نخستین مصاحبه میرحسین موسوی برای انتخابات 88 اعتقاد به جدائی فعالیت اتمی از امور نظامی دارم
|
میرحسین موسوی در نخستین مصاحبه مطبوعاتی خود پس از اعلام حضور در انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 به تشریح دلایل خود برای ورود دوباره به عرصه سیاست و به ارائه تصویری کلی از برنامه های خود در رقابت های انتخاباتی پرداخت. وی در سخنانش در مقام پاسخگویی به پرسشهای فراوان درباره علت 20 سال کناره گیری از دولت و مسئولیت های اجرایی و تصمیم او برای ورود به عرصه گفت:
آنچه مرا ترغیب کرد که برخلاف ادوار پیشین به دعوت ها «نه» نگویم این بود که احساس کردم قواعد و قوانینی که انقلاب با خود آورده بود در حال بر هم خوردن است و این احساسی نبود که در یک یا دو ماه به آن رسیده باشیم. معتقدم اجرای قانون هر چند شکل صوری آن، گام اول هر برنامه و سیاستگذاری و لازمه حفظ کرامت انسانی و منافع ملی است. وقتی شرایطی ایجاد کنیم که قانون گریزی نه یک بار که به رویه تبدیل شود، باید نسبت به نظام احساس خوف و خطر کنیم، حتی اگر این قانون گریزی با نیت خوب انجام شده باشد. رویارویی مردم و اقشار مختلف با آمارها و اطلاعات متفاوت امکان یافتن حقیقت را از آنها می گیرد و در این شرایط آنها حق اساسی برای امکان تصمیم گیری درست را از دست می دهند. افراط و تفریط در کارها نیز دلیل دیگری بود که به اعتقاد من هزینه های زیادی را به کشور تحمیل می کند و هر افراط در یک حوزه چه بسا ما را به تفریط های دیگری وادار نماید که این موضوع هزینه ها را افزایش می دهد. ما گاهی آنچنان در برخی مواضع خود در سیاست خارجی و در مقابل نظام صهیونیستی دچار افراط شدیم که در مقابل شعار دوستی با ملت اسرائیل شکل گرفت. یا آنقدر غرب ستیزی ما پررنگ شد که ناچار سفیری برای اصلاح روابط به غرب فرستادیم. اگر این شبهه به وجود آید که به کرامت مردم با دادن پول و کیسه سیب زمینی لطمه می زنیم عزت نفس ملت را به عنوان بالاترین سرمایه اجتماعی در روزهای سخت و بحرانی نمی توانیم نگه داریم و اگر لازم است به مردم کمک شود این حق آنهاست و نباید در مقابل چیزی یا انتظار محبت ویژه ای از آنها باشد. در اولین قدم در صورت پیروزی در انتخابات قصد دارم آسیبی را که به دستگاه های اجرایی رسیده جبران و ترمیم کند، اگر چه به باور من تأثیر برخی اقدام ها ادامه دار خواهند بود. ایجاد فضای آزاد گردش اطلاعات، تکیه و تأکید بر کرامت و عزت مردم از اصول برنامه های من هستند. اقتصاد کالابرگی درعین حال که یکی از افتخارات دوران جنگ است که موجب شد زندگی عادی مردم حفظ شود، اما آن شیوه اقتصادی خاص وضعیت جنگی بود که دیگر کشورها هم آن را به کار گرفته اند و با تغییر شرایط، سیاست های اقتصادی متناسب با زمان اتخاذ می شوند. بنابراین آن روشها امروز نه عقلانی است و نه ممکن. اول انقلاب، کارشناسان اقتصادی ما به شمار انگشتان یک دست بودند، اما امروز ظرفیت عظیم دانشگاهی و متخصص داریم که با تکیه بر نظرات آنها می توان راهکارهای خوبی ارایه داد. موسوی در پاسخ به پرسش درباره موضع گیری ها و ابراز تمایل اوباما به مذاکره با ایران و آینده روابط دو کشور هم گفت: لحن رئیس جمهور جدید آمریکا تفاوت کرده و طبیعی است که ما منتظر بمانیم تا ببینیم این تفاوت چه اثراتی در عمل و رفتارهای بعدی آنها خواهد داشت. اگرچه حرف های اوباما در پراگ بر سخنان نوروزی اش سایه افکند و این می تواند بر هر قدم و حرکتی برای گفتگو یا رابطه نیز سایه بیفکند. ما یک بار از این سوراخ گزیده شده ایم و ما را پس از رفع مشکلاتشان در محور شرارت قرار دادند، اما اگر تغییر لحن آنها تناسبی با رفتارهایشان داشته باشد چرا که مذاکره نکنیم؟ موسوی درباره طرح امنیت اجتماعی گفت: این طرح از نظر من نمی تواند تأمین کننده خواست نظام ما باشد و اثرات سوئی دارد و معتقدم مسایل اجتماعی باید با تکیه بر مزیت های فرهنگی و اجتماعی ما برطرف شود نه برخوردهای خشن. بخشی از برخوردها موضوعیت ندارد و گاه رفتارهایی که با سوء نیت ممکن است انجام شود پای نظام گذاشته می شود، بنابراین اگر من مسؤولیت را عهده دار شوم این طرح و گشت ها را بی درنگ جمع می کنم. من قیدی برای خود درست نمی کنم و خط قرمزی برای جدا کردن خودی و غیر خودی ندارم. من با اصولگرایان ارتباطات قوی دارم و اصلاح طلبی هستم که همواره به اصول مراجعه می کنم. من هنوز هم می گویم «بسیج، مدرسه عشق است» و معتقدم در شعارهای اصلاح طلبان موارد خوبی هست که می توان آن را به کار گرفت و این به معنای آن نیست که باید اصول را جمع کرد. درباره هولوکاست این نکته را یادآور می شوم که اسلام کشته شدن حتی یک نفر را در حکم قتل جمیع انسانها می داند و این دیدگاه دینی ماست، اما بحث ما درباره هولوکاست اینکه چند نفر کشته شده اند یا از یهودیان بوده اند، نیست. بحث و پرسش ما این است که فلسطینی ها چه گناهی دارند که باید تاوان این ماجرا در غرب را بدهند. من از هر گرایشی که حمایتم کند، استقبال می کنم، اما حرف و موضع خود را دارم و از آن کوتاه نمی آیم، بنابراین حمایتها باید با توجه به سیاستهایی باشد که من اعلام می کنم و چه بسا انتخابات واسطه ای باشد برای نزدیک کردن دیدگاه ها. تصمیم نظام و مردم این است که ما باید این فناوری برتر را داشته باشیم و عقب نشینی از آن برای ما زیان های بزرگی خواهد داشت و مهمتر از مسأله ملی شدن صنعت نفت در دهه 30 است. وی گفت: اکنون در غرب هم این نگاه ایجاد شده که مسأله حق ما در پیشرفت فناوری صلح آمیز هسته ای از مسأله انحراف و فعالیت های نظامی باید جدا شود، اما اگر این دو مسأله به هم گره بخورد که اکنون چنین وضعی دارد راه حل آن بسیار دشوار است. راه حل من کم کردن هزینه های ما در این مسیر برای حفظ حقوق کشور است.
|
راه توده شماره 563 - 21 مرداد ماه 1395