راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

سرمقاله راه توده 542

انتخابات روز جمعه (7 اسفند)

تبدیل به رفراندومی مردمی شده

 

تا دو روز دیگر، کارزاری که از دو سال پیش و بلافاصله پس از انتخاب حسن روحانی آغاز شد در این مرحله به پایان می رسد و نتایج قطعی خود را پیدا می کند. سرنوشت دور دوم ریاست جمهوری حسن روحانی که دو سال دیگر برگزار خواهد شد به میزان زیادی به نتایج این انتخابات بستگی خواهد داشت.  

 

مبارزه و تبلیغات انتخاباتی در ایران تنها به حوادث یکی دو ماه یا یکی دو هفته اخیر، به رد و تایید صلاحیت ها، به لجن پراکنی های لجام گسیخته تلویزیونی علیه طرفداران اصلاحات، به تبلیغ برای انگلستان تحت پوشش مبارزه با آن، به حمله به سبک گروه های فاشیستی به گرده همایی های طرفداران اصلاحات و اعتدال و ... محدود نمی شود. کارشکنی هایی که در دو سال گذشته دربرابر دولت حسن روحانی انجام گرفت، شدید کردن فشارهای معیشتی به مردم و مانع گذاشتن در برابر گشایش وضع اقتصادی، جنجال آفرینی در سیاست خارجی و کوشش برای به فرجام نرسیدن برجام در مجلس، حمله به  سفارت عربستان و خراب کردن مناسبات منطقه ای ایران و افزودن بر خطرها و تهدیدها در مناسبات ایران با همسایگان خود و مشابه آنها نیز همه جزئی از کارزار انتخاباتی جناح راست بود. نتیجه همه اینها وضعی شده است که اکنون در برابر ماست و ما توده ای ها می توانیم بگوییم به سهم خود و در حد توانایی های خود در این کارزار بیطرف و تماشاچی نبودیم یا در روزها و هفته های آخر با یک بیانیه و اعلامیه وارد این میدان نشده ایم. دو سال است که ما نیز همراه با همه مردم برای پیشبرد امر تغییر مطابق خواست مردم و ایجاد شرایط برگزاری یک انتخابات که امکان اصلاحات و ادامه راهی را که از ۱۳۹۲ آغاز شده فراهم آورد مبارزه کرده ایم. شکست ها و پیروزی ها و دستاوردها و محدودیت‌های آنچه امروز بدست آورده ایم نتیجه تلاش‌ها یا کمبودهای همه ماست و ما هم سهم خود را در همه آنها می پذیریم و هم از آن خرسندیم.

موضوع این انتخابات مانند موضوع همه انتخابات های دوران اخیر نبرد مردم است با قدرت. مردمی که خواهان تغییر هستند و قدرتی که می خواهد مانع تغییر شود. انتخابات این دوره این ویژگی را نیز یافته که بیش از آنکه انتخاب این یا آن نماینده برای مجلس شورا یا خبرگان باشد به یک رفراندم تبدیل شده است. این رفراندمی است که خود حکومت با رد صلاحیت های گسترده، به خود و به مردم تحمیل کرد. با رد صلاحیت و ممانعت از حضور همه چهره های شناخته شده، مردم – نه تنها در شهرهای بزرگ - عملا به این یا آن نامزد که او را می شناسند و علاقه یا اطمینان دارند رای نمی دهند، بلکه به این یا آن لیست رای می دهند که اکثریت افراد آن را اصلا نمی شناسند. در این شرایط رای به لیست طرفداران اعتدال و اصلاحات معروف به "لیست امید" نه به معنای اعتماد مردم به این یا آن فرد، بلکه به معنای رفراندم و رای اعتماد مردم به ادامه کار دولت روحانی و ضرورت اصلاح و تغییر در شرایط کنونی است. همین وضع هم در انتخابات خبرگان با رد صلاحیت حسن خمینی بوجود آمد که مسئله انتخابات خبرگان را از فرستادن حسن خمینی به این مجلس با بالاترین رای ممکن تبدیل کرد، به جلوگیری از روانه شدن سه چهره منفور حکومتی یعنی جنتی (رئیس دائم العمر شورای نگهبان)، یزدی (رئیس مجلس خبرگان) و مصباح (رئیس جبهه پایداری و نظریه پرداز زینتی بودن رای مردم) در کنار امثال احمد خاتمی و علم الهدی (امامان جمعه و نمایندگان ولی فقیه). این هم خود به معنای رفراندمی دیگر و این بار رای عدم اعتماد و رد صلاحیت شورای نگهبان، مجلس خبرگان، جبهه پایداری و ستاد نماز جمعه و نمایندگی های ولی فقیه در همه شهرها از سوی مردم است. بدینسان موضوع انتخابات مجلس رای اعتماد به دولت روحانی و خواست تغییر و موضوع انتخابات خبرگان رای عدم اعتماد به مخالفان اصلاحات و تحولات شده است.

در این شرایط در انتخابات 7 اسفند برای نخستین بار مسئله مجلس خبرگان در مرکز توجه مردم قرار گرفت و حتی اهمیت نمادین بیشتری نسبت به مجلس شورا یافت. و این بدان معناست که اکنون مردم به مسئله تغییر در سطحی بالاتر و کلان تر از مجلس شورا یا ریاست جمهوری می اندیشند: در سطح رهبری.

این توجه از یکسو مربوط است به خبرهایی که درباره وضع سلامت رهبر و مسئله تغییر یا جانشینی وی مطرح است و از سوی دیگر مربوط است با روشن شدن این موضوع که رهبر و بیت رهبری به کانون مقاومت در برابر تغییر بدل شده اند. سخنرانی ها و مداخلات پیاپی رهبر در دوران اخیر که موضوع اصلی و تکراری آن هشدار نسبت به خطرهایی است که قدرت حاکم را تهدید می کند هم نشاندهنده اهمیت رهبری در جمهوری اسلامی برای ادامه یا ممانعت از تحقق خواست تغییر است و هم نشانه ضعف رهبری و از هم گسیخته شدن شیرازه امور.

مسئله مهم دیگر از دستاوردهای کارزار انتخاباتی اخیر آشنا شدن بازهم بیشتر و گسترده تر مردم با شورای نگهبان و نقش آن است. رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ و این بار رد صلاحیت گسترده نامزدهای مجلس شورا و خبرگان و به ویژه حسن خمینی بنوعی به شناخت تازه و نفرت گسترده مردم از شورای نگهبان و نقش آن تبدیل شد، نفرتی که بازتاب خود را درون شورای نگهبان نیز نشان داد و برای نخستین بار بزرگترین شکاف ها و اختلاف ها را در خود این شورا نیز بوجود آورد و بازتاب مهمتر آن در میزان آرای احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان، مشخص خواهد شد. 

بدینسان انتخابات توام مجلس شورا و خبرگان هفتم اسفند ماه سه ویژگی دارد :

رای اعتماد مردم به دولت روحانی و خواست تغییر،

رای عدم اعتماد به نهادهای حکومتی انتصابی

ایجاد شرایط گذار به یک انتخابات حزبی و غلبه لیست ها بر چهره ها.

 

تلگرام راه توده: https://telegram.me/rahetude

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 542 راه توده - 6 بهمن ماه 1394

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت