همسوئی راستگرایان اصلاح طلب با اصولگرایان
|
در هفته های اخیر برخی از روزنامههای دست راستی اصولگرا و اصلاح طلب به گمانه زنی درباره نظر روسیه و "پوتین" درباره انتخابات آینده ریاست جمهوری در ایران پرداختند و کشف کردند که نظر پوتین به "قالیباف" یا "جلیلی" است. اینکه اینان چگونه به مغز پوتین راه یافتند و نظر وی را کشف کردند نمیدانیم. این را که از کشف نظر "آقا" چطور به کشف نظر "پوتین" رسیدند را هم نمیدانیم. این را که اساسا پوتین چهرههایی بنام قالیباف یا جلیلی را در ایران میشناسد که بخواهد نظرش به آنها باشد یا نباشد را هم نمیدانیم. ولی میتوانیم درباره دلایل انتشار این گمانه زنیها در نشریات "اصولگرا" و "اصلاح طلبان" دست راستی که بسیار شبیه و یا الگوبرداری شده از مطبوعات امریکا در باره نقش پوتین در انتخاب ترامپ است ارزیابی و دیدگاه خود را داشته باشیم. اینکه چرا اصولگرایان نظر پوتین را متوجه خود میدانند روشن است. آنها از یکسو امیدشان را به پیروزی در انتخابات از داخل کشور از دست دادهاند. ولی سمت و سوی انتخابات در جهان را درجهت پیروزی نامزدهای طرفدار همکاری با روسیه میدانند. از سوی دیگر چندی بعد دونالد ترامپ در امریکا بر سر کار میاید و احتمالا مناسبات میان امریکا و روسیه، لااقل برای یک دوره، رو به بهبود میرود. دوستی با روسیه در این شرایط کلیدی است برای دوستی با امریکا! بنابراین اصولگرایان با اعلام اینکه طرفدار نزدیکی با روسیه هستند یا نظر پوتین با آنهاست در واقع به مردم میخواهند پیام دهند که کلید بهبود مناسبات ایران و امریکای ترامپ در دست اصولگرایان است. روسیه و پوتین آنها را به امریکا وصل خواهد کرد. شعارهایی که علیه امریکا میدهند و کارشکنیهایی هم که بر سر برجام میکنند به همین دلیل است. هیچ صداقت و هیچ "انقلابی" گری در پشت آن نیست. فقط میخواهند نشان دهند که مسئله اصلی ایران رابطه با امریکاست و روحانی قادر به حل آن نیست. ما اصولگرایان باید سر کار بیاییم تا این کار انجام شود و اکنون می توانیم با یک تیر دو نشان بزنیم : هم رابطه مان را با روسیه خوب کنیم و هم با امریکا. این خطی است که بنظر میرسد اصولگرایان میخواهند تا انتخابات ریاست جمهوری بر روی آن مانوور زیادی انجام دهند. ولی چرا اصلاح طلبان دست راستی همسو با راستهای اصولگرا همین خط را تعقیب میکنند؟ دنبال دلایل خیلی عجیب و پیچیدهای نباید گشت! مهمترین دلیل وحدت منافع پایهای است که بین نیروهای راست اعم از اصولگرا و اصلاح طلب وجود دارد که گاه و شاید غالبا به طور ناخودآگاه عمل میکند. دلیل دوم کم اطلاعی جناح دست راستی اصلاح طلبان است. اینان نه از مردم ایران شناخت درستی دارند، نه از شرایط جهان. تصور میکنند که مردم ایران همه ضد روسیه هستند و اگر معلوم شود روسیه طرفدار اصولگرایان است مردم هجوم میبرند و به نامزد اصلاح طلبان رای میدهند. نمیدانند که مردم از همه سیاستمداران جهان سیاستمدارتر هستند. دوست و دشمن دائمی ندارند، فقط منافع دارند. مردم مغزشان که مانند مغز آنها منجمد نیست که چرخشهای حوادث را برای مدت طولانی درک نکنند و تصوری از منافع خود بدست نیاورند. به آن چیزی که تصور میکنند در این لحظه به نفع خودشان و فرزندانشان و کشورشان است میچرخند. نه امریکا برایشان مهم است، نه روسیه و نه هیچ جای دیگر. "اصلاح طلبان" دست راستی از شرایط جهان هم شناخت درستی ندارند. هنوز در دوران ماقبل ترامپ زندگی میکنند و تصور میکنند که برای جلب محبت امریکا همچنان باید از وصیت نامه پترکبیر و معاهده ترکمانچای و نفت شمال صحبت کرد. امریکا در چارچوب راهبرد تازه جهانی خود به تنش زدایی، ولو موقت، با روسیه نیاز دارد یا لااقل می خواهد از آن به عنوان برگی در مناسبات جهانی بهره گیرد. در این شرایط رابطه با روسیه دیگر دیواری دربرابر رابطه با امریکا نیست، پلی است بر روی این رابطه. ایران و امریکا را روسیه می تواند آشتی دهد و این از نظر سیاسی و امنیتی به نفع هر سه است اگر امریکاییها در ادعاهای خود درباره نگرانی امنیتی از جانب ایران حداقلی از صداقت را داشته باشند. از این جهت اصولگرایان ذهن بازتری از اصلاح طلبان دست راستی برای فهمیدن چرخشهای اوضاع و منافع خود دارند. مشکل "اصولگرایان" در جایی دیگر و در استراتژی آنهاست یعنی تلاش بیهوده و بیفرجام برای حذف مردم از صحنه به منظور حفظ یک نظم اقتصادی و اجتماعی محدود و بیچشم انداز؛ نظمی که باید براساس تجارت و فروش نفت و معادن و ریختن بخش عمده درآمد آن به جیب "اصولگرایان" به حیات خود ادامه دهد. اینان می خواهند از مردم ایران برای حفظ و ادامه چنین نظمی اول رای بگیرند و بعد آنها را حذف کنند!
به تلگرام راه توده بپونديد: https://telegram.me/rahetudeh
|
شماره 579 راه توده - 25 آذر ماه 1395