پیام و انگیزه

نامه احمدی نژاد

به اوباما

هفته گذشته محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور سابق، نامه ای به اوباما، رئیس جمهور امریکا، فرستاد و در آن با اشاره به توقیف دو میلیارد دلار از دارایی‌های ایران در امریکا نوشت:

 "ملت ایران انتظار دارد، این مورد خاص ... توسط جناب عالی و به سرعت مرتفع شده ... منابع به طور کامل مسترد و خسارات وارده نیز جبران شود".

امروز البته نکته پنهانی نیست که این دو میلیارد دلار توسط دولت احمدی نژاد به شکل اوراق بهادار در امریکا خریداری شده و بعدها نیز ماهها امکان خروج آن از امریکا وجود داشت و دولت احمدی نژاد اقدامی برای خروج آن انجام نداد و دولت روحانی نیز در این زمینه شکایتی را تسلیم مقامات قضایی ایران کرده است.

بحث ولی در این نیست. بحث درباره سکوت رسانه های جناح راست که برای یک دستمال قیصریه را به اتش می کشند ولی در این مورد سکوت را ترجیح داده اند هم نیست چرا که این خود جزیی از سناریویی است برای انتخابات آینده. بحث در دلایل نوشتن این نامه از سوی احمدی نژاد است. موضوع توقیف دو میلیارد دلار اموال ایران در امریکا موضوعی نیست که احمدی نژاد در آن برگ برنده و دست بالا داشته باشد و بخواهد با یادآوری آن با دولت روحانی مقابله کند. بنابراین دلایل نوشتن این نامه در جایی دیگر است. احمدی نژاد با نامه به اوباما در واقع می خواهد بگوید که من می توانم مشکل رابطه با امریکا را حل کنم. روحانی یا جرات ندارد یا به او اجازه نمی دهند ولی من هم جرات دارم و به من اجازه می دهند. قدرت با روحانی کنار نمی اید ولی با من کنار می اید. سکوت جناح راست درباره نامه احمدی نژاد و موج حمله و ناسزا به روحانی هم در جهت تقویت این پیام است : رابطه با امریکا را به روحانی اجازه نمی دهند ولی به احمدی نژاد اجازه خواهند داد.

این خلاصه پیام نامه احمدی نژاد است و خط مشی آینده وی را در صورت حضور در انتخابات نشان می دهد. یعنی حل مشکل رابطه ایران و امریکا. برخلاف کسانی که تصور می کنند احمدی نژاد با کوشش برای جمع کردن آرای حاشیه نشین ها به میدان خواهد امد، این بار چنین نیست، یا هدف اصلی نیست. این بار طبقه متوسط هدف احمدی نژاد است و ساده نگری هایی که درباره حل شدن همه مشکلات ایران در صورت برقراری رابطه با امریکا در میان این طبقه تبلیغ می شود. نامه احمدی نژاد به اوباما نشان می دهد که وی می خواهد این بار بر روی این ساده نگری سوار شود. بازگشت دوباره اسفندیار مشایی هم در همین سمت جذب اقشار متوسط است. حضور احمدی نژاد در اینصورت می تواند وسیله ای باشد برای شکستن آرای حسن روحانی تا نامزد مورد نظر جناح راست برنده انتخابات شود.

دوقلوی احمدی نژاد و مشایی گزینه مناسبی برای همه کسانی است که تصور می کنند رابطه با امریکا حلال همه مشکلات ایران است. حکومت هم در جهت دامن زدن به همین ساده نگری دست احمدی نژاد را باز گذاشته است. ولی این تنها یکی از سناریوهای انتخابات آینده است. احمدی نژاد دارد بخت خود را بدینسان آزمایش می کند و جناح راست هم به احمدی نژاد همچون یک مهره می نگرد نه به عنوان کسی که بتواند یک بار دیگر رئیس جمهور ایران باشد. اکنون باید دید تا انتخابات اوضاع به چه شکل پیش می رود و جناح راست و احمدی نژاد راهبرد انتخاباتی خود را به چه شکل تدوین می کنند. ولی راهبرد آنان هر چه باشد، هر قدر بیشتر جبهه تحولات راه را بر ساده نگری ها و ساده بینی ها ببندد و مردم را بیشتر با عمق دشواری ها آشنا کند، راه به همان اندازه بیشتر بر امثال احمدی نژاد و جناح راست حکومتی برای انحراف مردم و قبضه ریاست جمهوری بسته تر خواهد شد.   

        پیج فیسبوک راه توده