رفیقدوست - 7 دو نوع رهبری فردی یا شورائی تا آخرین لحظه نظر آقای خمینی بود
این بخش پایانی خلاصه برداری از کتاب خاطرات محسن رفیقدوست است که می خوانید. در این بخش با گوشه هایی از ماجرای سفر مک فارلن به ایران، معامله دریافت موشک "تاو" در برابر حذف حزب توده ایران از صحنه سیاسی انقلاب، تاکید آیت الله خمینی بر دو نوع رهبری فردی و شورائی تا پیش از درگذشت، و نکته ظریفی درباره املاک بهائی ها و املاک بهائیت را می خوانید. همچنین با انتخاب روحانیونی برای تجدید نظر در قانون اساسی از میان روحانیت مبارز که تمامی آنها در دوران رهبری آقای خامنه ای کنار گذاشته شده و در انزوا قرار گرفتند. رفیقدوست سرانجام با یک پرونده مالی – بانکی بزرگ (اختلاس) از صحنه کنار رفت. در این پرونده فردی بنام فاضل خداداد اعدام شد و رفیقدوست و برادرش در امان ماندند.
|
- شاید بخش زیادی از نزدیکی شیعه و سنی در لبنان به شخصیت و سابقه رفتار امام موسی صدر برگردد.
بله، همین طور است. هنری که سید حسن نصرالله داشت و خیلی عجیب بود این بود که مسیحی ها را هم به جمع خودش آورد. الان حزب الله طرفدار مسیحی خیلی دارد و با یک سوت نیروهایش می آیند. وقتی اسرائیل به جنوب لبنان حمله کرد و خانه های مردم را تخریب کرد، سید حسن نصرالله همه خانه ها را تعمیر کرد و نپرسید این خانه شیعه است یا سنی یا مسیحی. اگر به لبنان بروید، خانه های تعمیر شده زیادی را می بینید که متعلق به مسیحیان است.
- خانه سازی برای سپاه
من خدمت حضرت امام رفتم و گفتم که بچه های سپاه اکثرا از خانواده های طبقه پائین هستند و ما باید برای این ها خانه بسازیم. امام فرمودند: "مگر جایی داری؟" گفتم: "باغی هست که مربوط به بهایی ها بوده و مصادره شده و الان دست بنیاد است. شما این باغ را مرحمت کنید تا ما برای سپاهی ها تبدیل به خانه کنیم." امام فرمودند: "بروید بپرسید این باغ مال بهایی هاست یا مال بهائیت است." ما تحقیق کردیم. متوجه شدیم اسم آنجا، میان بهایی ها، مشرق الاذکار است. بهایی ها جایی به نام حظیره القدس داشتند. آنجا الان بزرگترین مجموعه مسکونی است.
ـ ساخت و ساز آنجا چقدر طول کشید؟
هنوز هم داخلش در حال ساخت و سازند. مثل اینکه تا الان نزدیک ده هزار واحد ساخته شده است.
ـ این ها را به فرماندهان و افراد خاص می دادید؟
نه، بر اساس اولویت ورود به سپاه و سابقه جبهه بود، تا وقتی که من بودم این طور بود.
ما در جنگ سه نوع عملیات داشتیم، عملیاتی که ارتش و سپاه در هم ادغام می شدند، اما این نوع چهارم بود. ارتش رسما در عملیات فاو نیآمد. چون عملیات را قبول نداشت. اما به دستور فرمانده کل قوا سه بخش ارتش به سپاه مامور شد: یکی 180 قبضه توپ از لشکرهای 81 و 92 که زیر فرماندهی لشکرهای ما درآمد، دیگر اینکه کل هوانیروز به سپاه مامور شد، بخشی از نیروی هوایی هم تحت امر فرماندهی سپاه قرار گرفت. ـ آقای فیروزآبادی و آقای روحانی به چه عنوان در جلسه جنگ حضور داشتند؟
آقای دکتر فیروزآبادی نماینده نخست وزیر و آقای دکتر روحانی هم رئیس کمیسیون دفاع مجلس و نماینده آقای هاشمی بود.
