ریشه بهانه گیری های رهبر ج. اسلامی
|
آقای خامنه ای این هفته در یک سخنرانی ضمن مخالفت با مذاکره با امریکا با اشاره به برجام گفت: "مگر بنا نبود تحریم های ظالمانه رفع شود تا در زندگی مردم اثر بگذارد آیا پس از 6 ماه هیچ تأثیر ملموسی در زندگی مردم دیده می شود؟" مردم ایران فراموش نکرده اند که همین آقای خامنه ای و امامان جمعه برگمارده وی در زمان دولت احمدی نژاد تحریم ها را "نعمت" و "عامل خودکفایی" معرفی می کردند؟ اکنون چطور شد که تحریم ها "ظالمانه" و عامل فشار به معیشت مردم و رشد اقتصادی شد؟ اگر تحریم ها "نعمت" بودند چه اشکالی دارد که مردم ایران نه یکباره که بتدریج از این "نعمت" محروم شوند؟ ولی مشکل آقای خامنه ای نه با برجام است، نه تحریم، نه معیشت مردم، نه مذاکره با امریکا یا اعتماد و عدم اعتماد بدان. مشکل آقای خامنه ای آن است که مردم به نامزد وی "سعید جلیلی" رای ندادند و به حسن روحانی رای دادند. اگر اکنون بجای روحانی، دولت جلیلی بر سر کار بود همه چیز خوب و کشور در مسیر پیشرفت و شعار "انرژی هسته ای حق مسلم ماست" شعار ملی بود و نظرات ایشان هم نزدیک تر بود به آقای جلیلی و فقر و فلاکت و بدبختی و زجر مردم هم بعنوان نشان "نعمت" و "ازمایش الهی" و "عامل خودکفایی" معرفی می شد. آقای خامنه ای ظاهرا هنوز تفاوت خود با مریم رجوی یا بنیامین نتانیاهو را متوجه نشده است. اگر آنها با برجام مخالفت می کنند و مذاکره ایران و امریکا را بیفایده و بی نتیجه می خوانند از موضع کسانی است که می گویند خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی هستند. آقای خامنه ای هم البته به شیوه خود طرفدار سرنگونی است، ولی طرفدار سرنگونی دولت روحانی و هر دولت منتخبی که مردم به آن رای می دهند و در مقابل حفظ کسانی که مردم آنها را طرد کرده اند و به آنها رای نمی دهند. فراموش نکرده ایم که در دوران هاشمی که بحث سازندگی اقتصادی مطرح شد، ایشان یاد "تهاجم فرهنگی" افتاد. در دولت خاتمی که بحث توسعه سیاسی به میان آمد ایشان ناگهان یاد سازندگی اقتصادی و معیشت مردم افتاد. احمدی نژاد را با شعار آوردن نفت به سفره ها و معیشت مردم بر سر کار آوردند ولی بجای معیشت مردم و رشد اقتصادی ناگهان انرژی هسته ای تنها حق مسلم مردم تلقی شد و کشور را به تحریم و زیر تیغ امریکا کشاندند. حالا هم که دولت روحانی بر سر کار آمده که هدفش بیرون آوردن ایران از زیر این تیغ و پایان دادن به ویرانگری های دوران احمدی نژاد است، باز به یاد معیشت مردم افتاده اند اما با هدف کارشکنی در حل مشکلات معیشتی مردم. تناقض موضع آقای خامنه ای در آنجاست که از یکسو می خواهد رهبر جمهوری اسلامی باشد و از سوی دیگر رهبر اپوزیسیون برای سرنگونی دولت روحانی. تجربه نزدیک به سی سال رهبری آقای خامنه ای نشان داده است که نه ایشان آماده است با رای و اراده و خواست مردم همسو شود و نه مردم حاضرند تسلیم نظرات مغشوش و ویرانگر ایشان در عرصه داخلی و خارجی و دم دمی مزاجی ایشان بشوند. هر قدر که مردم می کوشند از طریق انتخابات امور کشور را بتدریج اصلاح کنند، آقای خامنه ای برعکس كوشش در خرابکاری دارد. نمونه اش هم کودتا علیه مردم و ابقای احمدی نژاد بود. در مرحله بعد کارشکنی های ایشان علیه دولت روحانی و مذاکرات هسته ای شروع شد و هر روز ساز تازه ای زدن و خط قرمز جدیدی ترسیم کردن. به محض تصویب برجام کارشکنی دیگری به شکل رزمایش های نظامی و آزمایش های موشکی آغاز شد که موضع ایران را در جهان بشدت ضعیف کرد. در حالیکه می شد این آزمایش ها را مدتی به تاخیر انداخت یا اگر هدف افزایش توان علمی بود می شد آن را بدون جنجال و نوشتن شعار نابودی اسراییل بر روی موشک ها انجام داد. ولی هدف افزایش توان فنی و علمی ایران نبود، جلوگیری از تاثیرگذاری برجام بر زندگی مردم و سرنگونی دولت روحانی بود. مشکل ایران نه برجام است و نه ضد برجام. مشکل ناهمسویی آقای خامنه ای با رای و انتخاب مردم است. تا زمانی که ایشان نخواهد خود را و بیت رهبری را با رای مردم همسو کند و همچنان قصد سرنگونی دولت های منتخب را داشته باشد جز انبوه شدن مشکلات در ایران چشم اندازی دیگر در برابر کشور ما نیست!
به تلگرام راه توده بپیوندید:
|
راه توده شماره 562 - 14 مرداد ماه 1395