی صندلی راحتی خود چند بار جابجا شد تا توانست برای هیکل سنگین خود جا پیدا کند. درحالیکه بسیار همآهنگ و واضح سخن می گفت، کلمات را مانند بنائی که آجر پس از آجر می چیند تا دیوار را بالا ببرد ادا کرد. در فاصله ای که مترجم سخنان او را به روسی ترجمه می کرد نیز لب هایش حرکت می کرد. گوئی جمله ای را که بعدا می خواست با صدای بلند بگوید، ابتدا یکبار برای خودش تکرار می کرد. چنان که گوئی برای باطن خود سخن می گوید. مترجم که آخرین جمله را به پایان می برد، چرچیل با اطمینان از اینکه کلمات مناسب را پیدا کرده، این بار با صدای بلند آنچه را قبلا برای خود زمزمه کرده بود برای حاضران تکرار می کرد. با صدای بلند و مانند یک ناطق حرفه ای سخن می گفت. این جملات او از آن سخنرانی ثبت شد:  "شاید این دیدار مظهر بزرگترین تمرکز قوای جهان، در تاریخ بشر باشد. حل و فصل مهم ترین مسائل برای کوتاه کردن هرچه زودتر جنگ و رسیدن به پیروزی. سرنوشت آینده بشریت اکنون در دست های ماست. من ادعا می کنم که برای خدمتی تاریخی به بشریت دراینجا جمع شده ایم."

سپس، پیش از آنکه روی صندلی اش بنشیند، چند ثانیه ای با نگاهی نافذ همه حاضران را برانداز کرد تا از تاثیر سخنانش مطمئن شود.

استالین بسیار خونسرد و بی آنکه از جای خود بلند شود، شروع به سخن کرد. بلافاصله سکوت مطلق در سالن کنفرانس حاکم شد. شاید به این علت که اکثریت حاضران در کنفرانس برای نخستین بار صدای استالین را می شنیدند و شاید هم به این دلیل که استالین بسیار خفیف و شمرده سخن می گفت. او بسیار کوتاه و بدون حاشیه پردازی گفت:

-  با سلام به همه حاضران در این کنفرانس، می خواهم چند تذکر بدهم. فکر می کنم تاریخ با ماست. قوای عظیم و امکانات عظیمی در اختیار ماست. شخصا امیدوارم تمام تدابیر ممکنه را بتوانیم اتخاذ کنیم تا در چارچوب همکاری مشترک، از امکانات عظیمی بهره گیری کنیم که ملت های ما در اختیارمان گذاشته اند. و اکنون بیائید کارمان را شروع کنیم.

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده 506 - 7  خرداد 1394

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت