ترکیه فرفره ای که دور خود می چرخد
|
سالها ترکیه را در ایران یک الگوی موفق توسعه می دانستند. ترکیه در زمان جنگ ایران و عراق از هر دو طرف حداکثر سود را برد. ترکیه عضو پیمان ناتو است و در تمام تجاوزات این پیمان نقش غیر مستقیم و در جنگ سوریه نقش مستقیم داشته و در عین حال میزبان پایگاه اینجرلیک است که مطمئناً برای گسترش صلح و دوستی در منطقه ایجاد نشده است. هم اکنون در افغانستان نیز سرباز دارد. ترکیه به کشور مستقل قبرس به بهانه حمایت از همزبان های خود، تجاوز نظامی کرده و هنوز هم در آنجا نیرو دارد و البته با غمض عین هم پیمانان غربی خود که برای موارد مشابه در این زمینه، خیلی حساس هستند! ترکیه یکی از عزیز کرده های امپریالیزم در منطقه است. ترکیه ارتش خود را وارد خاک عراق و سوریه کرده است. دموکراسی در ترکیه که حلقه محاصره آن در زمان ریاست جمهوری اردوغان گام به گام و به بهانه های مختلف (از جمله کودتای نظامی ماه جولای) تنگ تر می شود، هرگز شامل حال 17 میلیون کرد این کشور نه بوده و نه شده و همیشه آن بخش از ترکیه شرایط جنگی حکمفرما بوده است. با این تفاصیل آیا راه رشد اقتصادی ترکیه که عمدتا متکی به ساختمان سازی و توریسم و باج گیری برای انتقال نفت به اروپا میتوانست و یا می تواند تقلید پذیر باشد و یا اینکه باید در پیوند با سایر تحولات منطقه به آن نگاه کرد؟ مثلاً ایا بدون انقلاب ایران و جنگ ایران و عراق، ترکیه میتوانست جایگاهی در منطقه پیدا کند؟ آیا بد بختی دو کشور ایران و عراق و خوشبختی ترکیه، باهم پیوند دیالکتیکی ندارند و وجود این دو لازم و ملزوم یکدیگر نشدند؟ ترکیه در دوران ریاست جمهوری اردوغان و حتی از زمان به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه در پی بدست گرفتن رهبری جهان اسلام بر آمد و مخالفت های ظاهری و ارتباط تنگاتنگ اما غیر علنی با اسرائیل در جهت پیشبرد این سیاست است. سیاستی که حمایت و حتی نقش در سازماندهی و تقویت آن نیز بخشی از آن شد. آیا مانورهای اخیر رئیس جمهور ترکیه برای ترمیم روابط تیره شده سیاسی و اقتصادی با روسیه می تواند منجر به مخالفت با امپریالیسم و اسرائیل شود؟ چنین تصوری یک خوش خیالی است، زیرا که اقتصاد آن از بن و ریشه بر پایه همکاری، تا حد وابستگی به غرب بنا شده است و بدین خاطر است که ترکیه در تمام تجاوزات غرب در منطقه مشارکت می کند که بارزترین نمونه آن حمایت از داعش و سازمان های همسو با داعش است. اگر غرب یا اسرائیل اراده کنند، چیزی از اقتصاد ترکیه باقی نمی ماند و اینرا اردوغان بهتر از هر کسی میداند. برخی مخالفت های ظاهریِ با اسرائیل و یا بدنبال کودتای نظامی ماه جولای برخی اظهارات تند اردوغان خطاب به رهبران امریکا را تنها می توان جنگ زرگری نامید. ترکیه همچنان سپر دفاعی ناتوست. اینکه در صورت احتمال تضعیف ناتو و تشديد تضاد منافع اروپا و امریکا در دوران ریاست جمهوری ترامپ موقعیت ترکیه چگونه خواهد شد، امریست مربوط به آینده و مانورها رئیس جمهور ترکیه و یا حتی تغییر مهم سیاسی تا حد باقی ماندن حزب عدالت و توسعه در قدرت اما سلب قدرت از اردوغان. او سیاستمداری است بی ثبات اما دارای توان انواع مانورها و به همین دلیل باید دید برای آن دوران چه مانورهائی در آستین دارد. آیا در ترکیه نیروهای قشری و اقتدارگرا وجود دارند؟ اگر جواب مثبت است چگونه است که در ایران این قدرت ها توانسته اند در حاکمیت دست بالا را داشته باشند اما در ترکیه هنوز نتوانسته اند؟ پاسخ به سئوال باز میگردد به بازشناسی تاریخ متلاشی شدن امپراطوری عثمانی، نزدیکی جغرافیائی ترکیه به اروپا و پیوندی که این کشور با ناتو و اروپا دارد. به همین دلائل ترکیه همیشه نقش اسب تراوای اسلامگرائی در منطقه را ایفاء کرده است و آنجا که باید این اسب را به اصطبل باز گرداند، سوارکاران دیگری در ترکیه چنین خواهند کرد و قدرت را بدست خواهند گرفت.
تلگرام راه توده: https://telegram.me/rahetudeh
|
شماره 579 راه توده - 25 آذر ماه 1395