یکی از پیآمدهای ماجرای افشای فیش های حقوقی ورود رسانه ها به بحث بودجه
نهادهای مختلف به اصطلاح فرهنگی و حکومتی است. اولین قربانی این افشاگری
خود حسین شریعتمداری سرپرست و نماینده ولی فقیه در روزنامه کیهان است که پس
از پخش فیش های حقوقی وی از روزنامه کیهان اعلام شد که وی سردار جنگ نرفته
سپاه است و از آنجا حقوق می گیرد نه از کیهان.
صرفنظر از افشای مسئله وابستگی حسین شریعتمداری به سپاه، در این ادعا نکته
درستی وجود دارد. در واقع کیهان روزنامه ای است که اصلا فروش و درآمدی
ندارد که بخواهد از آن حقوقی به شریعتمداری بدهد. کیهان ضرر می دهد و مشکل
حقوق و دستمزد تنها شامل شریعتمداری هم نمی شود بلکه شامل همه کارکنان آن
می شود که حقوق خود را از جایی دیگر می گیرند. بنابراین اینکه شریعتمداری
از سپاه حقوق می گیرد به معنای آن نیست که فیش حقوقی شریعتمداری از کیهان
جعلی است چرا که بودجه کل روزنامه کیهان از سپاه و نهادهای زیر نظر آن
تامین می شود.
یکی از این نهادهای نظامی "سازمان بسیج ارتش ۲۰ میلیونی" است که سالیانه
نزدیک به ۹۰۰ میلیارد تومان بودجه از دولت می گیرد و با آن بخشی از بودجه
روزنامه کیهان را تامین می کند. این در حالیست که گفته می شود سازمان بسیج
یک نهاد گویا "داوطلبانه" است. در کجای دنیا به نهاد داوطلبانه بودجه دولتی
می دهند آن هم در این حجم و اندازه و ابعاد؟ هزینه یک سازمان داوطلبانه از
سوی اعضای آن تامین می شود نه از جیب مردم و بودجه دولت. اعضای داوطلب
احزاب مانند حزب توده ایران جانشان و خانواده شان و عمر و آزادی خود را
داوطلبانه در میان می گذاشتند، حالا اگر این آقایان راست می گویند بسیج ۲۰
میلیون عضو دارد، نمی خواهد که جان بدهند، از هر کدام ماهیانه کمتر از ۴۰۰۰
تومان بگیرند تا بودجه سالیانه ۹۰۰ میلیارد تومانی آن تامین شود. اصلا
بگویند بیست میلیون عضو بسیج از جیبشان هم هیچ چیز ندهند، یک ماه – فقط یک
ماه - در سال یارانه دولتی ۵۰ هزار تومانی نگیرند و آن را به بسیج بدهند.
"داوطلب" بسیجی که حاضر نیست از یک ماه یارانه دولتی خود صرفنظر کند و آن
را به بسیج بدهد قرار است برای کشور و مردم بجنگد و جان بدهد و توقع دارند
مردم این مهملات را باور کنند. واقعیت آن است که بسیج یک نهاد داوطلبانه
نیست، نه تنها داوطلبانه نیست بلکه باید به کسانی که حاضر به پذیرش بدنامی
همکاری با آن می شوند حقوق و دستمزد و مزایا بدهد و این بودجه را برای جلب
نیرو نیاز دارد.
بحث تنها بر سر بسیج نیست، بحث بر سر انواع و اقسام نهادهای به اصطلاح
فرهنگی در کشور است که پول صدها سال مدیران حقوق نجومی را به عنوان بودجه
از دولت و در واقع از جیب مردم می دزدند. مثلا بنا به گزارش "عصر ایران" یک
بنیاد به اصطلاح فرهنگی بنام "جامعه المصطفی العالمیه" سالانه ۲۵۶ میلیارد
تومان بودجه و کمک دولتی دریافت می کند. این جامعه اگر ۵۰۰ مدیر هم داشته
باشد که حقوق نجومی دریافت کنند در سال به این بودجه نیاز نخواهد داشت.
یا موسسه مصباح یزدی در سال ۲۸ میلیارد تومان بودجه می گیرد. یا بودجه بیش
از ۱۰۰ میلیارد تومانی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، یا
بودجه بیش از ۳۵۰ میلیارد تومانی شورای عالی حوزه های علمیه، یا نزدیک به ۳
میلیارد تومان بودجه مرکز اسناد انقلاب اسلامی روح الله حسینیان، یا بودجه
۲۲ میلیارد تومانی ستاد احیای امر به معروف که زوری که برای راه اندازی آن
در خیابان ها می زنند در واقع نه برای احیای امر به معروف بلکه برای افزایش
بودجه و بخور بخور بنام آن است!
از اینگونه مثال ها بسیار است و حالا که مسئله حقوق مدیران دولتی مطرح شده
است لازم است مردم با همه نهادهایی که از بودجه دولتی استفاده می کنند آشنا
شده و مسئله نحوه و محل هزینه و حقوق و دستمزد و سود و مزایای وابستگان به
این نهادها نیز آشکار شود.
به کانال تلگرام راه توده بپیوندید:
https://telegram.me/rahetudeh
|