گزارش دریافتی مراسم یادبود دکتر بنی طرفی با سخنرانی پیمان و عموئی
|
خدمت رفقای راه توده! من در مراسم یاد بود دکتر بنی طرفی حضور داشتم و این چکیده ایست از آنچه در این مراسم شاهد بودم و شنیدم. متاسفانه امکان ضبط و یادداشت برداری نداشتم و آنجچه به یادم مانده است را می نویسم. این مراسم سه سخنران برجسته داشت. دکتر پیمان، رسول مهربان و محمد علی عموئی. عده ای چپ رو هم بودند که بر خلاف سخنان متین و منطبق با شرایط توسط دکتر پیمان و رفیق عموئی حرف هائی زدند که خود به خود با بی محلی جمعیت حاضر همراه شد. حرف هائی که ظرف زمان و مکان را در نظر نداشت و خلاف برگزاری بی مزاحمت امنیتی حکومت بود. مراسم ساعت 3 بعد از ظهر و با حضور چند صد نفر بدون هیچ نوع مانع حکومتی پس از اعلام یک دقیقه سکوت و سپس با سرود "پائیز" آمد آغاز و با آوار "مرغ سحر" خاتمه یافت.
دکتر پیمان در سخنرانی خود با استناد به آیه ای از قران استدلال کرد که همه انسانهایی که در راه آزادی بشر وعدالت اجتماعی مبارزه می کنند ارزشی همسان دارند و گفت افتخار می کنم که بخشی از عمرم را در کنار انسان مبارزی چون دکتر بنی طرفی در زندان و در دانشگاه گذراندم. البته این اواخر به دلیل بیماری من ایشان را در منزلشان ملاقات می کردم. دکتر بنی طرفی نماینده بارز گروهی بود که اتحاد را هدفی مشترک می دید و هرگز بحثی با هدف تحمیل بینشش نشنیدم.
سخنران دیگر؛ رفیق عموئی بود که او نیز از خاطراتش با دکتر بی طرف در زندان برازجان گفت. ایشان گفت که دکتر بنی طرف پس مدتی که افسران توده ای به آنجا تبعید شده بودند به این دژ فاقد امکانات حتی بعنوان یک زندان معمولی منتقل شد. همه ما در آنجا به کمک هم سرویس بهداشتی و حمام ساختیم و حتی اتاق ساختیم. بنی طرفی به محض رسیدن به زندان برازجان اعلام همکاری و همراهی با بقیه زندانیان کرد. من در آن زمان مشغول ترجمه کتاب "افسران آزادیخواه" بودم و بنی طرفی ویراستاری آن را بر عهده گرفت. این ترجمه در دو جلد آماده شده بود. پس از انقلاب که از زندان بیرون آمدیم، نیمی از این کتاب را چاپ سفید دیدم. این نیمه دوم کتاب بود. این کتاب هنوز چاپ رسمی نشده است. بنی طرفی و حدود ده نفر از همراهانش از جمله کسانی بودند که پس از کودتای 28 مرداد و سرکوب حزب و جنش ملی دوران مصدق تشکیلاتی به هواداری از حزب توده ایران بوجود آوردند که البته این گروه بعدها دستگیر شدند. من دراینجا می خواهم بگویم که آندیشه حزب در هر نسل جایگاهی برای خود پیدا می کند. برای مثال تا وقتی ما در زندان شاه بودیم هر چند سال یکبار جمعی را بعنوان هواداران فعال حزب توده ایران دستگیر کرده و به زندان می آوردند. از جمله آنها، دکتر هوشنگ تیزابی بود.
|
شماره 548 راه توده - 2 اردیبهشت ماه 1395