ـ در مراسم روز 13 آبان 1365 آیت الله هاشمی رفسنجانی طی سخنانی پرده از سفر مخفی مک فارلین برداشت. شما در این قضیه چه نقشی داشتید؟
من در مذاکرات دخالت نداشتم. فقط وقتی قرار شد موشک های تاو را بدهند، من آن ها را تحویل گرفتم. ـ کجا تحویل گرفتید؟ وقتی به من گفتند که این محموله تاو را تحویل بگیرم، به بندرعباس رفتم و فرودگاه آنجا را آماده کردم. ـ چرا در بندرعباس؟ خواستم زیاد در خاک ایران نیآیند. هواپیما آمد، نشست، محموله ها را پیاده کردیم، و گفتیم سریع برگردد. در ادامه هم باز من دخالت نکردم. ـ هواپیما چه بود؟ 130c نظامی بود. ـ چه تعداد موشک تاو بود؟ پانصد تا تاو بود و مقداری هم قطعه یدکی و غیره.
من از اول که وزیر شدم شاید در میان وزرا بیشترین ملاقات را با مقام معظم رهبری داشتم. کوچک ترین کارها را خدمت آقا گزارش می دادم و حق آقا می دانستم که به ایشان گزارش بدهم. آقای هاشمی آن موقع فرد قدرتمندی بود. به علت همین ناسازگاری های آقای موسوی با مقام معظم رهبری شاید وزرا، برای اینکه کارشان با نخست وزیر به مشکل برنخورد، به آقای هاشمی مراجعه می کردند، ولی من از اول معتقد بودم که باید حد آقا را رعایت بکنم و در حقیقت آقا رئیس دولت هستند.
ـ غیر از شما، وزرای دیگر قائل به این امر نبودند؟ چرا، خیلی ها بودند، مثل آقای ولایتی، آقای غرضی، آقای توکلی، آقای سلیمی و .... (همه افراد جناح راست حکومتی) همه به آقا گزارش می دادند. بعضی ها به آقا گزارش نمی دادند، مثلا آقای بهزاد نبوی به آقا گزارش نمی داد، به آقای هاشمی گزارش می داد. این هایی که امروز در دایره اصلاح طلبی هستند همان روز هم همان طرز تفکر را داشتند و بیشتر پیش آقای هاشمی می رفتند. لذا این عمومیت ندارد. به جرئت می شود گفت که گرایش آقای موسوی و خیلی از وزرایی که انتخاب می کرد صد در صد به اقتصاد دولتی معتقد بودند و به اقتصاد خصوصی معتقد نبودند. ـ شما به عنوان دولت به قانون اساسی مراجعه نمی کردید؟ اصل 44 قانون اساسی، آن چیزی که تصویب شده بود، می گوید همه صنایع بزرگ باید دولتی باشد. در زمان مقام معظم رهبری، در مورد این اصل بحث شد و آن را تفسیر کردند. والا این اصل یعنی یک اقتصاد کاملا دولتی. حضرت امام هم در خیلی جاهای آن قلت می آوردند و می گفتند به مردم واگذار کنید. در زمان امام، مسئله جنگ بود و اصلا فرصت این حرف ها نبود. حتی اگر این اصل در قانون اساسی هم نبود، در زمان جنگ باید دولت دست می گذاشت تا مملکت را اداره بکند. - امام چهارم اردیبهشت 1368، در نامه ای به آیت الله خامنه ای، رئیس جمهور وقت، ضمن صدور فرمان تدوین متمم قانون اساسی، بیست نفر را به عنوان هیئت تدوین تعیین نمودند که حداکثر ظرف مدت دو ماه متمم قانون اساسی را تدوین و برای تایید به آرای عمومی بگذارند.
وقتی این فرمان صادر شد، امام در ترکیب هیئت 20 نفره 13 نفر ـ به قول امروزی هاـ از اصولگراها و 7 نفر را هم از مجمع (روحانیون مبارز) انتخاب کرده بود. بعد گفتند که 5 نفر را هم مجلس انتخاب بکند. اگر مجلس هر 5 نفر را هم از آن طرفی ها انتخاب می کرد، باز اکثریت با اصولگراها بود. در حالی که مجلس 3 نفر اصولگرا و 2 نفر از آن طرف انتخاب کرد، شدند 16 به 9. کاملا مشهود بود که امام، با معماری دقیق، بازنگری قانون اساسی را دانسته به اصولگراها داد.
- رهبری شورائی؟
امام در وصیتنامه شان، که در سال 1363 نوشتند، هر کجا که اسم رهبر می آمد می فرمایند: رهبر یا شورای رهبری. وقتی ایشان فوت کرد، هنوز این قانون تصویب نشده بود و بعد از فوت ایشان در بازنگری رهبر مطرح و تصویب شد.
برای مطالعه بخش پیشین خاطرات محسن رفیقدوست به لینک زیر مراجعه نمائید:
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/janvye/538/rafighdust.html
|
شماره 539 راه توده - 15 بهمن ماه 1394