ادامه ساختار دلالی و تجاری اقتصاد ایران یعنی انفجار و انقلاب
|
بارها اعلام شده كه علت اصلی مشكلات اقتصادی از جمله گرانی، تورم، ناپایداری بنگاه های تولیدی و... "خرابی ساختار اقتصادی" ایران است – كه دقیقا درست است- ولی با كمال تاسف عمدا و یا سهوا چیزی در باره محتوای این" ساختار اقتصادی معیوب" گفته نمی شود. یعنی نمی گویند که "اقتصاد دلالی و بازاری بجای اقتصاد تولیدی" مشكل ساختاری اقتصاد ایران است. - اول اینكه این مشكل (ساختاری) نه تنها مشكل كشور ایران بلكه تمام كشورهای باصطلاح "جهان سوم" است. - دوم اینكه این مشكل نه تنها مشكل ایران در جمهوری اسلامی است، بلكه مشكل ایران در نظام شاهنشاهی نیز بود و اصلا انقلاب بهمن 57 برای همین تغییر ساختار صورت گرفت که به قدرت رسیدگان جدید مانع شدند.
اقتصاد دلالی چه می گوید؟
می گوید ما نیاز به تولید نداریم، ما می توانیم نفت، مس، قلع، قهوه، پنبه، شكر و.... تولیدی از معادن و..... خودمان را به كشورهای پیشرفته صنعتی صادر كنیم و به جای آنها كالاهای ساخته شده آنها- ماشین، پارچه، میوه و از شیر مرغ تا جان آدمی زاد را وارد كنیم و مصرف كنیم. (این عین جملاتی است که آقای باهنر، نایب رئیس مجلس نهم درجریان تبلیغات پیش انتخاباتی مجلس پنجم رسما گفت و در مطبوعات وقت نیز منتشر شد. حالا ایشان با همین تفکر می خواهد نامزد انتخابات ریاست جمهوری 96 نیز بشود! حمایت از دولت احمدی نژاد کم بود، حالا می خواهند ادامه هم بدهند.)
چنانچه می دانیم اقتصاد استعماری است كه باعث عقب افتادگی اقتصادی،اجتماعی، فرهنگی و......... كشورهای "جهان سوم" شده است. بنابراین، مفهوم "خرابی ساختار اقتصادی" جز همین اقتصادی نیست که متکی به تجارت و دلالی است. در تمام كشورهای پیشرفته جهان بدون توجه به نوع سیستم اقتصادی- اقتصاد سرمایه داری، اقتصاد سوسیالیستی، اقتصاد مختلط – تولید كنندگان (بجای دلالان) حرف اول و نهایی را می زنند. اگر دولت روحانی نتواند این ساختار را بهم بزند و اقتصاد تولیدی را جانشین اقتصادی دلالی و تجاری کند، آینده ای سیاه تر از وضع کنونی در انتظار مملکت است و با توجه به آمار و ارقامی که از آسیب های اجتماعی و بحران و فقر اجتماعی و اقتصادی داریم باید رفت به سمت یک انقلاب دیگر. انقلابی که به سادگی و آسانی انقلاب 57 نیست و ای بسا به قیمت جنگ داخلی و تجزیه بخش هائی از خاک ایران تمام شود. می توان علل و عوامل مهم مشكلات اقتصادی از جمله ركود و تعطیلی كارخانجات و بنگاه تولیدی، گرانی، بیكاری، فقر، اعتیاد، فحشا و..... در جمهوری اسلامی را بصورت زیر دید:
- واردات لگام گسیخته و واردات بی رویه: واردات بی رویه- یعنی تولیداتی كه در داخل صورت می گیرد ولی باز هم وارد می شود - بزرگترین مشكل ساختاری اقتصاد ایران می باشد. این واردات باعث پر شدن بازار از كالا های خارجی و در نتیجه عدم فروش تولیدات داخلی، تولیدات كارخانه ها، بنگاه های تولیدی، موسسات كشاورزی و ..... را باعث می شود. ابتدا كارخانه ها و مراكز تولیدی با كاهش فروش، عدم فروش كامل و در نهایت با ركود و تعطیلی موقت و سپس دائم و در نتیجه بیكار شدن كارگران همان كارخانه ها و مراكز تولیدی و خدماتی كه در رابطه با آنها هستند می شوند. - بیكاری یعنی فقر، فقر یعنی انواع مفاسد اجتماعی. - عدم تولید یعنی گرانی( علت اصلی گرانی كاهش تولید در جامعه می باشد) - عدم كنترل مواد اولیه تولید از یك طرف و كنترل قیمت ها توسط دولت از طرف دیگر: كنترل قیمت ها و پائین نگهداشتن قیمت محصولات توسط دولت بدون كنترل قیمت محصولات مواد اولیه باعث نابودی تولید كنندگان می شود. بهترین مثال در این مورد پائین نگهداشتن قیمت گوشت مرغ توسط دولت در بازار و عدم كنترل قیمت دان مرغ ( گندم، ذرت، پودر ماهی و...) است. - مدیریت بنگاه های تولیدی : با توجه به اینكه تولیدات صنعتی و كشاورزی كنونی چه در ایران و چه در جهان با گذشته قابل مقایسه نیست، لازم است اداره كنندگان و مدیران بنگاه های تولیدی- چه بخش دولتی و عمومی، چه بخش خصوصی و چه بخش تعاونی- از دانش جدید علمی در هر رشته تولیدی بر خوردار باشند و گرنه تولید چه از نظر كمیت و چه از نظر كیفیت نمی تواند قابل عرضه به بازار داخلی و نیز بازار خارجی باشد.
|
شماره 566 راه توده - 11 شهریور ماه 1395