راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

5 سال پس از

بهار عربی

در مصر و لیبی

چه می گذرد!

ترجمه و تدوین- آذرنگ

 

 

 

تونس سه بمب گذاری در سال 2015 را پشت سر گذاشت. حوادثی مشابه در مصر رخ داد. لیبی در یک جنگ بی پایان غرق است و تدارک دومین مداخله نظامی خارجی را می بینند.

پنج سال پس از شورش مردم علیه دیکتاتور تونس در سال 2011 حالا بسیج عمومی علیه جهادگرایان اسلامی به تابلوی مبارزه برای آزادی تبدیل شده است.

سقوط رئیس جمهور "بن علی" در سال 2011 امید به رهائی از چنگ دیکتاتوری و تجربه آزادی را در دل مردم تونس زنده کرد اما بلافاصله خطر سلطه اسلامگرایان، آن هم از نوع افراطی آن جانشین این خوش بینی شد.

آمریکا، انگلستان و فرانسه برای حفظ نفوذ اقتصادی - سیاسی خود در منطقه چنان تدارکی دیده اند که در صورت تبدیل شدن این تدارک به یک جنگ وسیع مذهبی - منطقه ای، تونس را هم در خود غرق خواهد کرد.

پنج سال پیش در خاورمیانه بارقه آزادی در چشم انداز قرار گرفته بود و مردم کشورهای منطقه در انتظار اصلاحات بودند و به  همین دلیل نام آن را "بهارعربی" گذاشته بودند. مردم تونس، مصر، مراکش، لیبی، یمن و ... امید بسیار به این بهار بسته بودند، اما مصادره بهار و بازگرداندن زمستان خیلی زود شکل گرفت.

در مصر اخوان المسلمین بر سر کار آمد و چنان وحشتی در مردم ایجاد کرد که اکثریت مردم آن کشور بازگشت نظامی ها به دولت و حکومت را پذیرفتند. آنها که در میدان التحریر قاهره برای سرنگونی حسنی مبارک چادر زده بودند، یکسال پس از سرنگونی مبارک، در خیابان ها علیه اخوان المسلمین به حرکت در آمدند و زمانی که ارتش دولت اخوان المسلمین را سرنگون کرد و خود قدرت را بدست گرفت، مردم نفسی به آسودگی کشیدند. پنج سال پس از سرنگونی حسنی مبارک هنوز دولت مصر گرفتار بحران اقتصادی و مدیریت کشور است.  حالا امید مردم مصر آنست که ارتش بتواند جلوی نفوذ داعش در کشور و راه افتادن انفجارهای زنجیره ای و انتحاری در کشور را بگیرد که بخش عمده اقتصاد آن وابسته به توریسم و پولی است که گردشگران خارجی با خود به این کشور می آورند.

آیا دولت نظامی مصر خواهد توانست یک دولت و یک حکومت غیر مذهبی و لائیک را علیرغم رشد اسلامگرائی در منطقه، در مصر استوار سازد؟ آیا غرب از چنین دولتی حمایت خواهد کرد؟ آیا مصر برای نیفتادن در آن دامی که سوریه و لیبی در آن سقوط کردند و خطری که تونس را اکنون تهدید می کند  جز مانورهای زیرکانه نظامی ها میان امریکا و روسیه چاره دیگری دارد؟ غرب نزدیکی شتابزده مصر به روسیه را خواهد پذیرفت؟ کوچکترین اشتباه و شتاب مصر را دچار آشفتگی تازه نخواهد کرد؟ آیا نظامی های مصر دیگر به امریکا و غرب اعتمادی دارند؟ آیا به حمایت روسیه دل بسته اند؟

پاسخ همه این سئوالات به تحولات آینده منطقه و زیرکی سیاستمدارانی که شرایط کنونی را درک کنند دارد. اما آنچه مسلم است اینست که دولت نظامی مصر توانسته کنترل کشور را چنان بدست بگیرد که اسلامگرایان افراطی برای حضور و قدرت نمائی  در آن هزینه سنگینی را باید متحمل شوند. هزینه ای که پس از ضرباتی که در سوریه خورده اند توان آن را ندارند.

اگر دولت مصر بتواند شغل برای فارغ التحصیلان بیکار، رفاه برای طبقه متوسط و نان برای فرودستان این کشور تامین کند پیروز بزرگ انقلاب "التحریر" است. چیزی که احزاب ملی و حتی چپ مصر نیز متمایل به آن هستند و در این ایام فضا را برای نفس کشیدن مناسب تر از دوران حسنی مبارک و دولت اخوان المسلمین می بینند. فعلا نوعی انتظار بر شهرهای مصر حاکم است. مردم میدانند که رهبران نمیتوانند برای همیشه وضعیت معلق را حفظ کنند و چاره ای ندارند جز اتخاذ تصمیم نهائی برای اصلاحات دمکراتیک زیرا آتش در زیرخاکستر پنهان است.

نه دولت و نه مردم مصر اکنون طرفدار خشونت نیستند زیرا می دانند خشونت فضای مطلوب را برای تروریست ها فراهم می کند. اما اگر دولت در انجام اصلاحات تعلل کند، کسی می تواند جلوی خشم کور مردم را بگیرد؟

برای مردم مصر، سرنوشت سوریه و لیبی بسیار درس آموز شده و تحولات آن دو کشور را با دقت دنبال می کنند. آنها شاهدند که سفارتخانه های غربی در لیبی تعطیل می شوند و برادر کشی در این کشور که در زمان قذافی یگانه کشور رفاه در شمال افریقا و منطقه بود تشدید خواهد شد. آیا نظامی های لیبی در زمان قذافی توان نجات کشور و جلوگیری از سقوط آن در ورطه کنونی را داشتند و تعلل کردند؟ و آیا تعلل نکردن نظامی های مصر همان امتیاز مثبتی نیست که باید به ارتشی های مصر داد؟

بحران در لیبی، یعنی حریق در خانه همسایه. آوارگان جنگ لیبی به مصر پناه می برند. وزیر دفاع  آلمان به روزنامه "بیلد" این کشور گفته است: آلمان نمیتواند از مسئولیت خود در لیبی فرار کند و باید برای نابودی داعش با پیمان آتلانتیک ناتو همکاری کند. به عبارت دیگر آلمان باید ارتش خود را به لیبی اعزام کند. فرانسه نیز به همین بهانه خود را آماده حضور مستقیم نظامی در لیبی می کند. آنها لیبی را بین خود تقسیم خواهند کرد.

غرب به توافق نانوشته ای در باره تقسیم لیبی بین خود دست یافته اند؟ نفت آن کشور را با تفاهم، میان خود تقسیم کرده و صحراهای وسیع و خالی از سکنه لیبی را برای داعش باقی گذاشته اند تا در آنها برای اهدافی که در آینده برایشان تعیین خواهد شد مانور و تمرین نظامی کنند؟

 

http://www.humanite.fr/printemps-arabes-les-revolutions-confisquees-596684

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 538 راه توده - 8 بهمن ماه 1394

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت